دروغی بزرگ؛ ثروتمندان ثروتمندتر می‌شوند و فقرا فقیرتر!

تاریخ انتشار: 6 آذر 1402 | آخرین به‌روزرسانی: 12 آذر 1402
زمان مطالعه:  10 دقیقه
دروغی بزرگ؛ ثروتمندان ثروتمندتر می‌شوند و فقرا فقیرتر!

شنیدن عبارت پول، پول می‌آورد و بی‌پولی، بی‌پولی! دردناک است؛ نه به این دلیل که دقیق نیست، بلکه به این خاطر که خود همین روایت، شکاف بین غنی و فقیر را تداوم بخشیده و تفاوت بین طبقات مختلف جامعه را برجسته‌تر می‌کند.

بیایید یک بار برای همیشه، تکلیف افسانه رایج پول‌دارتر شدن پول‌دارها و فقیر‌تر شدن فقرا را یک‌سره کنیم و از استراتژی‌هایی حرف بزنیم که هر فردی، برای تبدیل شدن به یک ثروتمند باید عملی کند! افرادی که مدام این روایت را تکرار می‌کنند که «ثروتمندان هر روز ثروتمندتر می‌شوند و فقرا هر روز فقیرتر»، ذهنیت فکری خود را در همان شرایط «فقر» نگه می‌دارند؛ آن‌ها، همان‌هایی هستند که خود را در دسته «فقرا» طبقه‌بندی می‌کنند؛ معتقدند که زندگی به لحاظ مالی ناعادلانه است و هرگز شانس ثروتمند شدن درِ خانه‌شان را نمی‌زند.

اغلب مردم با چنین ذهنیتی در نهایت تسلیم شده و برای خودشان امکان بالا رفتن از نردبان درآمد را متصور نمی‌شوند. درواقع، می‌پذیرند که فقیر بودنشان، سرنوشت آن‌ها است و همچنان در طول زندگی خود فقیر باقی می‌مانند؛ گاهی این موضوع حتی نسل به نسل هم ادامه پیدا می‌کند. اما اگر بیاییم این واقعیت را بپذیریم که همه به فرصت‌های یکسانی دسترسی دارند و موضوع اصلی تنها تصمیم‌ و اقدامی است که هر فرد در مواجهه با این فرصت‌ها انجام می‌دهد.

شکاف بین غنی و فقیر

دلیل اینکه بسیاری از مردم فقیر باقی می‌مانند، به طرز فکر، ریسک‌پذیری، عادات پس‌انداز و روحیه خودشان و اطرافیانشان در مواجهه با مشکلات بستگی دارد؛ در این مقاله می‌خواهیم دلیل اشتباه بودن عبارت «ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقیرتر می‌شوند» و چگونگی بستن پرونده این طرز فکر را بررسی کنیم.

ذهنیت و طرز فکر اساس کار است؛ ذهنیت فراوانی

طرز فکر فراوانی، ذهن شما را در شرایطی قرار می‌دهد که معتقدید منابع کافی برای همه وجود دارد و شما هم می‌توانید در کنار تک‌تک افراد دیگر، از ذخایر موجود در جهان سهمی داشته باشید. در مقابل، طرز فکر کمیابی قرار دارد که معتقد است که برای بهره‌مندشدن شخصی، دیگری باید ضرر کند؛ این ذهنیت رشد شخصی و حرفه‌ای را محدود می‌کند. اما چگونه ذهنیت فراوانی را اتخاذ کنیم؟

ذهنیت فراوانی ذهنیت کمیابی
استقبال از تغییرات ترس از تغییرات
اعتقاد به اینکه منابع کافی برای همه وجود دارد رد کردن وجود منابع کافی برای همه
ریسک‌پذیر ریسک‌گریز
روابط بر اساس اعتماد روابط بر اساس بی‌اعتمادی
همکاری در مقابل رقابت رقابت در مقابل همکاری
اعتقاد به امکان برد برای همه موفقیت یکی در ازای شکست دیگری
به‌اشتراک‌گذاری دانش خساست در نشر دانش
  • ایمان به فرصت‌ها؛ همه ما به فرصت‌های یکسانی دسترسی داریم، مهم نیست که چقدر پول دارید، بازده سرمایه‌گذاری در هر دارایی، مانند ارزهای دیجیتال برای همه یکسان است.
  • همکاری به جای رقابت؛ برایند موفقیت افراد لزوماً صفر نیست، کمک به دیگران و دستیابی به معاملات برد – برد همیشه نتیجه خواهد داد.
  • به‌اشتراک‌گذاری و سخاوت؛ افرادی با ذهنیت فراوانی، از بخشش و به اشتراک گذاشتن دانش و اطلاعاتشان هراسی ندارند و می‌دانند که منابع زیادی برای به اشتراک گذاشتن وجود دارد.
  • نگاهی خوش‌بینانه به آینده؛ ریسک‌پذیر بودن و ساخت روابط بر پایه اعتماد، آینده‌ای عالی را برای شما رقم خواهد زد، البته به شرطی که این نوع دید با هوشیاری حاصل شده باشد.

ثروتمندان ثروتمندتر نمی‌شوند، افراد با ذهنیت فراوانی، ثروتمندتر می‌شوند.

دانلود هشتمین ماهنامه دامیننس

ارزیابی جامع تاثیر زیست‌محیطی بیت کوین

    همه افراد در معرض فرصت‌های یکسانی قرار می‌گیرند

    ثروتمندان و افراد فوق ثروتمند تقریباً فرصت‌های سرمایه‌گذاری و بازده سرمایه‌گذاری مشابهی با شما، من و هر شخص دیگری دارند. فرقی نمی‌کند ۱۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری کنید یا هزار دلار. فرصت‌ها و بازده سرمایه‌گذاری در کل یکسان است. داده‌ها نشان می‌دهند:

    • میانگین بازدهی سرمایه‌گذاری در بازار سهام، ۱۱ درصد
    • میانگین بازده سرمایه‌گذاری در اوراق‌قرضه، ۵٫۵ درصد
    • میانگین بازدهی سرمایه‌گذاری در آثار هنری، ۷٫۵ درصد
    • میانگین بازدهی سرمایه‌گذاری در املاک، ۴٫۵ درصد
    • میانگین بازدهی سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال، ۱۵۰ درصد

    پس ثروتمندان، به این دلیل ثروتمندتر نمی‌شوند که به معاملات ویژه دسترسی دارند، ممکن است برخی در سرمایه‌گذاری‌های خاصی خوش‌شانس باشند، اما واقعیت این است که اعداد بالا دروغ نمی‌گویند.

    سرمایه‌گذاری را فراموش نکنید

    ثروتمندان ثروتمندتر می‌شوند، چرا که به طور مداوم پولی را که به دست می‌آورند، سرمایه‌گذاری می‌کنند. آن‌ها فقط مقداری را که نیازهای اولیه‌شان را پوشش دهد (تعریف هر شخص از نیازهای اولیه متفاوت است) نگه داشته و باقی را به طور مداوم سرمایه‌گذاری می‌کنند. مهم نیست چقدر سرمایه‌گذاری می‌کنید، از همان بازده سرمایه‌گذاری‌ای سود خواهید برد که میلیاردرها هم از آن سود می‌برند.

    قدرت ترکیب را دست کم نگیرید

    ترفند کوچک دیگری که افراد ثروتمند از آن بهره می‌برند، قدرت ترکیب سود و داشتن پورتفولیوی متنوع است. به زبان خودمانی، تمام تخم‌مرغ‌های خود در یک ظرف قرار ندهید! سودآوری متنوع تنها شکل واقعی داشتن درآمد غیرفعال بوده و مانند گلوله‌برفی است که حجمش بعد از رهاکردن، در طول مسیر بزرگ‌تر می‌شود. سناریوی زیر را در نظر بگیرید:

    شاخص S&P500 که یکی از پرطرف‌دارترین شاخص‌های سهام و معیاری برای عملکرد کلی بازار سهام ایالات متحده محسوب می‌شود، عملکرد ۵۰۰ شرکت سهامی عام پذیرفته‌شده در بورس‌های ایالات متحده را اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص به طور متوسط ۱۰ درصد بازدهی دارد، به این معنی که شما می‌توانید در عرض ۷ سال، سرمایه خود را دوبرابر کنید. شما می‌توانید به معنای واقعی کلمه، دارایی خود را در ۷ سال ۲ برابر، در ۱۴ سال ۴ برابر و در ۲۱ سال ۸ برابر کنید و این تازه بازدهی بسیار متوسطی محسوب می‌شود.

    در ثروتمند‌تر شدن ثروتمندان و فقیرتر شدن فقرا، چه کسی مقصر است؟‌

    اول‌ازهمه این موضوع را در نظر بگیرید که بیشتر مردم از ریسک‌کردن، خیلی می‌ترسند. بر اساس داده‌های منتشر شده از یک نظرسنجی، ۶۱ درصد از آمریکایی‌ها از سرمایه‌گذاری در بازار سهام واهمه دارند. درواقع افراد به ضرر و زیان احتمالی، دو‌برابر وزن بیشتری می‌دهند تا کسب سود و متأسفانه، بیشتر مردم بدون داشتن درک درستی از نسبت ریسک به پاداش، تصمیم می‌گیرند که اصلاً ریسک نکنند.

    درک نسبت ریسک به پاداش

    در سناریوی زیر، شما کدام سرمایه‌گذاری را انتخاب می‌کنید؟

    • سرمایه‌گذاری A: حدود ۳ درصد سود و صفر درصد ضرر
    • سرمایه‌گذاری B: حدود ۱۰ درصد سود و پنج درصد ضرر
    • سرمایه‌گذاری C: حدود ۵۰ درصد سود و ۲۰ درصد ضرر
    • سرمایه‌گذاری D: حدود ۲۰۰ درصد سود و ۶۰ درصد ضرر

    خوب است بدانید که اکثر مردم سرمایه‌گذاری A را انتخاب می‌کنند، اما خب این سرمایه‌گذاری، هیچ شخصی را ثروتمند نمی‌کند. در مقابل، سرمایه‌گذاری D، منطقی‌ترین تصمیم سرمایه‌گذاری است، چرا که نسبت ریسک به پاداش در آن، معقول‌ترین است. اگر به طور مداوم هزینه‌های خود را مدیریت کرده و باقی پولتان را مشابه سرمایه‌گذاری D، سرمایه‌گذاری کنید، مطمئناً می‌توانید ثروت خود را افزایش دهید. رابرت آلن، یکی از تأثیرگذارترین مشاوران سرمایه‌گذاری در تمام دوران و نویسنده چندین کتاب پرفروش در زمینه امور مالی شخصی، در این باره می‌گوید:

    شما را با یک جمله تنها می‌گذارم؛ چند میلیونر را می‌شناسید که با سرمایه‌گذاری در حساب‌های پس‌انداز ثروتمند شده باشند؟

    بنابراین، درک ریسک و ریسک‌کردن‌های محاسبه‌شده و مداوم، یکی از کلیدهای ثروتمند شدن است. به یاد داشته باشید که ریسک‌نکردن، بزرگ‌ترین ریسک است.

    مسئله دومی که باید از آن پرهیز کنید، این است که هر ماه را به امید حقوق ماه بعد سپری کنید. چگونه شخصی می‌تواند از ثروتمند‌تر شدن ثروتمندان شکایت کند، درحالی‌که هیچ پولی برای سرمایه‌گذاری پس‌انداز نمی‌کند؟ بر اساس نظرسنجی فدرال رزرو، ۳۷ درصد از بزرگسالان آمریکایی نمی‌توانند از پس هزینه‌های وضعیت اضطراری ۴۰۰ دلاری، برآیند. نظرسنجی دیگری هم توسط CNBC نشان می‌دهد که ۶۰ درصد آمریکایی‌ها هر ماه را به امید حقوق ماه بعد سپری می‌کنند.

    درک نسبت ریسک به پاداش

    همه ما زمانی این مدل زندگی را تجربه کرده‌ایم و ممکن است حتی گاهی هم از خودم پرسیده باشیم که مردم چگونه می‌توانند پول پس‌انداز کنند، درحالی‌که من از پس هزینه‌های روزمره خودم هم برنمی‌آیم. مشکل اینجا است که ما برای حفظ وضعیت موجود، هر ماه را با حقوق همان ماه سر می‌کردیم و برای ماه بعد هم به امید حقوق آن‌ ماه بودیم:

    • تنها زندگی‌کردن در مرکز شهر به جای داشتن هم‌خانه و تقسیم‌کردن هزینه‌ها
    • رفتن به رستوران با دوستان، به جای غذاخوردن در خانه.
    • کشیدن یک پاکت سیگار در روز، با وجود مضر بودن برای سلامتی
    • رفتن به سر کار با تاکسی و اسنپ، به جای استفاده از وسایل نقلیه عمومی

    موارد بالا تنها برخی نمونه‌هایی است که امثال من و شما را فقیر نگه می‌دارند! کافی است تا موارد هزینه‌بر زندگی خود، مانند اجاره، غذا، ماشین، بدهی و … را شناخته و برای کاهش هزینه‌های مرتبط با آن‌ها، تلاش کنید. رابرت کیوساکی (Robert Toru Kiyosaki)، سرمایه‌گذار و نویسنده کتاب پدر پول‌دار پدر بی‌پول و کتاب کسب ثروت به روش پدر پول‌دار در این باره می‌گوید:

    فلسفه فقیر و غنی این است: ثروتمندان پول خود را سرمایه‌گذاری کرده و آنچه باقی می‌ماند را خرج می‌کنند. فقرا پول خود را خرج کرده و آنچه باقی می‌ماند را سرمایه‌گذاری می‌کنند.

    واقعیت این است که هر فرد شاغلی می‌تواند بیش از ۱۰ درصد از درآمد خود را پس‌انداز کند؛ البته در حالت ایدئال، این مقدار باید به ۵۰ درصد برسد و پس از آن خواهید دید که چقدر راحت در مسیر ثروتمند شدن حرکت خواهید کرد.  اگر فکر می‌کنید پس‌اندازکردن کار سختی است، واقعاً باید خود را از وضعیت موجود خارج کنید. چقدر می‌توانید هزینه‌های خود را کاهش دهید؟ چقدر حاضرید به‌خاطر رضای دیگران زندگی نکنید؟

    فراموش نکنید، شما می‌توانید حقوق سرایداری را دریافت کنید، اما باز هم با گذشت زمان، میلیونر شوید.

    سومین مسئله تلف نکردن وقت است؛ افراد ثروتمند وقت را تلف نمی‌کنند. زمان محدود و واقعاً کمیاب است و شاید با‌ارزش‌ترین کالایی است که در دنیا وجود دارد. دانستن نحوه سرمایه‌گذاری در این دارایی می‌تواند ثروتی ایجاد کند که نسل به نسل منتقل شود.

    با اتلاف وقت، زمانی که می‌توانید برای یادگیری مهارت‌های جدید، توسعه فردی یا رشد کسب‌و‌کار و کسب درآمد استفاده کنید را هدر می‌دهید. زمان به معنای واقعی کلمه، پول است؛ باید با احترام با آن برخورد کرد و هدرش نداد. زمان هرگز به عقب برنمی‌گردد و واقعاً کمیاب است، تمام افراد ثروتمند واقعاً به زمان احترام گذاشته و ارزش آن را درک می‌کنند:

    ازاین‌پس، قبل از اینکه ساعت‌ها بدون فکر در رسانه‌های اجتماعی پرسه بزنید یا زیاد تلویزیون تماشا کنید، این قضیه را به یاد بیاورید. از خودتان بپرسید که چه راه بهتری برای گذراندن وقتتان وجود دارد؟

    آخرین مسئله، داشتن فرهنگ اعتراضی (همان نق‌زدن مدام) است که می‌تواند شما را فقیر نگه دارد. برای مثال اعتصاب UAW (مخفف United Auto Workers) در سال ۲۰۲۳ را در نظر بگیرید. اعتصابی کارگری که در آن کارگران خودرو در اتحادیه کارگری UAW، زمانی که نتوانستند با سه خودروساز فورد موتور، جنرال موتورز و Stellantis به توافق برسند، آغاز شد.

    همه افراد در معرض فرصت‌های یکسانی قرار می‌گیرند

    موضوع اصلی این اعتراض دستمزدهای راکد، سیستم استخدامی پلکانی، حقوق پایین به کارگران جدید و از بیت رفتن اضافه‌کاری و مزایای بازنشستگی بود. این اعتراضات دسته‌جمعی، شرایط کاری بهتر، ایمنی محل کار و مزایای بهداشتی را برای کارگران به همراه داشت و در کل مثبت بود. بااین‌حال، در درازمدت، اتحادیه‌ها تأثیری منفی بر ثروت کارگران خواهند داشت؛ چرا که رویکرد میانه‌رویی درباره فرهنگ‌سازمانی دارند و به جای در نظر گرفتن شایستگی فردی، غالباً دستمزدها را بر اساس سابقه کار (به جای عملکرد فردی) تعیین می‌کنند.

    بیشتر بخوانید: 10 سوگیری شناختی که می‌تواند بر معاملات شما تأثیر بگذارد

    اگر معتقدید فلان شرکت پول زیادی به دست می‌آورد و شما هم می‌خواهید بخشی از آن پول را به دست آورید، چرا سهام آن شرکت را نمی‌خرید؟ «ذهنیت اعتصاب» بیشتر ذهنیتی «شکایت‌کننده» است تا «مسئولیت‌پذیر». در عوض، «ذهنیت مسئولیت‌پذیر» به جای به راه‌انداختن اعتراضات و اعتصابات، انگیزه یا برنامه‌هایی را ایجاد می‌کند تا کارگران بخش‌های بیشتری از حقوق خود را برای سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌هایی که در آن‌ها مشغول به کار هستند را پس‌انداز کنند. چرا به جای شکایت از این که شرکتی که در آن کار می‌کنید، پول زیادی به دست می‌آورد، سهام آن شرکت را خریداری نمی‌کنید و به‌عنوان سهام‌دار از آن بهره نمی‌برید؟ اگر کارگران اتحادیه خودرو که برای فورد، جنرال موتورز و استلانتیس کار می‌کنند، به جای اعتصاب و شکایت، بخشی از حقوق خود را به سهام شرکت اختصاص دهند، سود بسیار بیشتری خواهند برد.

    در واقع، کاری که اتحادیه باید انجام دهد، تلاش برای مذاکره در مورد طرحی برای خرید سهام توسط کارکنان است که در آن کارگران هم بتوانند به‌طورکلی سهام را با تخفیف ۱۰ تا ۲۰ درصدی خریداری کنند. به‌هرحال، حتی اگر برنامه خرید سهام کارکنان هم وجود نداشته باشد، کارگران خودشان با خرید سهام می‌توانند از سود و رشد شرکت بهره‌مند شوند و شرایطی برد – برد را برای خود ایجاد کنند.

    • سهام فورد طی پنج سال گذشته ۳۲ درصد بازدهی سرمایه داشته است، به‌علاوه ۵ درصد سود سهام!
    • سهام جنرال موتورز با سود ۱٫۱۵ درصدی بازدهی منفی ۸ درصدی را تجربه کرد.
    • سهام Stellantis بازدهی ۲۳ درصدی به همراه بازده سود سهام شگفت‌انگیز ۷٫۵ درصدی داشت.

    البته، سود سهام هر سال، یکسان نیست، اما نکته اینجا است که هر فردی می‌تواند با پس‌انداز و سرمایه‌گذاری در بازی سرمایه‌داری شرکت کند! تکرار می‌کنم، هر فردی! هر فردی به انواع سرمایه‌گذاری‌هایی که هر ثروتمندی دسترسی دارد، با همان نوع بازده و سطوح ریسک مشابه، دسترسی دارد؛ بنابراین، نه، ثروتمندان ثروتمندتر نمی‌شوند، چون از اول ثروتمند هستند؛ آن‌ها ثروتمندتر می‌شوند، چرا که بخش بیشتری از درآمد خود را به طور مداوم سرمایه‌گذاری کرده و سود کسب می‌کنند. این چرخه درست مانند رهاکردن همان گلوله‌برفی در شیبی پربرف است.

    پس‌انداز، سرمایه‌گذاری و سودآوری، نوعی بازی است که هر شخصی، از جمله من و شما، می‌تواند آن را بازی کند.

    گفتار پایانی

    همه ما به طرز فکر صحیح، زمان یکسان و فرصت‌های سرمایه‌گذاری یکسانی دسترسی داریم و همه ما می‌توانیم بازده یکسانی را از سرمایه‌گذاری‌های خود دریافت کنیم. آنچه مهم است نرخ بازدهی نیست، بلکه نرخ پس‌انداز و تعهد به سرمایه‌گذاری مداوم است. اینکه چگونه فکر می‌کنید، چگونه از زمان خود بهره می‌برید و اینکه چقدر می‌توانید پس‌انداز و سرمایه‌گذاری کنید، بیشترین تأثیر را بر ثروت شما خواهد داشت. پس خیالتان راحت، ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقیرتر نمی‌شوند!

    شبنم توایی

    شبنم توایی

    علاقه زیادی به حوزه فناوری و فین تک دارم، درباره ارزهای دیجیتال، بلاک چین، هوش مصنوعی، وب ۳ و سایر موضوعات مرتبط با فناوری می‌نویسمو تحقیق می‌کنم. عاشق سفر و عکاسی هستمو اوقات فراغتم را با کشف جاذبه‌ها و ثبت لحظات زیبا سپری می‌کنم. بزرگترین هدفم تو زندگی یاد گرفتنه و لذت می‌برم از اینکه یادگرفته‌هامو دانش و تجربه‌ام را با دیگران به اشتراک بگذارم و از اونها هم یاد بگیرم.

    مطالب نویسنده
    اشتراک گذاری:

    مطالب مشابه

    پول با کیفیت: بیت کوین پس از هاوینگ، کمیاب‌تر از طلا می‌شود

    برای اولین بار از زمان پیدایش، نرخ تورم سالانه بیت کوین کمتر ...

    تورم و رکود؛ دو روی یک سکه

    آیا تورم و رکود اقتصادی دو مفهومی متفاوت یا مکمل یکدیگرند؟ د ...

    دیدگاه‌ها
    در پاسخ به دیدگاه کاربر