هویت غیرمتمرکز چگونه مشکلات فعلی Web3 را برطرف میکند؟
تاریخ انتشار: 8 اسفند 1401 | آخرین بهروزرسانی: 11 تیر 1402
زمان مطالعه:
8 دقیقه
شما در فضای مجازی یا شبکههای اجتماعی چقدر فعال هستید؟ دربارهی سواستفاده از دادههای شخصی و هویت خود چه دغدغههایی دارید؟ همهی ما در زندگی روزمرهی خود، اغلب با هویتهای مختلفی مانند آدرسهای ایمیل، حسابهای شبکههای اجتماعی، کارتهای اعتباری و موارد دیگر در تعامل هستیم. این دست از هویتها، همه به عنوان هویت متمرکز شناخته میشوند، اما هویت غیرمتمرکز در زندگی ما چه اهمیتی دارد؟
دادههای مرتبط با این هویتها در سرورهای متمرکز ذخیره شده و توسط شرکتهای شخص ثالث کنترل میشوند، پس صاحبان آنها هیچ کنترلی روی اطلاعاتِ خود ندارند. این قضیه زمانی دردسرساز میشود که سازمانی مالک را از دسترسی به خدمات خود منع کند یا حتی سازمان از بین رفته و دادههای ذخیرهشدهی کاربر حذف شوند.
برای مثال اگر سرویس Hangouts را بشناسید، میدانید که گوگل سال گذشته (۲۰۲۲) به فعالیت این پلتفرم پیامرسان پایان داد؛ کاربرانی که از دادههای خود در این سرویس پشتیبانگیری نکرده بودند، پس از پایان فعالیت Hangouts تمام دادههای خود را از دست دادند.
دغدغههای از این دست و اهمیت حفظ دادههای شخصی کاربران و هویتی که از خود در فضای مجازی تعریف کردهاند، باعث شد تا افراد بیشتری به حفظ حریم خصوصی و امنیت دادههای شخصی خود، اهمیت دهند.
درهمینراستا و با پیشرفت فناوری در جهان، مفهومی بهنام هویت غیرمتمرکز یا DID (مخفف Decentralized IDentity)، بخوانیم دی-آیدی، با سرعت بالایی توسعه یافت؛ ایدهی اولیهی این مفهوم همزمان با ظهور فناوری بلاک چین و تأثیر همهگیری ویروس COVID-19 بر احراز هویت آفلاین شکل گرفت.
براساس برخی گزارشها انتظار میرود حجم این بازار تا سال ۲۰۲۸ به ۸٫۹ میلیارد دلار برسد؛ البته همین تخمین هم میتواند با افزایش ۷۸٫۵ درصدی نرخ رشد مرکب سالانه در طول دورهی پیشبینی بیشتر شود. در چنین بازاری، پتانسیل تجاری محصولات مرتبط با هویت غیرمتمرکز یا همان DID به توجه بیشتری نیاز دارد.
با اینکه هنوز بر سر ارائهی تعریف دقیقی از هویت غیرمتمرکز، بحثهایی مطرح است، اما در حال حاضر پذیرفتهشدهترین تعریف استاندارد برای معرفی DID را ائتلاف وب جهانگستر یا کنسرسیوم وب جهانگستر (World Wide Web Consortium یا W3C) ارائه میدهد.
**این کنسرسیوم از چندین شرکتِ هماهنگ با هدف یکسان تشکیل شده که استانداردهای تازهی نرمافزاری لازم را برای وب جهانگستر تولید میکند؛ از جملهٔ این فناوریها میتوان به URL، HTTP و HTML اشاره کرد.
سه عنصر اصلی تعریف این مفهوم در W3C عبارتند از:
شناسهی غیرمتمرکز: شناسه غیرمتمرکز، به عنوان یک شناسانهٔ منبع یکسان یا URI (مخفف Uniform Resource Identifier) از سه بخش تشکیل میشود: الگو، روش شناسایی و شناسهای منحصربهفرد؛ هر DID به کمک اسناد و داکیومنتهای مرتبط با آن قابل تحلیل است.
**URI رشتهای از نویسهها است که به صورت غیرمبهم منبع بخصوص را شناسایی میکند. برای اطمینان از یکسان بودن، همهٔ URIها باید از مجموعه قواعد نحوی از پیش تعیینشدهای پیروی کنند.
سند مرتبط با شناسهی غیرمتمرکز: اسناد DID حاوی اطلاعات مرتبط با همان DID هستند و معمولاً روشهای تأیید آن هویت، مانند کلیدهای عمومی ارزهای دیجیتال، را بیان میکنند.
رجیستری دادههای قابل تأیید: سیستمی که از ثبت دادهها و استفاده از آنها برای تولید اسناد DID پشتیبانی میکند. مانند دفتر کل توزیعشده (یا همان پایگاه دادهای غیرمتمرکز) و شبکههای همتا به همتا.
در مقالههای زیر دربارهی دفتر کل توزیعشده و شبکههای همتا به همتا به طور کامل توضیح دادیم:
با استناد و پیروی از این سیستم، دیگر هویت کاربران هنگام احراز هویت فاش نمیشود و در هنگام ایجاد آن، گواهی هویت بر اساس اطلاعات کاربر و توسط آژانس شخص ثالثی در اسناد نوشته میشود.
در حین فرایند احراز هویت هم، صاحبِ آن دیگر نیازی به افشای هویت کلی ندارد و تنها کافی است به یک سند یا داکیومنت خاص دسترسی بدهد.
اهمیت هویت غیرمتمرکز برای Web3.0
هویتهای غیرمتمرکزی که در مورد آنها صحبت کردیم در Web3.0 یا اینترنت غیرمتمرکز نسل سومِ فعلی، عموماً به آدرس کیف پول اشاره دارند. با این حال، از آنجایی که در مراحل ایجاد کیف پول از روش تأیید اضافی استفاده نمیشود، تعداد زیادی هویت جعلی تولید میشود. ویتالیک بوترین دربارهی این هویتهای جعلی میگوید:
تنها جامعهای غیرمتمرکز میتواند اساس کار اینترنت غیرمتمرکز نسل سوم باشد، فقدان هویت اجتماعی بوم در web3 مانعی است که اجازه نمیدهد روند توسعهی برنامههای بومی Web3.0 از مدل کسبوکار Web2.0 خلاص شوند.
امور مالی غیرمتمرکز – DeFi
نبودِ هویت غیرمتمرکز به شدت بر توسعهی پروژههای دیفای (DeFi) تأثیر منفی میگذارد. این پروژهها حتی نمیتوانند مانند امور مالی سنتی، خدمات وامدهی با نرخ بهرهی پایین ارائه دهند و درنتیجه کارایی سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال را کاهش میدهد؛ این موضوع خلاف ایدهی ارائه خدمات مالی به افرادی است که توسط سیستم مالی سنتی نادیده گرفته میشوند.
به دلیل کمبود نقدینگی یا کاهش بازده سرمایه، حتی پروژههای دیفای با ارزش و معتبر (blue-chip DeFi) هم در بازار خرسی (نزولی) عملکرد ضعیفی دارند. در دنیای سنتی سهام، اصطلاح تراشهی آبی یا blue-chip برای توصیف شرکتی معتبر برای سرمایهگذاری مطمئن در سطح جهانی بهکار میرود؛ این شرکتها (در مقالهی ما پروژههای دیفای) در تولید محصولات یا خدمات باکیفیت و مقابله با رکود شهرت زیادی دارند.
کاهش یا لغو وثیقه، تنها راه رونق پروژههای DeFi خواهد بود و سیستمی بهرهمند از هویت غیرمتمرکزِ بالغ و مؤثر، اولین پیشفرض دستیابی به این هدف است.
از پیوند بلاکچین و هوش مصنوعی، به پول میرسیم؟
جوابت تو شماره ۱۴ ماهنامه دامیننسه!
سازمان خودگردان غیرمتمرکز – DAO
سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) نیز مفهومی است که به تدریج با توسعهی فناوری بلاک چین به بلوغ رسیده است. دائو (DAO) سازمانی است که به جای منابع انسانی، به کد و برنامههای کامپیوتری متکی است و توسعهدهندگان بلاک چین نیز از آن برای ادارهی امور مالی و شبکههای خود استفاده میکنند.
چنین سیستمی میتواند در محیطهای ایزوله به طور پایدار فعالیت کند و با افزایش دارایی در قالب توکن، وزن رأی هر فرد هم بیشتر میشود، اما در زمان نیاز به ایجاد اکوسیستمی بزرگتر یا همکاری با آن، کاملاً ناکارآمد خواهد بود.
هویت غیرمتمرکز امکان انتقال مشارکتها بین سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز را فراهم میکند و به مشارکتکنندگان خوشنام اجازه میدهد تا همزمان DAOهای مختلفی را توسعه دهند. علاوه براین، پروژههای Web3.0 هم بهراحتی میتوانند بهجای استفاده از روش سنتی استخدام در Web2.0، نیروهای خبره را از طریق هویت غیرمتمرکز آنها پیدا کنند.
توکنهای غیرقابلمعاوضه – NFT
رونق بازار ان اف تی (NFT) در سال گذشته موج جدیدی در بازار کریپتو و ارزهای دیجیتال ایجاد کرد و قیمت رمزارز اتریوم را در نوامبر ۲۰۲۱ به اوج قیمت خود یا ATH رسید.
توکنهای غیرقابلمعاوضه کانال جدیدی برای کسب درآمد در اختیار هنرمندان قرار میدهند و امکان ایجاد جامعهی مخاطبان را به طور مستقل برای آنها فراهم میکنند. با این حال، بدون یک سیستم مبتنی بر هویت غیرمتمرکزِ یکپارچه، سرقت ادبی و کلاهبرداری میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر بیاعتماد در این بازار داشته باشد و در برقراری ارتباط هنرمندان با طرفداران خود مشکلاتی ایجاد کند.
هویت غیرمتمرکز علاوهبراینکه به تولیدکنندگان محتوا (متن، موسیقی، ویدیو و …) اجازه میدهد از حقوق خود محافظت کنند، امکان تایید اصالت اثر را نیز برای خریداران و فروشندگان در بازارهای ثانویه فراهم میکند.
ایردراپ – Airdrop
ایردراپها یکی از محبوبترین قابلیتها در صنعت ارزهای دیجیتال هستند؛ بسیاری از شرکتهای تازه تأسیس در حوزهی بلاک چین یا صرافیهای ارز دیجیتال برای جمعآوری اولین پایگاه کاربری خود، افزایش کاربران یا حفظ مشتریانِ قبلی از این قابلیت بهره میبرند.
طبیعی است که چنین قابلیتی توجه دلالان را به خود جلب میکند؛ آنها با ایجاد کیف پولهای متعدد و تعامل با پروژههایی که ایردراپ میکنند، شبکهبندی کرده و به شرکتها و سازمانها ضربه میزنند.
سازمانها برای جلوگیری از این حملهی مخرب، موانعی را برای دریافت ایردراپ اعمال میکنند، اما خودِ این موانع هم مانع از پیوستن کاربران جدید و مشارکت آنها در کمپینها میشوند. بهکارگیری هویت غیرمتمرکز در این شرایط میتواند استقبال عمومی در رویدادهای ایردراپ تضمین کرده و نیاز به ایجاد موانع را کاهش دهد.
ادغام هویت غیرمتمرکز با بازار کریپتو فعلی
هویت غیرمتمرکز میتواند در دو قالب پروتکل اعتباری روی زنجیره و تجمیع هویت روی زنجیره با بازار ارزهای دیجیتال فعلی ادغام شود. در ادامه با این دو قالب بیشتر آشنا میشویم:
پروتکل اعتباری روی زنجیره
اعتبار، سنگ بنای تامین مالی بازارهای سنتی است، چرا که وامگیرندگان بیشتری را قادر میسازد تا بدون نیاز به وثیقه از بانکها یا موسسات وام بگیرند. در حال حاضر برخی از پروتکلهای DeFi سیستمهای اعتباری را اکوسیستم خود راهاندازی کردهاند.
برای مثال گلدفینچ، پروتکلی وامدهی است که مشاغل دنیای واقعی را با بازار ارزهای دیجیتال مرتبط میکند. این پروتکل مبتنی بر اصلی به نام اعتماد از طریق اجماع بوده و وامگیرندگان بهجای اینکه براساس دارای دیجیتالی خود قضاوت شوند، اعتبار خود را بر اساس ارزیابی جمعی سایر شرکتکنندگان بهدست میآورند.
البته این سیستم اعتباری هنوز هم به طور کامل آنچین (روی زنجیره) نیست و با توافقنامههای حقوقی خارج از زنجیره ترکیب میشود، با این حال هنوز هم مرزهای اعمال سیستم هویت غیرمتمرکز را در DeFi گسترش میدهد.
تجمیع هویت روی زنجیره
با افزایش توسعهی dAppها در صنعت کریپتو انتظار میرود تقاضا برای هویتهای زنجیرهای یکپارچه هم افزایش پیدا کند. در چنین شرایطی امکان برقراری تعامل متقابل دادههای شخصی و ذخیرهشدهی هر هویت در برنامههای غیرمتمرکز (dAppها)، امری اساسی است.
علاوهبراین داشتن ساختار داده یا شناسهای یکپارچه هم اکوسیستم چندزنجیرهای اهمیت زیادی دارد. بنابراین پروتکلها میتوانند خدمات خود را با استفاده از تجمیع هویت و دریافت اطلاعات هویتی هر شناسه، به کاربران ارائه دهند.
لیتنتری (Litentry)، پروژهای است که در راستای تجمیع هویت غیرمتمرکز افراد روی Substrate پولکادات ایجاد شده و امکان پیوند هویت کاربران را بین چندین شبکهی غیرمتمرکز فراهم میکند. این پروژه، شبکهای مبتنی بر هویت است و برای ذخیره دادههای مرتبط با فعالیت کاربر و احراز هویت ایجاد شده است؛ پروتکلها میتوانند پس از دریافت مجوز از صاحبان به این دادهها دسترسی داشته باشند.
آیندهی هویت غیرمتمرکز
اگرچه هویت غیرمتمرکز تا همین جا هم راه زیادی را پیموده است، هنوز برای پذیرش در Web3.0 مسیری طولانی در پیش دارد. درست مانند پذیرش ابزار سیاست شناخت مشتری (KYC) در صرافیهای متمرکز (CEX)، DID هم در آینده به زیرساختی حیاتی برای ورود به Web3.0 تبدیل خواهد شد.
این امر بهناچار هویتهای غیرمتمرکز را به رقابت مستقیم با ورودیهای فعلی سوق میدهد، اما درنهایت ارزش هویت کاربر توسط اکوسیستم تعیین میشود و به زودی کیف پولهای چند زنجیرهای با سیستم DID، یکپارچه شده و به ابزاری برای جمعآوری هویت تبدیل میشوند. شاید هنوز نتوانیم با قطعیت دربارهی آیندهی سیستم DID نظر دهیم، اما آنچه مسلم است، هویت غیرمتمرکز محصولی ضروری برای Web3.0 در آینده خواهد بود و امکانات جدیدی را برای بازار ارزهای دیجیتال به ارمغان خواهد آورد.
سوالات متداول
هویت غیرمتمرکز در web3.0 چه مفهومی دارد؟
هویت غیرمتمرکز مفهومی نوظهور در اینترنت غیرمتمرکز نسل سومِ فعلی است که امکان تبادل اطلاعات را بهصورت ایمن فراهم میکند.
هویت غیرمتمرکز در چه زمینههایی در صنعت ارزهای دیجیتال کاربرد دارد؟
هویت غیرمتمرکز میتواند به حل برخی مشکلات در امور دیفای، سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز، NFTها و ایردراپها کمک کند.
شبنم توایی
علاقه زیادی به حوزه فناوری و فین تک دارم، درباره ارزهای دیجیتال، بلاک چین، هوش مصنوعی، وب ۳ و سایر موضوعات مرتبط با فناوری مینویسمو تحقیق میکنم.
عاشق سفر و عکاسی هستمو اوقات فراغتم را با کشف جاذبهها و ثبت لحظات زیبا سپری میکنم.
بزرگترین هدفم تو زندگی یاد گرفتنه و لذت میبرم از اینکه یادگرفتههامو دانش و تجربهام را با دیگران به اشتراک بگذارم و از اونها هم یاد بگیرم.