اثبات ذخیره چیست؟ Proof of Reserve راهکاری برای جلوگیری از بحرانهای مالی
تاریخ: 13 آذر 1402
زمان مطالعه:
8 دقیقه
با سقوط صرافی ارز دیجیتال FTX، نبود اطمینان در مورد ذخیره نقدینگی صرافیهای کریپتویی و هشدارهای اخیر در مورد لزوم شفافیت، موضوعی به نام اثبات ذخیره (PoR) در اکوسیستم رمزارزی مطرح شد.
دنیای ارزهای دیجیتال، دنیای نوآوریها و فرصتها است. این فناوری نوظهور، پتانسیل متحول کردن بسیاری از صنایع را دارد، اما در این مسیر، با چالشهایی هم روبرو است؛ یکی از این چالشها، اعتماد است.
در دنیای سنتی مالی، اعتماد به نهادهای مالی مانند بانکها و مؤسسات مالی، مبتنی بر مقررات و نظارت دولتی است. این نهادها باید از قوانین و مقرراتی پیروی کنند که بهظاهر برای حفاظت از حقوق مصرفکنندگان تدوین شدهاند. علاوه بر این، توسط نهادهای نظارتی مانند بانک مرکزی یا سازمان بورس و اوراق بهادار هم نظارت میشوند. در مقابل، در دنیای ارزهای دیجیتال، هیچ مقررات یا نظارت دولتی وجود ندارد؛ این موضوع با وجود جذابیتی که در نگاه اول ارائه میدهد، میتواند در اعتمادکردن به صرافیهایی که داراییهای دیجیتال مردم را نگه میدارند، نگرانیهایی ایجاد کند.
در سالهای اخیر، چندین مورد کلاهبرداری و تخلف در حوزه ارزهای دیجیتال رخ داده است که در برخی از آنها، نهادها یا همان صرافیهایی که داراییهای دیجیتال را نگه میداشتند، از این داراییها به سود خود بهره یا حتی آنها را به سرقت بردند. همین موضوع کاهش اعتماد به نهادهای مالی در حوزه ارزهای دیجیتال را به دنبال داشت. اثبات ذخیره یا PoR (مخفف Proof of Reserve)، فرایند حسابرسی است که برای اطمینان از اینکه نهاد یا پروتکلی واقعاً وجوه ذخیرهشده مشتریان را در اختیار دارد، استفاده شده و معمولاً هم توسط شخص ثالثی مستقل انجام میشود.
فرایند اثبات ذخیره میتواند به افزایش شفافیت و اعتماد به نهادهای مالی که داراییهای دیجیتال را نگه میدارند، کمک کرده و به کاربران این اطمینان را بدهد که سرمایهشان را در مکانی ایمن قرار دادهاند. درواقع، این فرایند، رویکردی شفاف است که امکان تأیید و ایمنی وجوه مشتریان را فراهم میکند و با تلاش رگولاتورها برای توسعه استانداردهای صنعتی و محافظت از سرمایهگذاران هم اهمیت بیشتری پیدا میکند.
اثبات ذخیره (Proof of Reserve) مخفف بررسی پیشینه، یا حسابرسی مستقل است که حسابرس شخص ثالثی در مورد واحدها و نهادهای فعال در حوزه ارز دیجیتال انجام میدهد. هدف اصلی حسابرسی اثبات ذخیره، حصول اطمینان از این موضوع است که بورس یا شرکتهایِ حافظ داراییهای کاربران، داراییهای کافی برای انجام تعهدات خود را اندوخته دارد. حسابرسان شخص ثالث با دسترسی به امضاهای رمزنگاری، میتوانند کل موجودی داراییهایی را که این نهادها در اختیار دارند را تعیین کنند.
یکی از مزایای PoR این است که به جلوگیری از بحران نقدینگی در رویدادهای بانکی کمک میکند؛ بحران نقدینگی در رویدادهای بانکی زمانی رخ میدهد که مصرفکنندگان به دلیل ترس از عملنکردن صرافی به تعهداتش، تمام پول خود را از صرافیها بیرون بکشد. علاوه بر این، شفافیت درباره محل ذخیره پول هم یکی دیگر از مزایای اثبات ذخیره است.
فناوری جدید بلاک چینی که امروزه در حسابرسی اثبات ذخیره استفاده میشود، از ساختار درخت مرکل (یا درخت هش) استفاده میکند که دادههای پیچیده را به بخشهای قابلمدیریت برای پردازش سریعتر و مؤثرتر تبدیل میکند. مهمترین مزیت ترکیب PoR با ساختار Merkle Tree (درخت مرکل)، ایجاد راهی مطمئن برای ممیزی کسبوکار ارزهای دیجیتال بدون افشای اطلاعات شخصی کاربران است.
اثبات ذخیره؛ از ابتدا تا امروز
تلاشهای صرافیها برای اثبات تقلبنکردنشان و امن نگهداشتن داراییهای کاربران از طریق رمزنگاری، قدمتی بهاندازه خود بیت کوین دارد. در سال ۲۰۱۱، بزرگترین صرافی بیت کوین آن زمان، یعنی Mt Gox، با ارسال ۴۲۴٫۲۴۲ بیت کوین (تقریباً معادل ۷ میلیارد دلار به ارزش امروز) به آدرسی از پیش اعلامشده، به مشتریانش ثابت کرد که داراییهای کافی برای انجام تعهدات خود را دارد. در سال ۲۰۱۳، بحثی در مورد چگونگی حل بخشی از مشکل به راه افتاد: اثبات اینکه اندازه کل سپردههای کاربران با کل داراییهای نگهداری شده در صرافی مطابقت دارد.
ایده ساده بود؛ فرض کنید صرافی بتواند تأیید کند که سپردههای مشتریان برابر با X (اثبات بدهی) است و ثابت کند که مالک کلیدهای خصوصی است که مقداری معادل X (اثبات دارایی) دارند. در تئوری، صرافی، مدرکی دال بر پرداخت بدهی داشته و این اثبات پرداخت بدهی هم بیانگر آن است که همین صرافی وجوهی برابر برای بازپرداخت به سپردهگذاران دارد.
عبارت Proof of Reserve یا همان اثبات ذخیره برای اولینبار در فوریه ۲۰۱۹ مطرح شد؛ آن هم زمانی که Blockstream، شرکت زیرساخت بیت کوین و بلاک چین، پست وبلاگی با عنوان «استانداردسازی اثبات ذخیره بیت کوین» را منتشر کرد. بلاک استریم (Blockstream) در این پست، راههایی را برای تأیید ذخیره بیت کوینِ نهادهایی مانند صرافیها معرفی کرد و روش کنترل این ذخیره را هم توضیح داد.
شرکت زیرساخت بیت کوین و بلاک چین Blockstream، در همان زمان، روشی را برای نشان دادن ذخیره بیت کوین در شبکه Liquid (سایدچین یا همان زنجیره جانبی بیت کوین برای افزایش سرعت در پردازش اطلاعات) به حسابرسان ارائه کرد و همین روش بعدها به استانداردی برای اثبات ذخیره بیت کوین تبدیل شد. استاندارد اثبات ذخیره Blockstream به شرح زیر بود:
صرافی باید تراکنشی واحد را انجام دهد که از تمام UTXOهای بیت کوین (خروجی تراکنش خرج نشده) استفاده کرده و ورودی نادرست اضافی دارد. گنجاندن ورودی اشتباه باعث میشود تا کل تراکنش نامشروع شده و شبکه در صورت پخش، آن را رد میکند. تراکنش بهگونهای طراحی شده که شواهد صریحی از تمام UTXOهای بیت کوین، که صرافی میتواند خرج کند را، ارائه میدهد.
پس از اینکه بلاک استریم به BIP (پیشنهاد بهبود بیت کوین) پیوست و سیستم اثبات ذخیره بیت کوین را توسعه داد، بازار شروع به بررسی طرح دقیقتری کرد؛ مدل اثبات ذخیره مبتنی بر درخت مرکل، که حالا استاندارد جهانی پذیرفتهشده در بازار کریپتوکارنسی فعلی است.
مثالی در دنیای واقعی
صرافیهایی مانند اوکی ایکس (OKX)، بایننس (Binance) و کراکن (Kraken) هر کدام استاندارد اثبات ذخیره خود را منتشر کردهاند. در ادامه روش اثبات ذخیره صرافی کراکن را معرفی میکنیم، روند کلی در تمام مبادلات ذکرشده در دو صرافی دیگر هم مشابه همین روش است.
از پیوند بلاکچین و هوش مصنوعی، به پول میرسیم؟
جوابت تو شماره ۱۴ ماهنامه دامیننسه!
اثبات ذخیره در کراکن
آنطور که کراکن توضیح میدهد، حسابرسی مستقل یا همان اثبات ذخیره (PoR) در این صرافی، توسط شخص ثالثی صورت میگیرد تا اطمینان حاصل شود که این نهاد، دقیقاً همان داراییهایی را مشتریان در اختیارش گذاشتهاند، در اخیتار دارد. این حسابرس، با استفاده از تصویری از تمام داراییهای کاربران (بدون آشکارکردن هویت آنها)، درخت مرکلی ایجاد میکند که با حفظ حریم خصوصی کاربران، ساختار دادهای است شامل تمام ماندهحسابهای مشتریان.
سپس حسابرس، ریشه مرکلی دریافت میکند که اثری رمزنگاری شده است برای شناسایی ترکیبی از این موجودیها، در لحظهای که تصویر ثبت شده. بعد از این مرحله، حسابرس امضاهای دیجیتالی تولیدشده توسط صرافی کراکن را جمعآوری میکند؛ این امضاها مالکیت آدرسهای آنچین را با موجودیهای قابلدسترس عموم تأیید میکنند. پس از آن، میتوان ثابت کرد که این موجودیها بیشتر یا برابر با ماندهحسابهای منعکسشده در درخت مرکل هستند یا خیر و آیا داراییهای مشتریان بر اساس ذخیره کامل نگهداری میشوند یا نه.
با مقایسه بیتهای اطلاعاتی خاص با ریشه مرکل، هر مشتری میتواند به طور مستقل تأیید کند که مبلغ ماندهحسابش در طول ممیزی اثبات ذخیره در نظر گرفته شده باشد. ریشه مرکل، هر تغییر یا دستکاری در دادهها را، هرچند کوچک، به صورت واضح نشان میدهد.
نگرانیها در مورد فرایند اثبات ذخیره
حتی اگر اثبات ذخیره تضمین کند که یک صرافی ارز دیجیتال، منابع کافی برای پرداخت بدهیهای خود را دارد، فرایند اثبات تنها با تصویری لحظهای انجام میگیرد و حسابرسی بیدرنگ و در لحظه از ماندهحسابها را نشان نمیدهد. علاوه بر این، نمیتواند منشأ داراییهای ذخیرهشده را نیز ردیابی کند.
اثبات ذخیره، صرفاً داراییهای آنچین صرافی را نشان میدهد و همین امر هم ممکن است باعث شود تا صرافی برای ایجاد و حسابرسی اثبات ذخیره، داراییهایی استقراضی را ذخیره کند و نه داراییهای مشتریانش را! مشابه اتفاقی که در صرافی ارز دیجیتال FTX رخ داد و آن را به ورطه نابودی کشاند.
این روش اثبات ذخیره، موجودی ذخیره فعلی شرکتی را در زمان ثبت تصویر از ماندهحسابها نمایش میدهد و ازآنجاکه ممیزیها و حسابرسیها منظم (ماهانه یا فصلی) انجام میشود، برخی از کسبوکارهای فعال در حوزه ارزهای دیجیتال، ماندهحسابهای موردنیاز برای اثبات ذخیره را به صورت آنی در وبسایتهای خود ارائه میکنند؛ این ماندهحسابها روزانه بهروزرسانی میشوند.
شکست FTX
صرافی FTX، صرافی پیشرو در دنیای مبادلات ارزهای دیجیتال، در سال ۲۰۱۹ با هدف ایجاد انقلابی در تجربه معاملات رمزارزی تأسیس شد و به وعده خود هم عمل کرد؛ تنها در عرض یک سال، محبوبیت آن افزایش چشمگیری داشت، انبوهی از کاربران را به خود جذب کرد و جایگاه خود را بهعنوان صرافی پیشرو در حوزه کریپتو مستحکم کرد. اما این صرافی در سال ۲۰۲۱، دچار فروپاشی فاجعهباری شد و این سقوط اعتماد کاربران به صرافی را متزلزل کرد. نابودی FTX چندین دلیل داشت: از لوریجهای بالا و ریسکهای نقدینگی گرفته تا مشکلات پلتفرم معاملاتی آن و شفاف نبودن عملیاتش.
فروپاشی صرافی FTX یادآوری مهمی برای اهمیت اثبات ذخیره (PoR) در دنیای ارزهای دیجیتال است. PoR ابزاری را در اختیار صرافیها قرار میدهد تا به کمک آن ثابت کنند همان وجوهی را که ادعا میکنند در اختیار دارند. با اتخاذ این روش، صرافیها میتوانند اعتماد و ثبات را به بازار ارزهای دیجیتال بازگردانند.
کدام داراییها را میتوان ذخیره در نظر گرفت؟
داراییهایی که ذخیره در نظر گرفته میشوند، ارزهای دیجیتال یا سایر داراییهایی هستند که نقدینگی قوی ارائه میکنند. نقدینگی قوی به داراییهایی میگویند که در صورت لزوم، شرکت بتواند آنها را بهسرعت و در مقادیر زیاد به فروش برساند، بدون آنکه تأثیر زیادی بر قیمت دارایی داشته باشد.
داراییهایی با نقدینگی بالا، میتوانند شامل پول نقد یا سایر داراییهای با سودآوری ثابت باشند. متداولترین داراییهایی که توسط صرافیها بهعنوان ذخیره نگهداری میشوند عبارتاند از بیت کوین، اتریوم، توکن بومی خود صرافی (مانند توکن FTT در صرافی FTX) و استیبل کوینهایی با سهم بازار بالاتر، مانند تتر، USDC و BUSD.
نگهداری دارایی بدون نیاز به اثبات ذخیره
ایمنترین راه برای ذخیره ارزهای دیجیتال، نگهداری آنها در کیف پولی مخصوص به خودتان است که کنترل تماموکمال سرمایهتان را در اختیار خودتان خواهد گذاشت. با داشتن کیف پول ارز دیجیتال شخصی، دیگر نیازی به اعتماد به دیگری نخواهید داشت و میتوانید مستقیماً به کل اکوسیستم رمزارزی غیرمتمرکز دسترسی داشته باشید.
گفتار پایانی
اثبات ذخیره (PoR)، گامی مثبت برای هر سازمان فعال در حوزه ارزهای دیجیتال است که امنیت سرمایه مشتری را حفظ کرده و از منظر رمزنگاری بررسی میکند که آن سازمان نقدینگی کافی برای پرداخت بدهیهای خود را داشته باشد. ازآنجاکه با گذشت زمان، مقررات اضافی برای صنعت ارزهای دیجیتال وضع میشود، هر صرافی یا کسبوکاری که بهعنوان محافظ داراییهای مشتریانش فعالیت میکند، از حسابرسی اثبات ذخیره سود خواهد برد.
این روش، حتی با وجود برخی اشکالات (مانند پیگیرینکردن بدهیهای شرکت)، میتواند امنیت داراییهای مشتریان را تضمین کند و اعتماد آنها را نسبت به صنعت کریپتوکارنسی افزایش دهد. اثبات ذخایر در سالهای آینده، به طور فزایندهای مهم تلقی شده و توسط بسیاری از صرافیهای ارز دیجیتال پذیرفته خواهد شد. ازآنجاییکه صنعت ارزهای دیجیتال به رشد خود ادامه میدهد و کاربران هم هر روز بیشتر از قبل از آنها استفاده میکنند، اثبات ذخیره، با ایجاد راهی برای نشان دادن توان پرداخت بدهی و قابلیت اطمینان صرافیها، اعتماد و حفظ پویایی موفق رابطه صرافی – کاربر را تضمین میکند.
هر کسبوکار ارز دیجیتال که بهعنوان نگهبان و محافظ داراییهای مشتریان عمل میکند، باید از اثبات ذخیره استفاده کند؛ چرا که اثبات ذخیره شواهد قابل تأییدی از امن بودن پول مشتری ارائه میدهد. اثبات ذخیره میتواند به کاربران کمک کند تا با خیال راحتتری از ارزهای دیجیتال استفاده کنند و همین امر هم باعث افزایش تقاضا برای ارزهای دیجیتال خواهد شد.
شبنم توایی
علاقه زیادی به حوزه فناوری و فین تک دارم، درباره ارزهای دیجیتال، بلاک چین، هوش مصنوعی، وب ۳ و سایر موضوعات مرتبط با فناوری مینویسمو تحقیق میکنم.
عاشق سفر و عکاسی هستمو اوقات فراغتم را با کشف جاذبهها و ثبت لحظات زیبا سپری میکنم.
بزرگترین هدفم تو زندگی یاد گرفتنه و لذت میبرم از اینکه یادگرفتههامو دانش و تجربهام را با دیگران به اشتراک بگذارم و از اونها هم یاد بگیرم.