رونمایی از آینده تعاملپذیر بلاک چینها؛ نوآوری در اقتصاد دیجیتال
تاریخ: 5 فروردین 1403
زمان مطالعه:
5 دقیقه
امروزه، بلاک چین بهعنوان فناوری بالقوه و انقلابی در بسیاری از صنایع شناخته میشود. بلاک چین راهی برای نگهداری یا انتقال دادهها، بدون اتکا به مرجعی مرکزی مانند بانک یا بنگاه است. برای مثال فرض کنید به جای نهادی مرکزی که اسناد خاص گروهی از مردم را نگهداری میکند، چندین کاربر یک کپی از اسناد را نگهداری کنند و با پیروی از پروتکلی به نام مکانیسم اجماع، در مورد هرگونه افزوده جدید، به توافق میرسند، این امر اعمال تغییرات جعلی را دشوار میکند.
اکنون قصد داریم در مورد یکی از بزرگترین مشکلات شبکههای بلاک چینی صحبت کنیم. هرکدام از شبکههای بلاک چینی، در دنیای خود توسعه یافتهاند و به اشتراک گذاشتن اطلاعات بین آنها دشوار است. برای مثال جابهجایی اطلاعات در بلاک چین اتریوم و سولانا امکانپذیر نیست. نوع دادههایی که در هر یک از این اکوسیستمها به اشتراک گذاشته میشود، مکانیسمهای اجماع، طرحهای شبکه و مجموعهای از ویژگیهای دیگر، با توجه به کاربردشان، بسیار متفاوت است.
از دیگر دلایل نبود ارتباط بین شبکههای بلاک چینی، تفاوت در اهداف و کاربردهای آنها است. برخی از شبکههای بلاک چینی برای اهداف مالی، مانند پرداختها و معاملات و برخی دیگر برای اهداف غیرمالی مانند ذخیره اطلاعات یا نوشتن قراردادهای هوشمند طراحی شدهاند. این تفاوتها میتوانند باعث شوند که توسعهدهندگان علاقهای به ارتباط بین شبکههای خود نداشته باشند. نبود ارتباط بین شبکههای بلاک چینی میتواند چالشهایی را برای توسعهدهندگان و کاربران ایجاد کند. برای مثال، اگر توسعهدهندهای بخواهد برنامهای کاربردی ایجاد کند که از دادههای چند شبکه بلاک چینی استفاده کند، باید راهحلی برای انتقال دادهها بین شبکهها پیدا کند که میتواند کاری دشوار و زمانبر باشد.
همچنین نبود ارتباط بین شبکهها میتواند محدودیتهایی را برای کاربران ایجاد کند. برای تصور بهتر این مشکل، فرض کنید کمپانی بزرگی محصولات خود را روی یک شبکه بلاک چینی معرفی و عرضه میکند و توزیعکننده، خردهفروش یا حتی مصرفکننده برای تهیه محصولات خود از شبکه بلاک چینی دیگری بهره میبرد. این ناتوانی در برقراری ارتباط، میتواند اذیتکننده باشد. تعداد زیادی از نمونههای مشابه وجود دارند که برای حل تمام این موارد، نیاز به ایجاد قابلیت همکاری و تعاملپذیری بین بلاک چینها، ضروری است.
بهنوعی میتوان گفت که پروتکلهای اتصال به بلاک چین تقریباً در همان وضعیتی هستند که پروتکلهای اینترنت، در اوایل دهه 80 بودند و این وضعیت ،پتانسیل بالایی برای بهبود دارد. این روزها در دنیای اینترنت پروتکلهای مشترک و نامآشنایی مانند IP ، HTTP ، BGP وجود دارند که به صورت گسترده پذیرفته شده و مورد استفاده قرار میگیرند. احتمال اینکه به مرور زمان و در آینده به چنین پروتکلهای مشترکی در دنیای بلاک چین هم برسیم، بسیار بالا است.
بدون شک ساخت و معماری سیستمی در این مقیاس بسیار پیچیده است، اما آنچه قابل حدس است، این است که پس از برطرف شدن این مشکل مقبولیت و کارایی بالایی را از فناوری بلاک چین شاهده خواهیم بود. برای ایجاد ارتباط بین بلاک چینها، راههای متفاوتی وجود دارد که در ادامه به بررسی برخی از آنها برای حل این مسئله خواهیم پرداخت.
کراسچین (Cross-chain) چیست؟
برای درک بهتر کراسچینها ابتدا باید بدانیم که چرا دو بلاک چین توانایی ارتباط با یکدیگر را ندارند. اساساً هر بلاک چین، دفتر کل توزیعشدهای است که تراکنشهای مربوط به کاربران خود را، درون بلاکهای خود نگهداری میکند. برای اینکه دو بلاک چین مجزا دادهها را بین یکدیگر به اشتراک بگذارند، نیاز است که زنجیرههای آنها روی حالتی واحد برای بلاک چین توافق کرده و مسیر تغییرناپذیری از هر تراکنش در بلاکهایشان ثبت و تأیید شود.
فناوری کراسچین (cross-chain) این مشکل را با فراهم کردن راهی برای تبادل اطلاعات و داراییها از یک بلاک چین به بلاک چینهای دیگر برطرف میکند. کراسچین از روشهای مختلفی میتواند برای دستیابی به ارتباط بین شبکههای بلاک چینی کمک کند که در ادامه با دو مورد از این روشها آشنا خواهیم شد.
سایدچین (Side chains)
سایدچینها بلاک چینهای ثانویهای هستند که در امتداد یک زنجیره اصلی اجرا میشوند. آنها زنجیرههایی هستند که به زنجیره اصلی متصل شدهاند و خواندن، پردازش و همچنین تبادل دارایی از زنجیره اصلی به زنجیره جانبی و برعکس را، امکانپذیر میکنند. سایدچین میتواند عمومی یا خصوصی باشد، پروتکل و مکانیسم اجماع خود را داشته باشد و نودهای زنجیره اصلی هم مسئولیت نگهداری زنجیرههای جانبی را ندارند.
سایدچینها با اجازهدادن به کاربران برای جابهجایی داراییهای خود در شبکههای مختلف و بهرهمندی از مزایای مربوط به هر شبکه، قابلیت همکاری را ممکن میسازند. برای مثال، کاربر میتواند اتریومهای خود را به زنجیره جانبی که تراکنشها در آن سریعتر و کارمزد آن کمتر است، انتقال دهد. سپس در صورت نیاز آنها را به زنجیره اصلی بازگرداند. از طرف دیگر، کاربر میتواند داراییهای خود را با انواع دیگر توکنها در زنجیرهای جانبی مبادله کند که از قراردادهای هوشمند، برنامههای غیرمتمرکز یا سایر فناوریها پشتیبانی میکند. آنها امکان اتصال به چند شبکه بلاک چینی را دارند و با استفاده از این توانایی امکان انتقال داراییها را بین شبکههای مختلف ایجاد میکنند.
علاوه بر این، سایدچینها کمک بزرگی در زمینه مقیاسپذیری به شبکههای لایه اول میکنند. این شبکهها با پردازش تراکنشها در شبکه خود، ازدحام و بار روی زنجیره اصلی را کاهش داده و توان عملیاتی بلاک چین اصلی را بهبود میبخشند؛ از معروفترین پروژههای سایدچین، میتوان به پروژه متیک اشاره کرد.
اوراکلهای کراسچین (Cross-chain oracles)
اوراکلها پلتفرمهایی هستند که امکان دسترسی قراردادهای هوشمند به دادههای دنیای واقعی را فراهم میکنند و بهخودیخود توانایی انتقال اطلاعات بین بلاک چینهای مختلف را ندارند. به طور واضحتر، بلاک چینها هیچ اطلاعی از اتفاقات دنیای خارج از خود و اطلاعات آفچین (off-chain) ندارند. در نتیجه اوراکلها به وجود آمدهاند تا برای صحتسنجی اتفاقاتی که در دنیای خارج از بلاک چین اتفاق میافتند، وارد عمل شوند. برای درک بهتر عملکرد اوراکلها، به مثال زیر دقت کنید:
فرض کنید دو شخص روی مسابقه فوتبالی بین داماش گیلان و رئالمادرید شرطبندی میکنند. شخص اول مبلغی روی برد رئالمادرید و شخص دوم مبلغی روی برد داماش قرار میدهد و طبق قراردادی هوشمند قرار است پس از پایان مسابقه این مبلغ به شخص برنده داده شود. حال پس از پایان مسابقه، این قرارداد هوشمند چطور باید متوجه برنده مسابقه شود؟ اینجاست که اوراکل بهعنوان رابط بین قرارداد هوشمند و دنیای واقعی ما عمل میکند. پروژه چین لینک از پیشگامان این عرصه بوده و جزو اولین شبکههایی است که برای حل این مشکل در دنیای بلاک چین اقدام کرده است.
حال اوراکل کراسچین، نوعی اوراکل است که امکان دسترسی قراردادهای هوشمند در یک شبکه بلاک چینی را، به دادههای واقع در شبکه بلاک چین دیگر فراهم میکند. در این روش، نحوه جابهجاکردن اطلاعات بین دو شبکه به این صورت است که ابتدا درخواستی برای ارسال دارایی یا دادهها از بلاک چین مبدأ ارسال میشود. سپس نودهای دیگر این شبکه درستی این ارسال را بررسی میکنند و در صورت تأیید این انتقال، دادههای موجود در آن را قفل و به بلاک چینی مورد اطمینان ارسال میکنند.
اگر این شبکه واسط بهاندازه کافی از مبدأ پاسخهای مثبت دریافت و آستانه امنیتی از پیش تعریفشده آن را برآورده کند، تأییدیهای را به دروازه بلاک چین مقصد ارسال میکند. این شبکه بلاک چین واسط، در واقع همان اوراکلهای کراسچین هستند که قابلیت صحتسنجی اطلاعات را در بلاک چین مبدأ و مقصد دارند.
از پیوند بلاکچین و هوش مصنوعی، به پول میرسیم؟
جوابت تو شماره ۱۴ ماهنامه دامیننسه!
سخن پایانی
در پایان، با توجه به راهکارها و تکنولوژیهای جدیدی که روزبهروز به این حوزه اضافه میشوند، انتظار میرود که در آینده همکاری بین بلاک چینها به امری عادی تبدیل شود. این همکاریها میتواند به ایجاد اکوسیستم بلاک چینی کارآمد، امن و مقیاسپذیرتری کمک کند.
زندگی من توی کامپیوتر و دنیای دیجیتال میگذره؛ عاشق فناوری بلاکچین و تکنولوژیهای دیجیتالیام و فعالیت توی اکوسیستم و کامیونتی کریپتو رو خیلی دوست دارم. اوقات فراغتم رو یا بازی میکنم، یا به پروژههای شخصیم میرسم. هیچی بلد نیستم ولی تا دلت بخواد کنجکاو و فضولم :))