در دنیای کریپتو، پروتکلها نحوه عملکرد شبکه و پردازش تراکنشها را تعیین میکنند. در پروتکل Fat ارزش بیشتر در لایه پروتکل و در پروتکل Thin ارزش بیشتر در لایه نرمافزار است.
بلاک چین یکی از فناوریهای نوظهور و پرطرفدار در دنیای محاسبات است که برای ایجاد شبکههای غیرمتمرکز، امن و شفاف و انجام تراکنشهای دیجیتال استفاده میشود. بلاک چینها از مجموعهای از پروتکلهای ارتباطی تشکیل شدهاند که نحوه ذخیره، انتقال و اعتبارسنجی دادهها را مشخص میکنند. اما آیا میدانید که این پروتکلها چه انواعی دارند و هر کدام از این انواع چه تفاوتهایی با هم دارند؟ پروتکل Fat و پروتکل Thin، دو رویکرد مختلف برای طراحی پروتکلهای بلاک چینی هستند که در آنها، توزیع ارزش بین لایههای مختلف شبکه متفاوت است. پروتکل Fat، بیشتر ارزش را در لایه پروتکل ایجاد میکند، در حالی که پروتکل Thin، بیشتر ارزش را در لایهی نرمافزار ایجاد میکند. این تفاوت، تأثیر مهمی روی مدل کسبوکار، رشد و امنیت بلاک چینها دارد.
در این مقاله از بیت پین، قصد داریم به معرفی این دو نوع پروتکل مهم در بلاک چین، یعنی پروتکل Fat و پروتکل Thin بپردازیم، توضیح دهیم که چگونه این پروتکلها ارزش و کاربرد بلاک چینها را تعیین میکنند و وجودشان اساسا چه اهمیتی دارد؟
پروتکل (Protocol) چیست؟
وبسایت Investopedia، پروتکل را اینگونه تعریف می کند:
مجموعهای از قوانین استاندارد که میتواند توسط سیستم یا طرفهای مختلف معامله برای برقراری ارتباطی روان با یکدیگر به کار گرفته شود.
پروتکلها میتوانند متنباز باشند یا در ازای دریافت پول، خدمات ارائه دهند. برای مثال، HTTP، پروتکلی منبعباز است. در دنیای اینترنت، پروتکل اینترنت، مجموعهای از قوانین است که نحوه رفتار و انتقال فایلها در اینترنت را به کامپیوترها دیکته میکند. پروتکلهای شبکه، نوعی پروتکل هستند که قوانین و قراردادهایی را تعریف میکنند تا دستگاههای موجود در شبکه بتوانند از طریق آنها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. شبکههای کامپیوتری هم پروتکلهایی هستند که عموماً از تکنیکهای سوئیچینگ بسته، برای ارسال و دریافت پیامها در قالب بستهها استفاده میکنند، بستههایی که خودشان پیامهایی هستند که به بخشهای قابل جمعآوری و دوباره سرهمکردن تقسیم میشوند.
موارد بالا، اصول اولیهای هستند که لازم است تا در مورد پروتکلها بدانید، فعلا دانستن همین موارد برای پرداختن به اهداف این مقاله، کافی است.
پروتکل Fat و Thin
برای درک بهتر مفهوم انواع پروتکل، میتوانیم به مقایسه بلاک چین با اینترنت بپردازیم. اینترنت، از چندین لایه پروتکل، مانند TCP/IP، HTTP و HTTPS، تشکیل شده که قواعد و استانداردهایی را برای ارتباط بین کامپیوترها و انتقال دادهها ارائه میدهند. اما این پروتکلها، خود ارزش چندانی ندارند و بیشتر ارزش در لایه نرمافزاری ایجاد میشود. برای مثال، شرکتهایی مانند فیسبوک، گوگل و آمازون، از دادهها و کاربران موجود در پروتکلها سود میبرند و ارزش بالایی را از طریق نرمافزارهای خود که روی این پروتکلها ساخته شدهاند، ایجاد میکنند. به این پروتکلها، پروتکلهای Thin گفته میشود؛ اینترنت نمونهای از پروتکل Thin است.
بلاک چین، به نوعی معکوسِ اینترنت است؛ به این معنی که بیشتر ارزش در لایه پروتکل ایجاد شده و نرمافزارهایی که روی آن ساخته میشوند، ارزش کمتری دارند. برای مثال، بیت کوین، پروتکل بلاک چینی است که از طریق توکن بیتکوین، ارزش خود را افزایش میدهد. این توکن، برای انجام تراکنشها و حمایت از شبکه، مورد نیاز است و با کاهش عرضه آن، ارزشش افزایش پیدا میکند. در مقابل نرمافزارهایی که روی بیت کوین ساخته میشوند، مانند کیفپولها و صرافیها، ارزش کمتری دارند و بیشتر به عنوان خدمات جانبی عمل میکنند. به این پروتکل، پروتکل Fat گفته میشود.
پروتکل Fat و پروتکل Thin، دو رویکرد مختلف برای طراحی پروتکلهای بلاک چینی هستند که در آنها، توزیع ارزش بین لایههای مختلف شبکه، متفاوت است. پروتکل Fat، بیشتر ارزش را در لایه پروتکل (بخش بزرگی از دادهها را روی پروتکل و مقدار کمی از دادهها روی App یا Dapp ذخیره میکند.) و پروتکل Thin، بیشتر ارزش را در لایه نرمافزاری ایجاد میکند. این تفاوت، تأثیر مهمی روی مدل کسبوکار، رشد و امنیت بلاک چینها دارد. برنامهها یا Dapp ها باید به طور مستمر با پروتکل تعامل داشته باشند تا اطلاعات مورد نیازشان را که در اپلیکیشن در دسترسشان نیست، از پروتکل دریافت کند یا اطلاعاتی را به آن ارسال کنند. این بدان معناست که در پروتکل Fat، برنامه یا dApp باید برای اجرا شدن، زمان زیادی را برای برقراری ارتباط با پروتکل صرف کند، اما در پروتکل Thin، عکس این امر صادق است.
مزایا و معایب پروتکل Fat و پروتکل Thin
واضح است که مزایا و معایب پروتکلهای Fat، به ترتیب معایب و مزایای پروتکلهای Thin باشند، اما انتخاب بین این دو پروتکل، کاملا به رویکرد شما بستگی دارد. البته تمام مزایا و معایب هم به شکل معکوس در این پروتکل عمل نمیکنند و همین موضوع هم باعث میشود تا انتخاب بین این دو کمی پیچیدهتر شود. واژه Fat واقعا به این معنی است که سودی کسب میشود. پس داشتن پروتکل Fat، به این معنی است که پول از پروتکل به دست میآید. همین کسب درآمد ارزش مهمی برای سرمایهگذاران داشته و بحث اصلی هم پیرامون همین موضوع شکل میگیرد.
مزایای پروتکل Fat
مزیت اصلی پروتکل Fat این است که هزینهها را به حداقل میرساند. همچنین با ارائه ظرفیت بالاتر سرور و کاهش بار روی آن، پشتیبانی از کاربران بیشتری را فراهم میکند. افزایش عملکرد در محیطهایی که کاربران برنامهها و نرمافزارهای سنگین را اجرا میکنند، مزیت دیگر پروتکل Fat است.
معایب پروتکل Fat
عیب اصلی پروتکل Fat این است که برای اجرا به کارمزد زیادی نیاز دارد، درست مانند پروتکل شبکه اتریوم. توسعهدهنده و کاربر برای اجرای برنامهها باید با پروتکل زیاد تعامل داشته باشند و این موضوع برای پروتکلی که برای هر تراکنش هزینهای جداگانه دریافت میکند، میتواند هزینهبر باشد.
مزایای پروتکل Thin
پروتکلهای Thin امکان برقرار ارتباطی روان و با هزینه پایین را فراهم میکنند. با صرفه جویی در انرژی، اثرات مخرب زیستمحیطی را کاهش میدهند و هزینههای مصرفی برق را پایین میآورند. برنامههای که با پروتکلهای Thin توسعه داده میشوند، قادرند بخش بزرگی از کار را بدون تعامل زیاد با پروتکل، روی سیستمهای خود اجرا کنند که همین موضوع کارایی و سرعت را بهبود میبخشد. علاوه بر این، نصب و راهاندازی برنامههای که با پروتکلهای Thin توسعه داده شدهاند، سریع و آسان است. همچنین سطح بالایی از امنیت را ارائه میدهند و سرور تمام دادهها و بهروزرسانیهای نرمافزاری را مدیریت میکند.
معایب پروتکل Thin
مهمترین عیب پروتکل Thin این است که نمیتواند حریم خصوصی دادهها را حفظ کند. برنامهها برای ذخیره و جمعآوری دادهها زبانزد هستند، اما ممکن است دادهها را برای پول به جیب زدن، در اختیار سازمانهای دیگر قرار دهند.
مشکل اصلی کجاست؟
با اینکه تمام آنچه در مورد پروتکل Fat و پروتکل Thin گفتیم، جذاب و جالب به نظر میرسد، اما واقعیت اینجاست که ممکن است این دو مفهوم واقعا دیگر به کار نیایند. بلاک چینها به طور مداوم لایههایی روی لایه اصلی خود اضافه میکنند. برای مثال، بیت کوین راهحل لایه یک است، اما برنامههای لایه 2 روی آن توسعه داده شدهاند. سایر بلاک چینها و رمزارزها هم عمدتا حداقل 2 لایه دارند و آن بلاک چینهایی هم که 1 لایه دارند، اغلب در فکر ایجاد لایه 2 هستند. این رویکرد باعث میشود که اصطلاحات پروتکل Fat و Thin دیگر خیلی به کار برده نشوند. به نظر میرسد که روایت پروتکل Fat، بهخصوص برای سرمایهگذاران، دیگر جذابیتی ندارد و هنوز هم مشخص نیست که بلاک چینها در آینده پروتکلهای Fat باقی بمانند یا خیر.
چرا وجود پروتکلها اهمیت دارد؟
با تکامل سیستمهای دیجیتال، پروتکلها به دستگاههای متصل اجازه میدهند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و تبادل دادهها و خدمات را ممکن میسازند. این بدان معنی است که پروتکلها بر برنامهها کمک میکند تا بر هرگونه تفاوت در فرآیندهای داخلی، ساختار و طراحی غلبه کنند؛ پس بخش اساسی ارتباطات دیجیتال محسوب میشوند و وظایف زیر را انجام میدهند:
- توالی دادهها: پروتکلها به مرتبسازی دادهها در چارچوب زمانی خاص کمک میکنند که شامل گنجاندن و همچنین حذف اطلاعات میشود.
- جریان داده: پروتکلها در درجه اول با ارسال دادهها به آدرس صحیح سروکار دارند و بررسی میکنند که جریان دادهها درست باشد.
- مسیریابی دادهها: پروتکلها به تعیین بهترین مسیر ممکن برای جریان داده بین فرستنده و گیرنده کمک میکنند.
- مخفیسازی مکانیزم داخلی یا کپسولهسازی: پروتکلها فرآیند انتقال امن دادهها را پیادهسازی و مدیریت میکنند.
- کنترل برقراری ارتباط: فرایند انتقال دادههای طولانی توسط پروتکلها نظارت میشود.
- خدمات انتقال: نقش اصلی پروتکلها، رسیدگی به اولویت، کیفیت سرویس (QoS) و امنیت بستههای داده در هر مرحله از انتقال و ذخیرهسازی است.
- کنترل جریان: پروتکلها همچنین مسئول محدود کردن جریان داده هستند؛ آنها اطمینان حاصل میکنند که دریافتکننده هم کنترل جریان را حفظ کند.
- کنترل خطا: تشخیص خطاها در انتقال، ذخیرهسازی دادهها در جریان و ترتیبدهی، همگی از وظایف پروتکلها هستند. علاوه بر این، آنها مسئول دور انداختن بستههای داده فاسد هم هستند.
برخی از ویژگیهای اساسی پروتکلهای بلاک چینی که باید به درک بیشتر از پروتکلها کمک کند هم عبارتاند از:
- تمرکززدایی: اطلاعات ذخیرهشده در پروتکلهای بلاک چینی باید به صورتی غیرمتمرکز ذخیره شوند تا توسط هر نودی در شبکه قابل دسترسی، کپی و مشاهده باشند. پروتکلها چنین امکانی را فراهم میکنند.
- تغییرناپذیری: پروتکلها نقش کلیدی در تضمین دائمی بودن همه رکوردها و تغییر ندادنشان ایفا میکنند.
- اجماع محوری: دادهها یا تراکنشهای ثبت شده در بلاک چین باید فقط پس از اینکه همه نودهای شرکتکننده به توافق رسیدند، تأیید و اضافه شوند. پروتکلها به این موضوع نیز رسیدگی میکنند.
گفتار پایانی
همانطور که صنایع بیشتری در جهان مسیر تمرکززدایی را در پیش میگیرند، توسعهدهندگان هم باید پروتکلهای بلاک چینی خود را تقویت کنند. پروتکلهای قوی، کلید توسعه پایدار رمزارزها هستند. به همین دلیل است که دو بلاک چین بزرگ جهان، بیتکوین و اتریوم، برای قویتر کردن پروتکلهای خود بهروزرسانی انجام دادند. این بهروزرسانیها برای دارندگان ارزهای دیجیتال این بلاک چینها هم ارزشآفرینی کرده و باعث نوآوری میشود. اگر به دنبال سرمایهگذاری در رمزارزی هستید، اولین قدم باید این باشد که بفهمید پروتکل زیربنایی آن رمزارز، چقدر قوی و امن است؛ نرخ بالای پذیرش در میان توسعهدهندگان نشانه خوبی است.