آشنایی با 3 اشتباه رایج در معامله با استراتژی مارتینگل
زیبایی بازارهای مالی در این است که معاملهگران و سرمایهگذاران به یک استراتژی ثابت محدود نیستند. تریدرها حتی میتوانند استراتژیهای خاص خود را ایجاد و از آنها برای معاملات استفاده کنند. استراتژیهای مختلفی برای معامله در بازار وجود دارد، مانند دنبال کردن روند، پرایس اکشن، اسکالپینگ، مومنتوم، مارتینگل (Martingale) و غیره. همه آنها ریسکهای مختص به خود را دارند، اما استراتژی مارتینگل، ریسک بیشتری از دیگر استراتژیها دارد. در واقع، این ایده در ابتدا برای قمار ساخته شده و بر اساس نتایج آماری یک رویداد با احتمال رخ دادن 50 درصدی بود: مانند شیر یا خط!
در ادامه این مقاله بررسی خواهیم کرد استراتژی مارتینگل چیست و چگونه کار میکند تا با این استراتژی معاملاتی، بیشتر آشنا شویم.
استراتژی مارتینگل چیست؟
در بازارهای مالی، استراتژی مارتینگل (Martingale Strategy) به ایده اضافه کردن سایز معاملاتی بزرگتر به یک معامله بازنده اشاره دارد با این امید که بازار در نهایت چرخش کند و سود خالصی برابر با سایز اولیه، برای تریدر، داشته باشد. یعنی اگر یک معامله 1 تومانی در ضرر است، معاملهگر یک معامله 2 تومانی جدید در همان جهت قبلی باز میکند و به دو برابر کردن اندازه هر پوزیشن جدید ادامه میدهد تا زمانی که در نهایت یک معامله به تارگت نهایی برسد و تمام زیانها را به اضافه سودی به ارزش 1 تومان اولیه جبران کند.
این ایده که بر اساس اصل احتمالات است، در ابتدا برای قمار ساخته شده بود. در واقع، در بین کسانی که رولت بازی میکنند ایدهای مشهور است و بر اساس نتایج آماری یک رویداد با احتمال رخ دادن 50 درصدی عمل میکند، مانند پرتاب سکه. برای این نوع موقعیتها با احتمال مساوی، استراتژی مارتینگل بیان میکند که اگر اندازه سایز پوزیشنی که در ضرر است را دو برابر کنید، با به هدف رسیدن آخرین پوزیشن (در صورتی که پولی در جیب شما باقی مانده باشد)، هر چیزی که از دست دادهاید را همراه با یک سود به دست میآورید.
این تکنیک در تضاد با سیستم ضد مارتینگل (Anti-Martingale) است که شامل نصف کردن سایز پوزیشن (یا شرط) در هر بار ضرر و دو برابر شدن آن در هر بار سود است. بر خلاف ضد مارتینگل که به دنبال کاهش ریسک است، استراتژی مارتینگل یک روش ریسکی برای سرمایهگذاری است که به بیزاری از پذیرش زیان اشاره دارد.
استراتژی مارتینگل مبتنی بر نظریه «بازگشت به میانگین در معاملات» است که معتقد است قیمت پس از مدتی به سمت میانگین خود باز میگردد. از آنجایی که بازار احتمالاً در نقطهای روندی معکوس به خود میگیرد، مارتینگل بر این باور است که معاملهگر باید با کاهش قیمت، اندازه سایز پوزیشن خود را افزایش دهد – با پیشبینی افزایش آتی قیمت.
با این حال، چنین استراتژی نیاز به منابع مالی بینهایت دارد در غیر این صورت احتمالاً در بعضی موارد کارساز نخواهد بود؛ زیرا ممکن است قیمت به پایین رفتن خود برای مدت طولانی ادامه دهد و سرمایه کافی برای باز کردن پوزیشن جدید وجود نداشته باشد. علاوه بر این، میزان ریسک ناشی از باز کردن پوزیشنهای متوالی بسیار بیشتر از سود بالقوه است.
استراتژی مارتینگل معمولاً برای شرطبندی در کازینو استفاده میشود. قماربازان پس از تجربه یک باخت، اندازه شرط بعدی را دو برابر میکنند و این مسیر را آنقدر ادامه میدهند تا در نهایت با یک برد به نتیجه برسند یا اینکه دیگر پولی برای شرطبندی نداشته باشند. اگر قمارباز مقدار نامحدودی از پول برای شرطبندی یا حداقل پول کافی برای رسیدن به نتیجه برنده داشته باشد، این استراتژی کار میکند. اگر پول نقدش تمام شود، همه چیز را از دست میدهد.
استراتژی مارتینگل چگونه کار میکند؟
بیایید به یک مثال ساده برای توضیح نحوه عملکرد استراتژی مارتینگل نگاه کنیم. در اینجا، ما از پرتاب سکه و شرطبندی روی شیر یا خط استفاده میکنیم. احتمال یکسانی وجود دارد که سکه روی شیر با خط فرود بیاید، و هر چرخش سکه مستقل است – به این معنی که چرخش قبلی تأثیری بر نتیجه چرخش بعدی ندارد.
استراتژی مارتینگل بیان میکند که تا زمانی که به همان شرط اولیه، مثلاً شیر، پایبند باشید، اگر مقدار نامحدودی پول برای ادامه شرطبندی داشته باشید، در نهایت برنده خواهید شد.
حال، فرض کنید با مبلغ ثابت 100 تومان شرطبندی کردهاید، و در اولین چرخش سکه باختید (یعنی سکه روی طرف خط آمد). شما میتوانید اندازه شرط خود را به 200 تومان افزایش دهید. اگر دوباره خط بیاید و دوباره ضرر کنید، شرط خود را به 400 تومان افزایش میدهید. شما این روند را ادامه میدهید تا در نهایت در یک چرخش شیر بیاید و برنده شوید. نتایج به صورت زیر میشود:
- اگر شرط اول را برنده شوید، 100 تومان برنده میشوید.
- اگر شرط اول را باختید و شرط دوم را بردید، با سود خالص 100 تومانی (200 تومان برنده و 100 تومان بازنده از شرط اول) بازی به پایان میرسد.
- اگر دو شرط اول را ببازید (100 تومان + 200 تومان = 300 تومان) و شرط سوم را برنده شوید، در نهایت سود خالص 100 تومان خواهید داشت.
- اگر سه شرط اول (100 تومان + 200 تومان + 400 تومان = 700 تومان) را ببازید و شرط چهارم را برنده شوید، در نهایت 100 تومان سود خالص خواهید داشت.
میبینید که در هر مرحله، اندازه شرط برنده از مجموع ضررهای تمام معاملات قبلی بیشتر خواهد شد و تفاوت در اندازه شرط اولیه است.
میزان شرط |
نتیجه |
میزان ضرر |
میزان سود |
100 تومان |
باخت |
100 تومان |
0 |
200 تومان |
باخت |
200 تومان |
0 |
400 تومان |
باخت |
400 تومان |
0 |
800 تومان |
برد |
0 |
800 تومان |
جمع کل: 1500 تومان |
– |
700 تومان |
800 تومان |
استراتژی مارتینگل در بازار ارزهای دیجیتال
استراتژی مارتینگل باعث میشود که هر بار سفارش یا اوردر جدیدی اضافه میکنید، برداشت سود کاهش یابد. دلیلش این است که سود حاصل شده در معامله برنده صرف جبران خسارت معاملات بازنده قبلی میشود. این استراتژی در بازارهای صعودی که جفت معاملاتی در ابتدا پولبک یا اصلاحات جزئی از روند اصلی دارند و سپس به روند صعودی بازمیگردند، بسیار خوب عمل میکند.
در یک بازار متلاطم نیز به خوبی کار میکند. همچنین میتوانید از این استراتژی در بازارهای نزولی خاصی استفاده کنید، برای مثال، یک بازار نزولی که در درون امواج نزولی، روندهای صعودی قوی (پولبک یا اصلاح) نیز دیده میشود. این استراتژی میتواند به سرعت شما را از زیان خارج کند. با این حال، این استراتژی نیاز به منابع مالی زیادی دارد؛ زیرا ممکن است در نهایت پول شما تمام شود و در این صورت متحمل ضررهای زیادی خواهید شد.
عده زیادی عقیده دارند که استراتژی مارتینگل اساساً یک استراتژی معاملاتی نیست، بلکه یک استراتژی مدیریت پول است که مدیریت سود/زیان شما را بهبود میبخشد. از این رو، یک استراتژی معاملاتی شخصی برای درک کامل مزایای استراتژی مارتینگل ضروری است.
3 اشتباه رایج در معامله با استراتژی مارتینگل
عدم تعریف حداکثر ضرر
یکی از اشتباهاتی که معاملهگران هنگام اعمال استراتژی مارتینگل مرتکب میشوند این است که حداکثر ضرر (Maximum Loss) را تعریف نمیکنند. اگرچه این استراتژی اینطور تفسیر میشود که هرچه ضرر بیشتری داشته باشید، در نهایت مقدار بیشتری برنده خواهید شد، اما این در صورتی محقق میشود که در پایان برنده شوید. اگر حداکثر میزان ضرر را تعیین نکنید، ریسک متحمل شدن ضررهای بیشتر و در نهایت از دست دادن تمام سرمایه، میتواند فاجعه به بار آورد.
معامله با یک حساب کوچک
اشتباه دیگری که معاملهگران مرتکب میشوند این است که با سرمایه بسیار کمی به سراغ مارتینگل میروند. به خاطر داشته باشید که استراتژی مارتینگل با هر بار باخت، ضرر را دو برابر میکند و ممکن است این افزایش باخت به این زودیها متوقف نشود؛ بنابراین، شما باید سرمایه کافی در حساب خود داشته باشید. شما نیاز دارید که در نهایت در یک معامله برنده شوید و شاید پول کافی برای رسیدن به آن معامله موردنظر را نداشته باشید.
عدم آشنایی با استراتژی معاملاتی
به عنوان یک معاملهگر، بدترین چیزی که باید از آن جلوگیری کنید، ناآشنایی با استراتژی معاملاتی است که استفاده میکنید. اگر نمیتوانید به طور کامل بر استراتژی معاملاتی خاصی که استفاده میکنید، تسلط داشته باشید، استراتژی مدیریت پول مارتینگل نیز بیفایده میشود و حتی ممکن است خطرات یا ضررهای شما را افزایش دهد. قبل از استفاده از هر دو استراتژی به طور همزمان، مطمئن شوید که به همه چیز کاملاً مسلط هستید. بهتر است ابتدا با سایزهای کوچک شروع کنید و تمرین خوبی برای استفاده از این استراتژی داشته باشید.
استفاده از استراتژی مارتینگل به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
همانطور که در قسمتهای قبلی اشاره کردیم، این استراتژی نیاز به منابع مالی زیادی دارد؛ چون نمیدانیم این چرخه افزایش سایز پوزیشن تا کجا ادامه خواهد داشت؛ بنابراین، اگر منابع مالی محدودی دارید بهتر است به سراغ این استراتژی نروید یا با سایز پوزیشن کوچک شروع کنید تا پول کافی برای ادامه داشته باشید.
کسانی هم که به استراتژی معاملاتی خود، تسلط خوبی ندارد نیز، افراد مناسبی برای استفاده از مارتینگل نیستند.
چه کسی استراتژی مارتینگل را اختراع کرد؟
ایده پشت استراتژی مارتینگل به صدها سال پیش برمیگردد، زمانی که توسط یک ریاضیدان فرانسوی به نام Paul Pierre Levy در قرن هجدهم معرفی شد. استراتژی مارتینگل مبتنی بر اصل احتمال و شانس است و این فرض را ایجاد میکند که فقط یک شرط خوب برای تغییر ثروت شما لازم است.
این ریاضیدان متوجه شد که احتمال غیرصفری برای رسیدن به همان نتیجه وجود دارد و دو برابر کردن شرط تضمین میکند که هر شرط برنده تمام باختهای قبلی را جبران میکند. او بعدها به خاطر کارش در زمینه احتمالات جایزه بزرگی دریافت کرد.
آیا مارتینگل همان خرید پلهای برای کم کردن میانگین قیمت است؟
این دو استراتژی نزدیک به هم هستند؛ اما یکسان نیستند. کاهش میانگین قیمت، خریدکردن یک دارایی در حال ریزش در قیمتهای پایینتر، برای کاهش میانگین قیمت خرید است. مبلغ سرمایهگذاری شده در هر معامله بخشی از پولی است که از قبل برای سرمایهگذاری در دارایی برنامهریزی شده است.
از سوی دیگر، در استراتژی مارتینگل، زمانی که پوزیشن اولیه ضرر میکند، پوزیشن جدیدی با دو برابر مقدار اولیه باز میشود. در واقع، این راهی برای اجتناب از ضرر و زیان با پذیرفتن ریسک بیشتر است.
مزایا و معایب استراتژی مارتینگل
در ادامه به بررسی مزایا و معایب سیستم مارتینگل خواهیم پرداخت.
مزایای استراتژی مارتینگل
- سادگی: ماهیت ساده سیستم مارتینگل بدون تکیه بر شاخصهای تکنیکال پیچیده یا تجزیه و تحلیل بنیادی بازار، آن را برای معاملهگران قابل دسترس میکند.
- پتانسیل بازیابی سریع: با دوبرابر کردن سایز معاملات بعدی، سیستم مارتینگل امکان جبران سریع بالقوه از یک سری ضررها را فراهم میکند.
- سودآوری در شرایط خاص بازار: سیستم مارتینگل میتواند منجر به نتایج سودآور در بازارهایی شود که مشخصه آن برگشت قیمت کوتاهمدت یا معاملات رنج است.
معایب استراتژی مارتینگل
در حالی که سیستم مارتینگل پتانسیل بازیابی سریع و سودآوری را در شرایط خاص بازار ارائه میدهد، معاملهگران باید به دقت معایب آن را نیز ارزیابی کنند.
- ریسکپذیری بیشتر: دو برابر کردن سایز معاملات پس از هر ضرر، معاملهگران را در معرض خطرات قابل توجهی قرار میدهد. رگههای باخت طولانیمدت میتواند منجر به کاهش قابل توجه یا حتی کال مارجین شدن حساب شود.
- نیازها به منابع مالی زیاد: برای اعمال موثر سیستم مارتینگل، معاملهگران به حسابهای معاملاتی قابل توجهی نیاز دارند تا بتوانند در برابر تعداد بیشتری از معاملات بازنده دوام بیاورند.
- اتکا به پیشبینیهای دقیق: سیستم مارتینگل فرض میکند که معامله برنده در نهایت اتفاق میافتد، بدون توجه به دورههای طولانی شرایط نامطلوب بازار یا تغییرات غیر قابل پیشبینی قیمت.
- تأثیر روانی: سیستم مارتینگل میتواند از نظر روانی چالشبرانگیز باشد، زیرا معاملهگران ممکن است احساس کنند که مجبور هستند سایز پوزیشن خود را برای جبران ضرر افزایش دهند که منجر به تصمیمگیری احساسی و ریسک بیشتر میشود.
گفتار پایانی
برای کسانی که مایل به استفاده از استراتژی مارتینگل هستند، ذهن روشن و احتیاط بسیار مهم است. مسئله اصلی این استراتژی این است که معاملات به ظاهر مطمئن، ممکن است قبل از اینکه بتوانید سود کسب کنید یا حتی ضرر خود را جبران کنید، حساب شما را خالی کنند. به عبارت دیگر، باید از خود بپرسید که آیا مایلید بیشتر سرمایه خود را ریسک کنید یا نه.
با این حال، استراتژی مارتینگل یک استراتژی خوب و رایج مدیریت سرمایه است. اگر آن را با یک استراتژی معاملاتی خوب ترکیب کنید، احتمالاً ممکن است سود خود را به حداکثر برسانید.
سوالات متداول!
استراتژی مارتینگل چیست؟
در بازارهای مالی، استراتژی مارتینگل (Martingale Strategy) به ایده اضافه کردن سایز معاملاتی بزرگتر به یک معامله بازنده اشاره دارد با این امید که بازار در نهایت چرخش کند و سود خالصی برابر با سایز اولیه، برای تریدر، داشته باشد.
مزایا و معایب استراتژی مارتینگل چیست؟
مزایای استراتژی مارتینگل: سادگی/پتانسیل بازیابی سریع/سودآوری در شرایط خاص بازار. معایب و ریسکها: ریسکپذیری بیشتر/نیازها به منابع مالی زیاد/اتکا به پیشبینیهای دقیق/تأثیر روانی.