بیسد رولآپ یا لایه یک مرتب شده همان ترتیبگذاری رولآپها است که ماهیت و غیرمتمرکز بودن لایه یک را به ارث میبرد. علاوه بر این، بیسد رولآپ از نظر اقتصادی هم با لایه یک پایهای خود همسو است.
بدون شک، برتری لایه دو های اتریوم در سالهای 2022 تا 2023 ثابت شد و در میان رولآپهای خوشبینانه، آربیتروم و آپتیمیزم جایگاه خود را در میان 10 پروژه برتر از نظر ارزش کل قفل شده (TVL) حفظ کردند و حالا بهخصوص با معرفی zkEVM پالیگان و راهاندازی شبکه اصلی zkSync Era، موج دوم لایه دو ها در بخش رولآپها در راه است.
پس میدانیم که مسیر موفقیت اتریوم، برطرفکردن مشکل مقیاسپذیری و پذیرش انبوه آن از طریق راهکاری به نام رولآپها است. تاکنون، راهحلهای رولآپ ارائهشده مانند آپتیمیزم (Optimism) و آربیتروم (Arbitrum) با موفقیت به اتریوم کمک کردهاند تا بتواند هزاران تراکنش در ثانیه را پردازش کرده و بهنوعی مشکل مقیاسپذیری این شبکه را برطرف کردند.
ریسکهای مرتبط با رولآپهای سنتی
بااینحال، به دلیل رشد سریع شبکههای مختلف لایه ۲ اتریوم، همه آنها معیارهای رولآپی مناسب را ندارند. در این راهحلها هم هنوز چندین مشکل وجود دارد که اتریوم برای پابرجا باقی ماندن باید بر آنها غلبه کند: چابکی و سرعت بالای پردازش تراکنشها، مقاومت در برابر سانسور و تعاملپذیری.
در جدول بالا، خطرات شبکههای رولآپ موجود را که توسط l2beat ارائه شده است، بررسی میکند. هر آیتم رویکرد اتخاذ شده توسط شبکه رولآپ را توصیف میکند؛ رنگ زرد نشاندهنده ریسک جزئی و قرمز نشاندهنده ریسک بالا است.
- اعتبارسنجی وضعیت: ازآنجاییکه شبکههای مبتنی بر رولآپ، محاسبات را خارج از زنجیره (آفچین) انجام میدهند، باید اعتبار نتایج محاسباتی خود را برای اتریوم ثابت کنند و بر اساس نحوه دستیابی به این اعتبار طبقهبندی میشوند. ZK-Rollup ها، این کار را از طریق اثبات دانش صفر (zk-SNARKs، zk-STARKs) انجام میدهند. در رولآپهای خوشبینانه، حداقل یک نهاد صادق باید مسئول اثبات تقلب باشد، اما بسیاری از شبکهها هنوز سیستمهای ضد تقلب ندارند و حتی اگر داشته باشند، هنوز برای تثبیت راه درازی در پیش است.
- دردسترسبودن دادهها: یا همان طبقهبندی بر اساس محل ذخیره دادههای تراکنش مورداستفاده در محاسبات. ذخیرهسازی روی زنجیره اتریوم بسیار امن است، اما خارج از آن زنجیره، این امنیت دیگر به طور کامل وجود ندارد و دادههای تراکنش بهصورت آفچین توسط گروهی از نهادها به نام کمیته دسترسی به دادهها مدیریت میشوند؛ در رولآپهای خوشبینانه هم دادههای تراکنش روی شبکه ذخیرهسازی غیرمتمرکز مدیریت میشوند
- قابلیت ارتقا: شبکههای رولآپ، قرارداد هوشمندی در شبکه اتریوم دارند که بر اساس قابلیت ارتقا یا نداشتن این قابلیت دستهبندی میشوند. غیر قابل ارتقا بودن، این معنی را میدهد که کد تغییرناپذیر و امن است و اغلب با تأخیری چندروزه پس از تصمیم برای ارتقا، ارائه میشود یا در بدترین حالت، نهادی متمرکز میتواند قرارداد رولآپ را بدون هیچگونه تأییدی ارتقا دهد.
- شکست در ترتیبدهی یا Sequencer Failure: ترتیبدهندهها یا همان توالی دهندهها مسئول تعیین ترتیب انجام تراکنشهای کاربران در شبکه رولآپ هستند و مشخص میکنند که اگر همه ترتیبدهندهها آفلاین یا سانسور شوند، چه اقدامی باید انجام شود. پردازش تراکنش با استفاده از L1 به این معنی است که کاربر میتواند تراکنش را از طریق اتریوم ارسال و آن را به شبکه رولآپ اضافه کند. خروج اجباری به L1 به این معنی است که کاربر میتواند توالی دهنده را مجبور به وارد کردن تراکنشِ برداشت کند. بدترین حالت نبود مکانیسم است، چرا که اگر ترتیبدهنده آفلاین یا سانسور شده باشد، کاربر دیگر هیچ راهحلی پیش رو ندارد.
- شکست ولیدیتور یا Validator Failure: ولیدیتورها نهادهایی هستند که مسئولیت ارسال وضعیت شبکه رولآپ به شبکه اتریوم را بر عهده دارند و این بخش دستهبندی میکند که در صورت آفلاین شدن یک ولیدیتور چه باید کرد. فرایند پیشنهاددادن بلوکها به هر فردی اجازه میدهد که پس از مدتی به ولیدیتور تبدیل شود و Escape hatch یا دریچه گریز هم به کاربران اجازه میدهد تا با ارائه اثبات مرکل با خیال راحت داراییهای خود را برداشت کنند؛ هر دو روش بسیار ایمن هستند. در چنین سناریویی باز هم نبود مکانیزم میتواند مشکلساز شود، به این معنی که اگر ولیدیتوری از کار بیفتد، تمام داراییهای کاربران مسدود میشود.
در همین راستا معماری جدیدی به نام بیسد رولآپ (Based Rollups) معرفی شده که ممکن است به رویکرد جدیدی برای رولآپها تبدیل شود تا به مقیاسپذیری بیشتر اتریوم و موفقیت آن کمک کند.
برای درک ارزش راهکار بیسد رولآپ، ابتدا لازم است تا بدانیم رولآپهای امروزی چگونه عمل میکنند. در ابتداییترین سطح، رولآپها این امکان را برای شبکه اتریوم فراهم میکنند تا تراکنشها و محاسبات مربوط به آنها که فرایندی بسیار هزینهبر است را در محیطی غیرمتمرکز و توزیعشده انجام دهد و با انتقال آنها به خارج از زنجیره، یعنی فضایی که بتوان تراکنشها را به شکلی ارزانتر پردازش کرد، مقیاسپذیری شبکه را افزایش دهند. سپس، اطمینان حاصل میکنند که تراکنشها بهدرستی اجرا شده باشند و دادههای مورداستفاده برای انجام محاسبات هم در زنجیره ذخیره میشوند تا هر فردی بتواند تراکنشها را تأیید یا حتی دوباره اجرا کند.
موتوری محاسباتی به نام Sequencer (تعیینکننده ترتیب انجام عملیات یا توالی دهنده) وظیفه پردازش و سفارش این تراکنشها را بر عهده دارد؛ این موتور محاسباتی معمولاً متمرکز بوده و توسط بنیادی که رولآپ را ایجاد کرده، مدیریت میشود.
اهمیت توالی دهندهها
یکی از موضوعاتی که به دلیل بزرگتر شدن تعداد زیادی از رولآپها، به مشکلی بزرگ تبدیل شده، شکست ترتیبدهندهها و ولیدیتورها است. برای مثال، شبکه آپتیمیزم، ششمین شبکه بزرگ از نظر TVL محسوب میشود، اما در صورت آفلاین شدن یک ولیدیتور در لیست سفید، وجوه کاربران را میتوان مسدود کرد. دلیل این نگرانی هم این موضوع است که اکثر شبکههای رولآپ موجود از ترتیبدهندههای متمرکز استفاده میکنند.
اگرچه توالی دهندههای متمرکز تا به این برهه از زمان عملکرد خوبی داشتهاند، اما خب برخی خطرات مختلف را هم ممکن است ایجاد کنند. اولاً، ازآنجاییکه آنها با شخصی حقوقی مرتبط هستند، ممکن است تابع قوانین و مقررات کشور یا منطقهای خاص عمل کنند و این موضوع در عمل میتواند به معنی آن باشد که توالی دهندهها گاهی برخی تراکنشها را سانسور کنند یا به طور کامل آن را مسدود کنند. رولآپها مکانیزمی به نام دریچه خروج دارند تا از به دستگرفتن کنترل کامل توسط یک توالی دهنده برای انجام کارهای مخرب جلوگیری کند، اما انجام چنین فرایندی، برای کاربر پیچیده و هزینهبر بوده و اصلاً ایدئال نیست.
یکی از راهحلها استفاده از توالی دهندههای مشترک و غیرمتمرکز است، درست مانند سازوکاری که در پروتکل اسپرسو به کار میرود. اما پروتکل اسپرسو (Espresso) چیست؟
پروتکل Espresso، پروتکلی است برای ایجاد و مدیریت داراییهای مصنوعی و قراردادهای مالی غیرمتمرکز که از زبان برنامهنویسی Move و مکانیسم اجماع گواه بر سهام (Proof of Stake) استفاده میکند. این پروتکل با استفاده از مکانیسمی به نام رولآپ صفر دانش (ZK-Rollup)، تراکنشهای شبکه را به صورت خلاصه و محرمانه به بلاک چین اتریوم ارسال میکند و با این کار، سرعت، کارمزد و حریم خصوصی تراکنشها را بهبود میبخشد؛ امنیت تراکنشها هم توسط شبکه اصلی تأمین میشود. پروتکل اسپرسو به رولآپها کمک میکند که:
- مقیاسپذیری بالاتری داشته باشند، چرا که میتوانند تراکنشهای بیشتری را در بلاک چین فرعی پردازش کرده و فقط خلاصهای از آنها را به بلاک چین اصلی ارسال کنند.
- حریم خصوصی بیشتری داشته باشند، چرا که میتوانند از تکنیکهای دانش صفر (Zero Knowledge) برای مخفیکردن جزئیات تراکنشها از دید عموم استفاده کنند.
- هماهنگی بهتری داشته باشند، چرا که میتوانند از رولآپی مشترک برای ارسال و دریافت پیامها و دادهها بین چندین رولآپ استفاده کنند.
پروتکل Espresso، از پروژههای پیشرو در زمینه رولآپها است و با چندین پروژه معروف مانند پالیگان، آربیتروم، آپتیمیزم و ایمیوتبل ایکس همکاری میکند. این پروتکل در حال توسعه و بهبود است و قصد دارد تجربههای جدیدی را در فضای وب ۳ ارائه دهد. تصور این است که با اجازهدادن به رولآپها برای به اشتراک گذاشتن موتور توالی دهنده یکسان، میتوانند راحتتر با یکدیگر همکاری کرده و ایمنی بیشتری در برابر خرابی یا سانسور ارائه دهند. در اینکه پیشگرفتن چنین رویکردی بهتر از متمرکزسازی است، شکی نیست، اما مشکل اینجاست که در این روش به واسطه دیگری بین اجرای تراکنش و اعتبارسنجی در زنجیره اصلی اتریوم نیاز خواهیم داشت.
مانند هر سرویس دیگری، این واسطه، احتمالاً در توکنی بومی که مستقیماً با اتریوم مرتبط نخواهد بود، هزینههایی را دریافت میکند و بهجای زنجیره لایه یک خود، بهنوعی، انعطافپذیری بیشتری را برای رولآپی ایجاد میکند که به توالی دهنده خود وفادارتر باشد.
بیسد رولآپ (Based rollup)
جاستین دریک:
مستقر شدن بیس رولآپ به تمرکززدایی کمک میکند.
این آخرین جمله از مقدمه معرفی Based Rollups توسط محقق بنیاد اتریوم، جاستین دریک، است. در بیسد رولآپ یا رولآپ ترتیبدهنده لایه یک (L1-sequenced Rollups)، توالی شبکه رولآپ روی لایه یکی انجام میشود که رولآپ بر اساس آن توسعه داده شده است (در بیشتر موارد، شبکه اتریوم). به طور خاص، در مورد اتریوم، این بدان معناست که جستجوگران، سازندگان و پیشنهاددهندگان در شبکه، همگی در مشخصکردن ترتیب در شبکه رولآپ مشارکت میکنند.
بیسد رولآپ، مشکلات رولآپهای سنتی را با داشتن ولیدیتورهای لایه یک و توالی دهندههای لایه دو، برطرف میکنند. با داشتن مجموعه ولیدیتوری که هم مسئول لایه یک و هم مسئول هر لایه دویی که انتخاب میشود، باشد، سادگی، هماهنگی بین لایهها و کارایی بیشتری به وجود میآید. مفهوم کلیدی این است که از نوع جدیدی فرایند تأیید تراکنش، استفاده کنیم: پیش تأییدی مطمئن که به ولیدیتورها اجازه دهد زمانی که نوبت به پیشنهاد مجموعهای از تراکنشها میرسد، تضمین کنند که بلوکهای لایه دو بسیار سریعتری در زنجیره لایه یک، فرایند تأیید تراکنشها را به دست بگیرند.
در حال حاضر، زمان ایجاد هر بلاک در شبکه اتریوم حدود 12 ثانیه است و برخی از رولآپها برای کاهش تنها کسری از ثانیه از این زمان تلاش میکنند. با داشتن ولیدیتورهایی که از قوانین کاهشی جدیدی پیروی کرده و تراکنشهای لایه دویی را که میبینند در بلوک خود میگنجانند، میتوان پیش تأییدیهای دریافت کرد که تراکنشهای لایه دو را با سرعت کافی و بالا انجام دهند.
البته در گذشته گرفتن پیشتاییدهای پایهای، بدون ارتقای پروتکل اصلی اتریوم امکانپذیر نبود، اما حالا EigenLayer انجام این فرایند را تسهیل میکند. پروتکل آیگن لیر (EigenLayer)، یکی از پروژههایی است که روی بلاک چین اتریوم ایجاد شده و امنیت پروژهها و سرویسهایی توسعه داده شده روی این شبکه را تأمین میکند. این پروتکل اجازه میدهد تا پروتکلهای جدید و قوانین ایجاد و انتخاب شوند، یعنی فقط ولیدیتورهایی که مجدداً EigenLayer را برای استیک کردن، انتخاب کنند، مشمول این قوانین جدید و پاداشهای مربوط به کارمزد تراکنشها خواهند شد.
برخی برآوردها نشان میدهند که اگر اقلیت بالایی از ولیدیتورها، احتمالاً حدود یکسوم، چنین قانونی را انتخاب کنند، با احتمال بالایی میتوان مطمئن بود که تراکنشهای از پیش تأییدشده در نهایت در بازه زمانی معقولی وارد زنجیره لایه یک اتریوم شوند.
مزایای بیسد رولآپ
بیسد رولآپ چندین مزیت نسبت به شبکههای رولآپ سنتی دارد که به آن کمک میکند تا توالییابی را بهتنهایی انجام دهند.
- اولازهمه، آنها برای توالی تراکنشها از اتریوم کمک میگیرند؛ بنابراین از سرعت پردازش تراکنشها در شبکه اتریوم سود میبرند. در بخش بررسی ریسکهای موجود در رولآپهای مختلف هم دیدیم که اگر ترتیبدهنده یا ولیدیتور از کار بیفتد، ممکن است مشکلات بسیاری پیش بیاید، اما در بیسد رولآپ این مشکلات وجود ندارد، مگر اینکه اتفاقی برای شبکه اتریوم بیفتد.
- دوم تمرکززدایی است؛ بیسد رولآپ همچنان میتواند از مجموعه متنوعی از شرکتکنندگانی که بلاکهایی را در شبکه اتریوم ایجاد میکنند، استفاده کند و هر فردی میتواند بدون نیاز به مجوز به فرایند توالی سازی بپیوندد.
- سوم، همسویی اقتصادی با اتریوم است؛ اگر فرصتی در بیسد رولآپ شناسایی شود، جستجوگران و سازندگان در شبکه اتریوم پیشنهادهای خود را برای توالی آن ارسال میکنند، بنابراین ارزش درآمد به طور طبیعی به لایه یک اتریوم L1 سرازیر میشود.
- چهارم سادگی است؛ بیسد رولآپ سادهتر از ترتیبدهندههای متمرکز عمل میکند و نیازی به اعتبارسنجی امضای ترتیبدهندهها، ساختن دریچه فرار (سیستمی که به کاربران اجازه میدهد در صورت آفلاین شدن ولیدیتور از اینترنت خارج شوند)، یا معرفی الگوریتمهای جدید برای ترتیبدهندههای غیرمتمرکز، ندارد.
پنجم، نساز نداشتن به توکن است؛ شبکههای رولآپ سنتی، برای غیرمتمرکزسازی ترتیبدهنده، نیاز به حضور توکن دارند، بااینحال، ازآنجاییکه توالیبندی بیسد رولآپ در شبکه اتریوم انجام میشود، نیازی به توکن نیست.
معایب بیسد رولآپ
بیسد رولآپ معایبی هم دارد:
- اولین مورد این است که درآمد خود شبکه رولآپ به لایه یک اتریوم سرازیر میشود و ارزشی در لایه دو باقی نمیماند.
- دوم، وجود محدودیتهایی در توالی است. ازآنجاییکه بیسد رولآپ برای فرایند توالی سفارش تراکنشها کاملاً به شبکه اتریوم متکی است، معرفی فرایند توالی بسیار دشوار است. علاوه بر این، اتکا به اتریوم برای ترتیبدهی این عیب را دارد که ممکن است برای کاربر پیچیده باشد.
گفتار پایانی
با رشد شبکههای مختلف رولآپ، نگرانی فزایندهای در مورد ترتیبدهندههای متمرکز ایجاد شده است، بیسد رولآپ توسعه معماری جدید، جالب و هیجانانگیزی است که میتواند توسط هر مجموعهای برای افزایش همسویی با اتریوم، سادهسازی طراحی و کاهش نگرانیهای سانسور و تضمین سرعت بالای پردازش تراکنشها، اتخاذ شود.
آیگن لیر نقشی کلیدی در عرضه سریع این معماری ایفا میکند و با اینکه ممکن است یک سال یا بیشتر طول بکشد تا تمام زیرساختها برای پشتیبانی از بیسد رولآپها ایجاد شوند، همین حالا هم چشمانداز هیجانانگیزی برای ایجاد تمرکززدایی و مقیاسپذیری بیشتر در بلاک چین دیده میشود.