دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز چیست؟

امور مالی غیرمتمرکز امروزه به روشی برای تامین مالی ایدهها و توسعه فناوریها شده است.
امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) یا دیفای (DeFi) در حال تحول در دنیای مالی هستند، زیرا ارزهای رمزنگاریشده به روشهای مختلف برای بازآفرینی ابزارهای مالی سنتی استفاده میشوند.
با اینحال، از آنجا که ارزهای رمزنگاریشده جز اعتماد مردم به آنها پشتیبانی دیگری ندارند، بسیار بیثبات هستند. این بدان معناست که وقتی صحبت از ارزش وام با رمزنگاری میشود، هیچیک از طرفین نمیتوانند مطمئن باشند که به یک معامله منصفانه دست خواهند یافت یا خیر.
درنتیجه باید راهی برای تضمین ارزش داراییهای وام داده شده وجود داشته باشد. اینجا جایی است که نشانهگذاری داراییهای واقعی وارد میشود.
این فرآیند زمانی که داراییهای ملموس مانند ساختمان یا شمش طلا را در نظر بگیریم بسیار ساده است، اما داراییهای نامشهود مانند مالکیت معنوی چطور؟ با ما همراه باشید تا در این نوشتار موضوع امور مالی غیرمتمرکز و کمکی که این کمک مالی به دنیای فناوری میکنند را مورد بررسی قرار دهیم.
فهرست مطالب
کیک تأمین مالی خالق
یافتن حامی مالی با تأمین مالی خوب در بازار، چالش بزرگی است. این امر بهویژه برای تازهواردان میتواند چالشبرانگیز باشد. همانطور که بسیاری از کارآفرینان در این بخش کشف میکنند، گاهی اوقات ارائه ایده خوب بسیار راحتتر از ایجاد یک کسبوکار با این ایده است.
خلاقیت، بنا به تعریف، آنچه را که قبلاً اتفاق افتاده بود، مختل میکند. این تعریف در مورد ایدههای جدید، فناوریهای جدید، محصولات جدید، خدمات جدید و روشهای جدید انجام کارها است. بسیاری از صنایع خلاق که عمدتاً توسط انقلاب دیجیتالی تغییر یافتهاند، نهتنها در کار خود بلکه در نحوه انجام آن نیز نوآور هستند.
ممکن است به دلایل مختلف جمعآوری وجوه مالی برای یک ایده مشکل باشد. برای اولین بار، بانکها و سرمایهگذاران تمایل به محافظهکاری دارند.
آنها از قطعیت خوششان میآید و بعید است تحت تأثیر کارآفرینی قرار بگیرند که متقاعد شده است ایده کاملاً جدید و امتحان نشده است.
طراحی، ابزار نرمافزاری، ایده مد یا بازی ویدئویی از نمونههای موفقیتهای تجاری در دنیای امروزی هستند. علاوه بر این، بانکها وام خود را میخواهند، اما بسیاری از مشاغل خلاق، سرمایهای برای ارائه ندارند.
موانع موجود در امور مالی غیرمتمرکز – دیفای (DeFi)
سرمایهگذاران متخصص در صنایع خلاق درواقع ممکن است نبوغ کارآفرین را تشخیص دهند؛ اما درازای سرمایهگذاری خود، اغلب خواهان مالکیت ایده و درنتیجه، کنترل توسعه و بازاریابی آن ایده هستند.
چنین امری ممکن است برای کارآفرین خلاقی که ترجیح میدهد تأمین مالی بدهی در قالب وام را بهجای تأمین مالکیت سهام در قالب اشتراک مالکیت و کنترل کار با سرمایهگذار ترجیح دهد، قابلقبول نباشد.

چارچوب وام برای اقتصاد خلاق
همانطور که میتوان وامها را در اقتصاد واقعی بر اساس وثیقه صادر کرد، در اقتصاد خالق نیز میتوان از این وامهای در راستای بهبود ایدههای نوآور استفاده کرد.
به طور مثال توسعهدهنده بازی را تصور کنید که شروع به کار روی پروژهای خاص میکند. پس از مدتی و تشویق مثبت دوستان و خانواده، تصمیم میگیرد که این پروژه را به شغل تماموقت خود تبدیل کند.
اما چند ماه پیش از این و با پیشرفت کندتر ازآنچه پیشبینی میشد، سرمایه او کم میشود. دوباره شروع به در نظر گرفتن شغلهای تماموقت میکند.
این وضعیت برای سازندگان تازهکار بسیار رایج است. وضعیتی که ثبات ندارد و دچار تغییرات دائم میشود.
با یک بستر غیرمتمرکز برای داراییهای فکری، پیشرفت آن توسعهدهنده را میتوان با سیستم ارزیابی غیرمتمرکز ارزیابی کرد. با استفاده از این سیستم تخصص افراد در این حوزه جمع میشود تا ارزیابی ناتمام را با ارزش ذاتی ایده هدایت کند.
این ارزش ذاتی بهعنوان ورودی برای محاسبه وثیقه برای وام استفاده میشود. این وام میتواند کمک بسیار زیادی به آن توسعهدهنده بکند.
آن توسعهدهنده میتواند از وام ارائهشده برای هر چیزی که دوست دارند استفاده کند. عموما چنین حمایتهایی منجر به رشد ایده و توسعه آن میشود.
علاوه بر این، با وثیقه یا بدون وثیقه، میتوان وامی کوچک برای تازهواردان صادر کرد. اگر آن توسعهدهنده هیچ پروژهای نداشته باشد، آماده یا بخشی ساختهشده داشته باشد، همچنان شانس تأمین مالی اولیه را بهعنوان یک تازهوارد در پلت فرم دارد.
مبلغ چنین وامهایی کمتر از دیگر وامها خواهند بود و خود وام توسط بخش مستقل ارزیابی غیرمتمرکز و بودجههای ناشی از صندوقهای مالی اکوسیستم حمایت میشود.
منابع این صندوق از کارمزد تراکنشها و پرداختهای تخصیص پهنای باند بلاکچین زیربنایی تأمین میشود. درنتیجه از امنیت پرداخت خوبی برخوردار است و کاملاً قابل اطمینان است.
در صورت بازپرداخت وام در زمان مناسب، رتبه اعتباری شخص توسعهدهنده ارتقا مییابد. در این حال، اگر شخص توسعهدهنده مایل به درخواست وام دیگری باشد، ضریب وثیقهگذاری کمتر خواهد بود و آنها را قادر میسازد تا وام بیشتری بگیرند.
اگر وام توسط شخص توسعهدهنده پرداخت نشود، هر نوع دارایی به عنوان وثیقه در نظر گرفته میشود و میتواند برای بازپرداخت وجوه از طریق قراردادهای هوشمند فروخته شود.
اگر شخص توسعهدهنده چیزی را وثیقه نگذاشته باشد، ریسک پیشفرض توسط پلتفرم تشخیص داده میشود و تحت پوشش بیمه بازپرداخت قرار میگیرد. الکس شکور، بنیانگذار DEIP (شرکتی در حال ساخت پروتکلی برای اقتصاد خالق است) در این خصوص توضیح داد:
برای اینکه سازندگان بتوانند آثار خود را نمادین کنند و برای تأمین مالی آنها را وثیقه بگذارند، باید مجموعهای از قراردادهای هوشمند وجود داشته باشد که میتواند داراییهای زنجیرهای خود را ثبت کند، NFT صادر کند، داراییها را ارزیابی کند و در صورت عدم پیشفرض وثیقه، شرایط خاص را مدیریت کند.
DeFi بهعنوان یک برنامه مرموز
وعده DeFi همان وعدهای است که ساتوشی به آن متعهد شد:
درحالیکه DeFi زیرساختهای تراکنش را تغییر میدهد و آن را بدون مجوز میکند. بهطوریکه هر کاربر یا توسعهدهندهای میتواند از هرکجای جهان میتواند در آن شرکت کند.
زیرا کد منبع قابل حسابرسی است. به دیفای (DeFi) امور مالی را بهعنوان مجموعهای از پروتکلهای نرمافزاری تلقی میکنند تا مجموعهای از شرکتهای اختصاصی.
امروزه درحالیکه خدمات مالی مدرن، بسیار دیجیتالی شدهاند، هنوز هم بر پایههای سنتی استوار هستند که بر اساس داراییهای فیزیکی و شرکتکنندگان انسانی بناشده است.
شرکتهای خدمات مالی از نرمافزار استفاده میکنند، درست مانند خردهفروش آجر و ملات که سنگ بنای یک ساختمان را در نظر میگیرند.
از نرم افزار برای مدیریت موجودی، پردازش حقوق و دستمزد و سایر وظایف استفاده میشود. این رویکرد بسیار متفاوت از سیستمی است که کاملاً از نرمافزار ساخته شده است.
حتی خردهفروشان آنلاین مانند آمازون از طریق مدیرانی فعالیت میکنند که در مورد لیست محصولات، نحوه ساختار الگوریتمهای قیمتگذاری محصولات، اطلاعات موجود در سایت و غیره تصمیمگیری میکنند.
دیفای (DeFi) یک گام فراتر میرود. در سرویس دیفای (DeFi) چیزی جز کد نرمافزاری که بهصورت قراردادهای هوشمند روی بلاک چین اجرا میشود وجود ندارد.
هیچ واسطه مرکزی وجوه کاربران را کنترل نمیکند. پروتکلهای دیفای (DeFi) مستقیماً روی داراییهای موجود در کیف پولهای کنترلشده توسط کاربر عمل میکنند.
مقایسه امور مالی متمرکز و غیرمتمرکز
برای درک بهتر تفاوت امور مالی متمرکز و امور مالی غیرمتمرکز یا همان دیفای، ویژگیهای این دو سیستم را به صورت خلاصه در جدول زیر نمایش دادهایم.
سیستم امور مالی سنتی (متمرکز) | سیستم امور مالی غیر متمرکز (دیفای) |
پول شما توسط شرکت ها نگهداری می شود. | پول شما در دستان خودتان است. |
شما باید به شرکت ها در تصمیم گیری ها برای پولتان اعتماد کنید، مانند دادن وام به کسانی که واجد شرایط نمی باشند. | شما خودتان تصمیم می گیرید که پولتان به کجا انتقال یابد و چگونه خرج شود. |
به دلیل فرایند سنتی، انتفال وجه می تواند چندین روز طول بکشد. | انتقال سرمایه در چند دقیقه انجام می شود. |
فعالیت های مالی شما با هویت شما گره خورده است. | انجام تراکنش های مالی با نام مستعار انجام می شود. |
برای استفاده از سرویس های مالی اول باید درخواست بدهید و تنها در صورت پذیرش شما قادر به فعالیت خواهید بود. | سیستم امور مالی غیر متمرکز برای همه آزاد است. |
بازار ها بسته می شوند زیرا کارمندان به استراحت نیاز دارند. | بازار ها همیشه باز هستند. |
موسسه های امور مالی فعالیت هایشان محرمانه است: شما نمی توانید درخواست دیدن تاریخچه وام ها و یا اطلاعات دیگری را بدهید. | بر اساس شفافیت ساخته شده است: همه می توانند به اطلاعات محصولات نگاه کنند و طرز کار سیستم را بررسی کنند. |
گفتار پایانی!
فناوریهای غیرمتمرکز در حال تحول در دنیای مالی هستند، زیرا ارزهای رمزنگاریشده به روشهای مختلف برای بازآفرینی ابزارهای مالی سنتی استفاده میشوند.
از آنجا که ارزهای رمزنگاریشده جز اعتماد مردم به آنها پشتیبانی دیگری ندارند، جز داراییهای غیر مطمئن هستند. در این میان فناوریهای غیرمتمرکز مانند Defi میتواند به کمک افرادی بیاید که به منابع مالی برای توسعه ایدههای خود نیاز دارند.
افرادی که دارای ایدههای دیجیتالی یا فناوری هستند اما منابع مالی لازم برای گسترش آن ندارند، به فناوریها و منابع مالی غیرمتمرکز بسیار نیاز دارند.
آیا شما در رابطه با دفی گروپ که بصورت ارز جوکر فعالیت میکند اطلاعات دارید آیا این گروه واسه سرمایه گذاری امنه
سلام بهرام عزیز.
در این مورد خیر، اطلاعات کافی در این مورد نداریم.
سلام من بخوام 10000هزارارزدیجیتالی پیشتاز بخرم به پول ایران چقدر بایدواریزکنم با تشکر فراوان