آیا بیت کوین میتواند راه نجاتی برای بقای قشر متوسط جامعه باشد؟
تاریخ انتشار: 8 آبان 1402 | آخرین بهروزرسانی: 8 آذر 1402
زمان مطالعه:
7 دقیقه
عصر پول درآوردن به پایان رسیده و طبقه متوسط در حال ناپدیدشدن است؛ کارشناسان معتقدند که در دنیای امروز، تفاوت مفهوم فقیرِ بیکار با فقیرِ شاغل از زمین تا آسمان است.
در دنیای گسترده و وسیع سیاست، اقتصاد، فلسفه و زندگی، شادی واقعی در تعادل و میانهروی قرار دارد، حال اینکه چرا جوامع به نابود کردن این شادی، تمایل زیادی نشان میدهند، در این مقاله نمیگنجد. امروزه کشورها و جوامع بسیار کمی در جهان وجود دارند که مردمشان هنوز هم میتوانند جایگاهی در طبقه متوسط داشته باشند و طعم زندگی واقعی را بچشند.
برای راحتی شما عزیزان، فایل پادکست این مقاله برای شما آماده شده است. همچنین میتوانید این پادکست را از اسپاتیفای، کستباکس یا گوگل پادکست گوش کنید.
این کشورها و جوامع تنها نقاطی از جهان هستند که داشتن تنها یک شغل با حداقل دستمزد، میتواند هزینه اجارهخانه را پوشش دهد؛ وگرنه در اقصینقاط دیگر جهان، مردم هر روز برای نگهداشتن شغلشان میجنگند و همچنان در منجلاب قرض و بدهی دستوپا میزنند.
نرخ وام مسکن، همچنان در حال افزایش است، نرخ بهره خودرو همچنان در حال افزایش است، نرخ بهره پسانداز راکد است؛ درواقع، این همان بخشی است که فقر را به طبقه متوسط تحمیل میکند. طبقه متوسط جهان در سال ۱۹۸۰ درگذشت و حالا دیگر پیدا کردن ردی از قشر متوسط و نوع زندگی متعادل و میانهرو، کار دشواری است. پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا با افزایش نجومی جمعیت با ۷۸ میلیون نوزاد در عرض تنها دو دهه، مواجه شد و همین امر هم رشد خیرهکننده ۴۰ درصدی جمعیت ایالات متحده و افزایش قابلتوجه ۳۰ درصدی جمعیت در سطح جهانی را به همراه داشت.
اما چرا این رشد جمعیت اهمیت دارد؟ پاسخ واضح است: تعداد زیادی از افراد، به طور همزمان فضای نیروی کار را اشباع کردند.
دستمزدها از دهه ۱۹۷۰ راکد باقی ماند و امید به دستیابی به اقتصادی پررونق برای همگان از بین رفت؛ با وجود ثابت باقی ماندن دستمزدها، قیمت داراییهایی مانند سهام و املاک و مستغلات بهشدت افزایش یافت و مردم را به انگیزه داشتن بازنشستگی رؤیایی، به انباشت بدهی سوق داد. دیگر از رضایت برای داشتن خانهای ساده، شغلی مناسب و منابعی کافی برای تشکیل خانواده، خبری نبود و رؤیای زندگی مردم بهظاهر تکاملیافته بود. حال دیگر پول و درآمد افراد بیشتر شبیه آبی بود که در سطلی سوراخی ریخته میشد.
زمان کسب درآمد نسبتاً آسان، به سر آمده بود و اوج تمدن به طور تصادفی در همان دهه ۹۰ میلادی باقی ماند؛ یعنی درست زمانی که بسیاری از ما آن را دیگر به یاد نمیآوریم یا اصلا ندیدهایم. کالاها ارزان بودند، اقتصاد جهانی در بهترین شرایط خود به سر میبرد، افراد برگزیده وجود نداشتند و همه تا حدودی احساس ثروتمندی میکردند و بهترین بازیهای ویدئویی معرفی میشدند.
این در حالی است که امروزه زوجهایی با درآمد ۵۰۰ هزار دلار هم به دلیل تورم و هزینههای بالای زندگی، احساس میکنند که در جایگاه متوسطی در جهان قرار دارند و همه خوب میدانیم که اجارهخانهها در اکثر شهرهای بزرگ هرگز کاهش پیدا نمیکند. نتیجه چنین شرایطی کاهش ارزش پول است! شرایطی را تصور کنید که این اختیار را دارید تا به اندازهای که میخواهید پول چاپ کرده و خودتان، خانوادهتان و دوستانتان را ثروتمند کنید.
مشکل این جا است که شما با این کار، درواقع در حال جعل پول هستید و بنابراین در درازمدت نه تنها خودتان (جامعه خود) فقیرتر میشوید، بلکه اطرافیانتان (ملتهای دیگر) که از پول شما استفاده میکنند نیز از شما عصبانی خواهند شد. این همان اتفاقی است که در حال حاضر در ایالات متحده، در حال وقوع است. افراد ثروتمند پول نقد خود را در سهام، ارزهای دیجیتال و سایر داراییها ذخیره میکنند تا از کمارزش شدن پولشان که با بالا رفتن قیمتها اتفاق میافتد، جلوگیری کنند.
اگر افراد دارایی خود را در همان قالب پول فیات پسانداز کنند، آنچه در نهایت برایشان باقی میماند، شاید فقط کفاف خرید یک هِل پوک را بدهد؛ تازه اگر دستمزدهای راکد را در نظر نگیریم!
ناگفته نماند که کشورهای دیگر هم امروزه در حال ایجاد ارزهای دیگری هستند تا خود را از شر دلار آمریکا راحت کنند، چرا که از تحقیر مداوم پول رایج این کشور آزردهخاطر هستند. در این میان بیت کوین واقعاً فرصتی است که با وجود تمامی نگرانی دولتها بابت به چالش کشیدن ارزهای سنتی، توقیفها یا ممنوعیتها، میتواند آیندهای نسبتاً باثبات را برای افراد به ارمغان آورد و چالشهای کمارزش شدن پول فیات را از میان بردارد. خب بعد چه میشود؟
در خلال فروپاشی روم باستان، دیدیم که ارزش پول کاهش پیدا کرد، تمرکز دولتها بیشتر شد، امپراتوریها بیش از حد گسترش پیدا کردند و همین امر جنگهایی خانمانسوز را به راه انداخت و درنهایت هم به دلیل افت ارزش پول و فقر، شورشی فزاینده به راه افتاد. حال بیایید شرایط دوره حاضر را بررسی کنیم:
ارزش پول کاهش پیدا کرده، تمرکز دولتها بیشتر شده، تنش ایالات متحده با چین و روسیه به راه افتاده و در برخی نقاط هم شورشهایی به راه افتاده است! به نظر شما ادامه راه به کجا خواهد رسید؟
جهان و بهویژه ایالات متحده برای ادامه حیات خود، به طبقه متوسط نیاز دارد. از نظر فنی، طبقه متوسط، ۶۰ درصد متوسط توزیع درآمد را تشکیل میدهد و با این تعریف، طبقه متوسط را نمیتواند فشرده ساخت، با کاهش جمعیت قشر متوسط جامعه، شرایط فقط بدتر و اوضاع جهان وخیمتر میشود.
طبق گزارش فدرال رزرو نیویورک، هزارههای آمریکایی، یعنی افرادی که بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ متولد شدهاند در دهه سوم زندگی خود و تا سال ۲۰۱۹ تا به امروز، حدود ۳٫۸ تریلیون دلار بدهی انباشته کردهاند، افزایشی ۲۷ درصدی! پس در حال حاضر، تنها راه برای اینکه این افراد احساس «طبقه متوسط» بودن داشته باشند، زیر قرض و بدهی بودن است. پس از کووید، دورانی که مشاغل کوچک و کارآفرینان از بین رفتند، دنیا دوباره به دهه ۱۹۲۰، زمان شکاف شدید بین ثروتمندان، فقرا و در اقلیت بودن قشر متوسط، برگشت.
آیا روزنه امیدی هست؟
طبقه متوسط از دهه ۸۰، بهتدریج در حال مرگ است؛ درواقع، سهم بزرگسالانی که در خانوادههایی با برچسب طبقه متوسط زندگی میکنند در حال کاهش بوده و در حال حاضر حدود ۵۰ درصد از جمعیتی که در این گروه قرار میگیرند، نسبت به ۵۰ سال قبل، ۶۱ درصد کاهش یافتهاند. جمعیت طبقه متوسط در نتیجه عوامل متعددی مانند تورم فزاینده، پیری جمعیت و افزایش سیستم کاری از راه دور، در حال کاهش است.
پس از بحران مالی در سال ۲۰۰۸ و همهگیری ویروس کووید، دولتها اصلاً عملکرد خوبی نداشتند و تنها راهکاری که به ذهنشان رسید نجات سیستم بانکی بود، درحالیکه اگر به جای نجات بانکها، به کسبوکارهای کوچک و متوسط کمک میکردند، شاید میتوانستیم از فاجعه کنونی جلوگیری کنیم.
البته سیستم وامدهی سنتی هم به خرابتر شدن سیستم کمک کرد و حالا جوانان با بدهیهایی مواجه هستند که پس از تورم، رکود، جنگ و کووید دیگر نمیتوانند از عهده آنها برآیند. موضوع فقط پرداخت بدهی نیست، موضوع انباشتهشدن مداوم و پیوسته بدهی روی بدهی است. در دنیای امروز اساساً، اگر داراییهایی مانند سهام، ارز دیجیتال، ملک و … نداشته باشید، مانند این است که روی تردمیل در حال دویدن هستید که هر سال شیب بیشتری پیدا میکند و سالبهسال قدرت خرید خود را بیشتر از قبل از دست میدهید.
در نهایت، چنین سیستمی نمیتواند در درازمدت باقی بماند و دیریازود، طمع، بیکفایتی، فساد یا شوکهای خارجی باعث میشود که حاکمیت پول، به شکل سنتیاش از بین برود، چرا که از همان ابتدای عرضه هم سیستم فیات شناور کنونی، با فروپاشی داخلی متولد شد و هرگز راه آسانی برای خروج از پیامدهای طبیعی و قابلپیشبینی آن وجود نداشته و نخواهد داشت.
بیت کوین ناجی قشر متوسط رو به انقراض
در تمامی این هیاهو، بیت کوین شاید، راه نجاتی برای شرایط نابسامان دنیا باشد. با اینکه تمام مؤسسات مالی بزرگ در مورد وجوه معاملهشده در مبادلات بیت کوین (ETF) خود را مشتاق نشان میدهند، اما مشکل اینجا است که ایالات متحده هرگز نمیتواند برای ردشدن از بحران کنونی، بهاندازه کافی دلار چاپ کند. درست مانند هر دولت و کشور شکستخوردهای در جهان، از آلمان در دهه ۱۹۲۰ گرفته تا ونزوئلای امروز، داستان همیشه یکسان است و همیشه هم پایان یکسانی دارد.
چنانچه بیت کوین پس از بحران آتی، همچنان بهعنوان دارایی ارزشمندی شناخته شود، عرضه ثابتش در چنین سناریویی، آن را به کالایی بسیار کمیاب تبدیل میکند، البته این موضوع را هم در نظر بگیرید که حفظ وضعیت بیت کوین بهعنوان دارایی ارزشمند، قطعیت ندارد. اکثریتقریببهاتفاق دارندگان بیت کوین در سراسر جهان، افراد تحصیلکرده و طبقه متوسط از ایالات متحده و اروپا هستند. اگر این افراد در بحران بعدی سر خود را بر باد دهند، دیگر نجاتدهندهای برای جبران این سستی باقی نخواهد ماند.
این احتمال وجود دارد که پس از تأیید ETF های بیت کوین، ارزش این ارز دیجیتال سر به فلک کشیده و چنانچه این اتفاق قبل از شروع بحران رخ دهد، سوارشدن بر موج آن، ممکن است راه نجاتی باشد که به دنبال آن هستیم.
گفتار پایانی
وجود قشر متوسط در جوامع ضروری است؛ این قشر نقش مهمی در ثبات و توسعه جامعه ایفا میکند و با توجه به اینکه معمولاً درآمد و دارایی کافی برای تأمین نیازهای اساسی خود و خانواده خود دارند، میتوانند در اقتصاد سهیم و به رشد اقتصادی جامعه کمک کنند. قشر متوسط، ثبات اقتصادی، توسعه اقتصادی، مصرف و ثبات سیاسی را در جوامع تأمین میکنند و معمولاً هم در معرض خطر فقر و نابرابری اقتصادی قرار دارند:
طبقه متوسط جامعه در معرض خطر فقر و نابرابری اقتصادی قرار دارد.
بحرانها و نابرابری اقتصادی میتواند منجر به کاهش اندازه طبقه متوسط جامعه شود.
افزایش نرخ تورم هم کاهش قدرت خرید طبقه متوسط را به دنبال خواهد داشت.
با وجود این چالشها، وجود قشر متوسط در جوامع ضروری است و این قشر نقش مهمی در ثبات و توسعه جامعه ایفا میکند. بیت کوین میتواند در شرایط بحرانی جهان حاضر، راه نجاتی برای طبقه متوسط جامعه باشد. این ارز دیجیتال:
دارایی غیرمتمرکزی است که تحت کنترل هیچ دولت یا نهادی نبوده و در برابر تورم و بحرانهای مالی مقاوم است.
دارایی جهانی است که میتواند در هر نقطه از جهان استفاده شود و بهعنوان وسیلهای برای ذخیره ارزش و پرداخت بینالمللی برای طبقه متوسط جامعه در سراسر جهان به کار رود.
دارایی محدود است که فقط ۲۱ میلیون از آن وجود دارد و میتواند بهعنوان سرمایهگذاری ارزشمندی برای طبقه متوسط جامعه در نظر گرفته شود.
البته، بیت کوین، نوعی دارایی پرریسک هم به حساب میآید، چرا که قیمتش در طول زمان نوسانات زیادی داشته و به همین دلیل هم سرمایهگذاران باید قبل از سرمایهگذاری در این ارز دیجیتال از ریسکهای آن بهخوبی آگاه باشند. در نهایت، اینکه آیا بیت کوین میتواند راه نجاتی برای قشر متوسط جامعه در شرایط بحرانی جهان حاضر باشد یا نه به عوامل مختلفی بستگی دارد، اما مزایای متعدد این ارز دیجیتال نشان میدهد که بیت کوین میتواند گزینهای جذاب رهایی از بحران کنونی دنیا باشد.
شبنم توایی
علاقه زیادی به حوزه فناوری و فین تک دارم، درباره ارزهای دیجیتال، بلاک چین، هوش مصنوعی، وب ۳ و سایر موضوعات مرتبط با فناوری مینویسمو تحقیق میکنم.
عاشق سفر و عکاسی هستمو اوقات فراغتم را با کشف جاذبهها و ثبت لحظات زیبا سپری میکنم.
بزرگترین هدفم تو زندگی یاد گرفتنه و لذت میبرم از اینکه یادگرفتههامو دانش و تجربهام را با دیگران به اشتراک بگذارم و از اونها هم یاد بگیرم.
درود؛ ممنون از مقاله های خوبتون.