کندلهای مومنتوم؛ قدیمیترین روش تجزیه و تحلیل بازارهای مالی
تاریخ انتشار: 10 اسفند 1401 | آخرین بهروزرسانی: 11 تیر 1402
زمان مطالعه:
11 دقیقه
شیب تند و کند میلههای سبزرنگ و قرمزرنگ با دو شاخک در دوطرفشان یا همان کندل استیکها در نمودارهای قیمتی بازارهای مالی نمایانگر چه سیگنالی هستند؟
کندل استیک (Candlestick)، به معنی شمعدان، نوعی نمودار قیمتی است که قیمتهای بالا، پایین، شروع و پایان یک سهم را در دورهی زمانی مشخصی نشان میدهد. در بازارهای مالی به سرعت تغییرات این شیب که قیمت پایانی سهمی نسبت به قیمت قبلی را نشان میدهد، مومنتوم (Momentum) گفته میشود.
اگر کندل استیکهای سبزرنگ در نمودار با شیب زیادی رو به بالا حرکت کند، به این معنی است که قیمت پایانی آن سهم در نسبت به گذشته با سرعت بالایی رو به افزایش است و مومنتوم آن دارایی بالا است؛ این مومنتوم میتواند سیگنالی برای ورود به بازار باشد.
همین موضوع در مورد شیب زیادی رو به پایین کندل استیکهای قرمزرنگ هم صدق میکند و نشاندهندهی قیمت پایانی و کاهشی سهم نسبت به میانگین قبلی است که میتواند سیگنالی برای خروج از بازار باشد. در این مقاله از بیت پین با ما همراه باشید تا با کندل استیکها، الگوهای آنها، مومنتوم، حالتهای مختلف کندل مومنتوم و کاربرد آن در تحلیل بازارهای مالی بیشتر آشنا شویم.
نمودارهای کندل استیک ابزاری فنی هستند که دادههای مربوط به بازههای زمانی متعدد را در نوار قیمتی واحدی جمعآوری میکنند. این ابزار از نوارهای سنتی قبلی که اولین، بالاترین، پایینترین و آخرین قیمت بازار (OHLC مخفف Open، High، Low، Close) را در زمانی مشخص با خطوط سادهای به هم متصل میکردند، مفیدتر است.
به دلیل شکل این نمودارها که شبیه به شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان میگویند. این نوع نمودار اولین بار در قرن هجدهم توسط فروشندگان برنج ژاپنی بهکار گرفته شد تا بتوانند قیمتهای بازار و شتاب قیمتی روزانه را در بازارهای مالی جهانی رصد کنند.
رنگ بخش میانی کندل یا بدنه (real body) نشاندهندهی تفاوت قیمت شروع و پایان هر سهم در بازار است. اگر قیمت پایانی بازار یا بستهشدن سهمی پایینتر از قیمت شروع بازار یا بازشدن آن باشد، بدنهی کندل با رنگ قرمز (یا تیره) نشان داده میشود و اگر قیمت پایانی بازار یا بستهشدن دارایی بالاتر از قیمت شروع بازار یا بازشدنِ آن باشد، بدنهی کندل با رنگ سبز (یا سفید) نمایش داده میشود.
این رنگها ممکن است بسته به تنظیمات نرمافزاری که برای تحلیل بازار مالی استفاده میکنید، ممکن است به رنگهای متفاوت دیگری نیز نمایش داده شود. شاخکها یا فتیلههای هر کندل هم بالاترین و پایینترین قیمتِ سهم در دورهی زمانی تعریف شده را نشان میدهند.
الگوی ساخته شده توسط این کندلها پس از تکمیل (در پایان روز)، میتوانند برای پیشبینی قیمت کاربرد داشته باشند. البته کدگذاری رنگی این کندلها هم که توسط تاجران برنج ژاپنی انتخاب شده، در جذابیت و خوانایی نمودارها تاثیرگذار است.
کندلها به طور سنتی، در بازهی زمانی یک روز خوانده میشوند و ایدهی کلی استفاده از آنها هم به تصویر کشیدن رفتار روزانه هر سهم توسط هر کندل است. پس کندل استیکها برای معاملات بلندمدت یا نوسانی سیگنالهای قابل اطمینانتری ارائه میدهند.
هر کندل استیک داستانی داشته و رقابت بین خریداران و فروشندگان بازار را در آن روز خاص روایت میکند. کندل سبز (رنگ پیشفرض) به این معنی است در پایان روز خریداران برندهی بازار هستند و کندل قرمز هم تسلط فروشندگان را نشان میدهد، اما آنچه بین قیمت شروع روز و قیمت پایان روز اتفاق میافتد و نبرد بین خریداران و فروشندگان، جذابترین قسمت ماجرا است که به کمک نمودار کندل استیک تعریف میشود.
خواندن الگوهای کندل استیک
دهها الگوی مختلف کندل استیک با نامگذاریهای جالب و بعضا خندهدار وجود دارند که اکثرشان روند رو به مثبت یا منفی بازار را نشان میدهند. کودک رها شده (Abandoned Baby) و انبرک (Tweezer) دو مثال از این نامگذاریها هستند که صعودی یا نزولی بودن هرکدام در تحلیل بازار اهمیت فراوانی دارد.
تریدرهای حرفهای اغلب با ترکیب الگوهای کندل استیک و اندیکاتورهای فنی، استراتژی معاملاتی خود را برای زمان ورود به بازار یا خروج از آن را اصلاح میکنند. با این حال درنظر داشته باشید که الگوهای کندل استیکها بر اساس حرکات فعلی و گذشتهی قیمت تعریف میشوند و نمیتوان آنها را شاخصی صرف برای پیشبینی آینده دانست.
همانطور که در بالا اشاره کردم، هر کندل روزانه قیمتهای باز شدن بازار، بالاترین قیمت روز، پایینترین قیمت روز و قیمت بسته شدن بازار را نشان میدهد. بدنهی مستطیلی آن یا قرمز رنگ (یا در برخی نمودارها مشکی) برای نشان دادن کاهش قیمت یا سبز رنگ (یا در برخی نمودارها سفید) برای نشان دادن افزایش قیمت است.
خطوط بالا و پایین بدن به عنوان فتیله یا دم شناخته میشوند که بیانگر حداکثر و حداقل قیمت سهم در آن روز هستند. در مجموع، بخشهای مختلف هر کندل میتواند تغییراتی را در جهت بازار نشان دهند یا حاوی اطلاعاتی در حرکتهای بعدی بازار باشند که این اطلاعات اغلب توسط کندل روز بعد تأیید میشوند.
نکتهای که پیش از شروع به خواندن الگوهای کندل استیکها باید به آن توجه داشته باشید این است که برخی بازارهای مالی، مانند فارکس (FX) یه صورت ۲۴ ساعته کار میکنند و قیمت بسته شدن بازار در یک روز، معمولا همان قیمت شروع روز بعد است.
در نتیجه، شکافهای کمتری در الگوهای قیمتی نمودارهای فارکس وجود دارد؛ درواقع کندلهای فارکس تنها میتوانند نشاندهندهی شکاف آخر هفته، یعنی بسته شدن بازار در روز جمعه و باز شدن دوبارهی آن با قیمتی متفاوت در روز دوشنبه باشند.
پس از آنجایی که بسیاری از الگوهای کندل استیک به شکاف قیمتی به عنوان بخشی جداییناپذیر از قدرت سیگنالدهی خود متکی هستند، برای تحلیل کندلهای بازار FX، برای تشخیص سیگنالها باید کمی تخیل را چاشنی مهارت تحلیل بازار کرد، چرا که ممکن است کندل استیکهای این بازار دقیقاً مطابق با الگوهای رایج نباشد.
الگوهای رایج کندل استیک
در این قسمت برخی از رایجترین الگوهای کندل استیکها و نحوهی شناسایی آنها را معرفی میکنم. به یاد داشته باشید، موارد زیر بر اساس تئوری و قیمتهای گذشته تعریف شده و رفتار قیمتی آینده را منعکس نمیکنند.
از پیوند بلاکچین و هوش مصنوعی، به پول میرسیم؟
جوابت تو شماره ۱۴ ماهنامه دامیننسه!
الگوهای بازگشتی
الگوهایی که در ادامهی آنها جهت نمودار تغییر میکند را الگوی معکوس مینامیم؛ الگوی معکوس نشاندهنده تغییر جهت از بازاری صعودی به بازاری نزولی و بالعکس است و میتوان از آن برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده کرد. چهار الگوی زیر نمونههایی از الگوهای معکوس کندل استیکها هستند.
سه کلاغ سیاه – الگوی نزولی
سه کندل با بدنه بلند در یک ردیف (مانند تصویر زیر) نشاندهندهی الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) است که الگوی نزولی در نظر گرفته میشود و قیمت بسته شدن بازار در هر روز از روز قبلی کمتر است و کندل بعدی هم در بازهی قیمتی کندل قبلی باز میشود.
ستاره عصرگاهی – الگوی نزولی
ستارهی عصرگاهی (Evening Star) الگویی معکوس از سه کندل است که اولی کندلی بزرگ، سبز و رو به بالا است، بعدی کوچکتر و سبز زنگ است که در سطح بالاتری نسبت به شمع اول بسته میشود. آخرین کندل هم قرمزرنگ با جثهای بزرگ است که قیمت شروع آن پایینتر از قیمت دوم بوده و حدود جایی وسط کندل اول بسته میشود.
سه خط حمله – الگوی نزولی
الگوی معکوس سه خط حمله (Three Line Strike) با روند نزولی سه کندل متوالی دارد که همگی قرمز رنگ هستند و پایین تر از کندل قبلی باز میشوند. احتمال زیادی وجود دارد که پس از این الگو، کندلی سبز رنگ با بدنه بزرگ ببینیم که با قیمتی پایینتر از قیمت بستهشدن کندل قرمز قبلی (یا سوم) باز شود و بالای کندل اول بسته شود.
سه خط حمله – الگوی صعودی
وقتی سه کندل سبز رنگ متوالی بینید، الگوی موردنظر سه خطی صعودی است. هر کندل بالاتر از کندل قبلی بسته میشود و در ادامهی الگو به احتمال زیاد کندلی قرمز رنگ با بدنهی بزرگ خواهید دید که بالاتر از هر سه کندل قبلی باز شده و پایینتر از کندل اول بسته میشود.
الگوهای ادامهدهنده
الگوی ادامهدهنده در بازارهای مالی نشانهای از این موضوع است که قیمت سهام یا سایر داراییها حتی پس از تکمیل الگوی تداوم هم در همان جهت ادامه خواهد داشت. در ادامه دو الگوی ادامهدهندهی معروف را معرفی میکنیم.
دو شکاف سیاه – الگوی نزولی
الگوی دو شکاف سیاه (Two Black Gapping) در یک روند نزولی ظاهر میشود و روند احتمالی ادامهی آن را پیشبینی میکند. کندل اول با شکاف و قیمتی کمتر از کندل قبلی باز میشود و کندل دوم از با قیمتی زیر قیمت شروع کندل اول بسته میشود.
دیلم – الگوی نزولی
الگو دیلم (Mat Hold) را زمانی مشاهده میکنیم که بعد از کندل سبز رنگی بزرگ، کندلی قرمز رنگ کوچک ببینیم که با قیمتی بالاتر از قبلی بسته شود. کندل سوم هم چه سبز رنگ باشد، چه قرمز رنگ، بدنهی کوچکی دارد. در روز چهارم، کندلی سبز رنگ و بزرگ ظاهر شده و با قیمتی بالاتر از کندلهای قبلی بسته میشود.
الگوهایی که سیگنال واضحی نشان نمیدهند
برخی از الگوهای کندل استیکها لزوماً ادامهدهنده یا بازگشتی نیستند و ممکن است احساسات سرمایهگذاران را نسبت به قیمتها نشان دهند. در این قسمت برخی الگوهای رایج از این دست را معرفی میکنیم.
چکش – الگوی صعودی
الگوی چکش در انتهای روندی نزولی رخ میدهد و نشاندهندهی پایان روندی رو به پایین است. به دم دراز پایین کندل مشخصشده در تصویر زیر دقت کنید: این نقطه حاکی از آن است که تلاش و سماجت فروشندگان برای پایین کشیدن قیمت، بیثمر مانده و قیمت نهایی تمام ضررهای آن روز جبران کرده است.
مهمترین نکته در ارزیابی این الگو، با قدرت ظاهر شدن خریداران در حرکتی نزولی است که به تغییر احساس جامعه اشاره دارد. این الگو توسط کندل صعودی روز بعد تایید میشود.
دوجی و فرفره – نه الگوی صعودی نه نزولی
الگوی دوجی (Doji) و الگوی فرفره (Spinning) در نمودار کندل استیکها دو الگوهای مهمی هستند که به کرات مشاهده میشوند؛ این دو الگو به کندلهایی اشاره دارند که قیمت باز و بسته شدن در آنها یکسان یا تقریباً مشابه است؛ الگوی فرفره بدنهی بسیار کوچکتری در مقایسه با دوجی دارد.
الگوی دوجی و فرفره بلاتکلیفی در بازار را نشان میدهند؛ هر دو هم در بالا و هم در پایین ترندها یافت میشوند و نشاندهندهی توقف تلاش خریداران و فروشندگان هستند. با این حال با ظاهر شدن این دو الگو میتوان حدس زد که بلاتکلیفی در نهایت از بین رفته و جهت قیمت جدیدی در راه است.
مرد به دار آویخته – الگوی نزولی
الگوی مرد به دار آویخته یا مرد دارآویز (Hanging man) در روندی صعودی ظاهر میشود و دربارهی اتمام روند هشدار میدهد. این الگو با بدنهای کوچک و مربع شکل شبیه به فردی بهدار آویخته است و اغلب زمانی دیده میشود که هنگام باز شدن بازار، فروشهای پرنوسانی داریم و در ادامه روز، تریدرها ممکن است بازار را با افزایش قیمت و قیمتی نزدیک به قیمت شروع در دست بگیرند.
درواقع شروع قیمت در بالاترین قیمت روز است و با فشار فروش در بازار، قیمت به پایینترین حد قیمتی روز میرسد و دوباره خریداران قیمت را بالا میبرند.
آیا تجزیه و تحلیل الگوهای کندلها واقعاً موثر است؟
بهطورکلی تجزیه و تحلیل تکنیکال کندل استیکها به شرطی میتواند مؤثر باشد که از قوانین پیروی کنید و در کندل روز بعد هم نشانههایی از درست بودن ارزیابی خود ببینید.
امروزه تریدرهای زیادی در جهان از تجزیه و تحلیل کندل استیکها به عنوان ابزار اصلی برای تعیین جهت کلی بازارهای مالی استفاده میکنند، البته این روش برای بازارهای کوتاهمدت کارآمد نیست و به همین دلیل هم از کندلهای روزانه به جای کندلهای کوتاه مدت (نیمساعته، یکساعته و …)، استفاده میکنند.
مومنتوم
مومنتوم، شاخص یا اندیکاتوری در بازارهای مالی است که سرعت حرکتِ قیمت را شناسایی میکند. برای محاسبهی این شاخص قیمت فعلی پایانی سهم را با قیمت پایانی n دورهی قبل آن سهم مقایسه میکنند؛ n دورهای در بازهی زمانی است که توسط تحلیلگر انتخاب میشود. اگر M را اندیکاتور مومنتوم، CP را قیمت پایانی سهم و CPn را قیمت پایانی در طول n دوره زمانی در نظر بگیریم، فرمول محاسبهی این شاخص به صورت زیر خواهد بود:
M = CP – CPn
در نظر داشته باشید که اکثر نمودارهای موجود در صرافیها و سایتهای معتبر تحلیل بازار، شاخص مومنتوم هر دارایی را در دورههای زمانی ۱۰ تا ۱۴ روزه نمایش میدهند؛ البته که این بازه قابل تغییر است.
برای بررسی شتاب و سرعت قیمت هر دارایی در بازارهای مالی، میتوان از انواع مختلف اندیکاتورهای مومنتوj;م مانند میانگین متحرک واگرایی همگرایی (MACD)، نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator) و شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده کرد.
اندیکاتور مومنتوم برای ارزیابی سرعت حرکت قیمت هر دارایی، بررسی میزان کاهش یا افزایش حجم معاملاتی و تعیین نقاط اشباع فروش یا خرید استفاده میشود؛ مقدار بالای این شاخص، روند صعودی یا نزولی قدرتمندی را برای یک دارایی در بازار مالی نشان میدهد.
الگوهای کندل استیکها ممکن است نشانههایی از جهت و حرکت قیمت را نشان دهند و با دنبال کردن آنها میتوان مومنتوم هر دارایی را نیز تاحدودی بهدست آورد؛ شتاب صعودی یا نزولی قیمت هر سهم، سیگنالی برای خرید و ورود به بازار یا فروش و خروج از بازار است.
برای مثال در تصویر بالا سمت راست، حرکت روند ابتدا با شتابی قوی به سمت بالا بوده و درنهایت مومنتوم کاهش پیدا کرده است. در تصویر سمت چپ هم بازاری را نشان میدهد که قیمت در آن حرکت نزولی آهسته به مرور قوی شده و مومنتوم آن هم افزایش مییابد.
گفتار پایانی
در این مقاله بیش از هر چیز دربارهی الگوهای کندل استیکها و نحوهی تجزیه و تحلیل بازارهای مالی به کمک آنها صحبت کردیم. کندلهای روزانه، مؤثرترین راه برای مشاهده و ارزیابی نمودارهای این بازارها هستند، چرا که رفتار یک روز کامل از اطلاعات بازار و عملکرد قیمت را به تصویر میکشند.
سیگنالهای کندل استیکها برای کندلهای منفرد (مانند دوجی) یا چند کندل مانند سه خط حمله صعودی و نزولی ارائه میشوند و ترکیب آنها با مومنتومی که از هر نمودار به دست میآید، میتواند شاخصی قوی برای پیشبینی باشد، البته تأیید توسط کندلهای بعدی اغلب برای شناسایی الگویی خاص و انجام معامله بر اساس آن ضروری است.
سوالات متداول
کندل استیک (Candlestick) چیست و چه کاربردی دارد؟
الگوهای کندل استیک از پرکاربردترین نمودارها برای تحلیل تکنیکال بازار هستند؛ اجزای اصلی هر کندل، تمام اطلاعات قیمتی موردنیاز تحلیلگران را دربردارد و با توجه به نحوهی قرارگیری کندل استیکها در کنار یکدیگر میتوان آیندهی بازار را با احتمالی نسبی پیشبینی کرد.
رایجترین الگوهای کندل استیکها کدام است؟
چکش (Hammer)، مرد به دار آویخته (Hanging Man)، دوجی (Doji)، الگوی ستارهی عصرگاهی (Evening Star) و سه خط حمله از مهمترین الگوهای کندل استیکها هستند.
مومنتوم (Momentum) چیست؟
مومنتوم مفهومی است که سرعت حرکت روند صعودی یا نزولی قیمت یک دارایی را نشان میدهد و با ترکیب آن با الگوهای کندل استیک میتوان با دقت بالایی بازارهای مالی را تحلیل کرد.
شبنم توایی
علاقه زیادی به حوزه فناوری و فین تک دارم، درباره ارزهای دیجیتال، بلاک چین، هوش مصنوعی، وب ۳ و سایر موضوعات مرتبط با فناوری مینویسمو تحقیق میکنم.
عاشق سفر و عکاسی هستمو اوقات فراغتم را با کشف جاذبهها و ثبت لحظات زیبا سپری میکنم.
بزرگترین هدفم تو زندگی یاد گرفتنه و لذت میبرم از اینکه یادگرفتههامو دانش و تجربهام را با دیگران به اشتراک بگذارم و از اونها هم یاد بگیرم.
سلام خسته نباشید ببخشید میشه در وقت واریز یا برداشت کنیم