سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) چیست و چگونه کار میکند؟
تاریخ انتشار: 28 آبان 1402 | آخرین بهروزرسانی: 8 آذر 1402
زمان مطالعه:
5 دقیقه
سرمایهگذاری خطرپذیر نوعی سرمایه خصوصی و تأمین مالی است که سرمایهگذاران به شرکتهای نوپا (استارتاپها) و کسبوکارهای کوچکی که تصور میشود پتانسیل رشد بلندمدت دارند، ارائه میکنند.
سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) یکی از راههای تأمین مالی برای شرکتهای نوپا و نوآور است که به دنبال رشد و توسعه هستند. این نوع سرمایهگذاری از طریق اخذ سهم در شرکتهای هدف انجام میشود و معمولاً در مراحل اولیه یا میانی رشد شرکتها صورت میگیرد. سرمایهگذاران خطرپذیر معمولاً مؤسسات مالی، صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی و گاهی اوقات فردی هستند که به دنبال بازگشت بالای سرمایه خود هستند.
سرمایهگذاری خطرپذیر، یکی از عوامل مهم رشد و نوآوری در اقتصاد جهانی است. بسیاری از شرکتهای موفق و معروف امروزی مانند اپل، گوگل، فیسبوک، آمازون و ایربیانبی از سرمایهگذاری خطرپذیر بهرهمند شدهاند. این نوع سرمایهگذاری به شرکتهای نوپا کمک میکند تا بتوانند ایدههای خود را به واقعیت تبدیل کنند، بازار خود را گسترش دهند، استعدادهای متخصص را جذب کنند و با رقبای خود رقابت داشته باشند؛ همچنین، سرمایهگذاری خطرپذیر به ایجاد اشتغال، تحریک نوآوری، افزایش رقابتپذیری و توسعه پایدار کمک میکند.
در این مقاله از بیت پین، به بررسی تاریخچه سرمایهگذاری خطرپذیر، فرایند و مزایا و معایبش میپردازیم و توضیح میدهیم که این نوع سرمایهگذاری چگونه میتواند به رشد و موفقیت شرکتهای نوپا کمک کند.
سرمایهگذاری خطرپذیر، عموماً از سرمایهگذاران ثروتمند، بانکهای سرمایهگذاری و سایر مؤسسات مالی تأمین میشود. بااینحال، این نوع سرمایهگذاری همیشه شکل پولی ندارد و میتواند در قالب ارائه تخصصهای فنی یا مدیریتی باشد. سرمایهگذاری خطرپذیر معمولاً به شرکتهای کوچک با پتانسیل رشد استثنایی، یا به شرکتهایی که بهسرعت رشد کردهاند و به نظر میرسد آماده ادامه گسترش هستند، تخصیص مییابد.
اگرچه ممکن است این نوع سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران خطرناک باشد، اما پتانسیل بازدهی احتمالی آن، بالاتر از میانگین و بسیار جذاب است. برای شرکتهای جدید یا سرمایهگذاریهایی که سابقه عملیاتی محدودی دارند (زیر دو سال)، سرمایهگذاری خطرپذیر به طور فزایندهای به منبع محبوب، حتی ضروری برای جمعآوری پول تبدیل شده، بهخصوص در شرایطی که به بازارهای سرمایه، وامهای بانکی یا سایر ابزارهای مشابه دسترسی ندارند.
نقطهضعف اصلی این نوع سرمایهگذاری، دخالت سرمایهگذاران است؛ سرمایهگذاران معمولاً به این دلیل که در شرکت سهام دارند، حق خود میدانند تا در تصمیمگیریهای شرکت نظر دهند. یکی از تفاوتهای مهم بین سرمایهگذاری خطرپذیر و سایر معاملات سهام خصوصی، در این است که سرمایهگذار خطرپذیر تمایل دارد بر شرکتهای نوظهوری متمرکز شود که به دنبال منابع مالی قابلتوجهی هستند، درحالیکه سهام خصوصی تمایل به تأمین مالی شرکتهای بزرگ و معتبری دارد که به دنبال تزریق سرمایه یا فرصتی برای بنیانگذاران شرکت برای انتقال برخی از سهام مالکیت خود هستند.
تاریخچه سرمایهگذاری خطرپذیر
سرمایهگذاری خطرپذیر زیرمجموعهای از سهام خصوصی یا Private Equity (مخفف PE) است. درحالیکه ریشههای PE را میتوان به قرن نوزدهم ردیابی کرد، سرمایهگذاری خطرپذیر پس از جنگ جهانی دوم توسعه یافت.
ژرژ دوریو، استاد مدرسه بازرگانی هاروارد، را «پدر سرمایهگذاری خطرپذیر» میدانند؛ او شرکت تحقیقات و توسعه آمریکا (ARD) را در سال ۱۹۴۶ راهاندازی کرد و صندوقی ۳٫۵ میلیوندلاری برای سرمایهگذاری در شرکتهایی که فناوریهای توسعهیافتهای را در طول جنگ جهانی دوم گسترش میدادند، تأسیس کرد. اولین سرمایهگذاری ARD در شرکتی بود که جاهطلبی زیادی داشت و در حال توسعه سازوکاری برای استفاده از فناوری اشعه ایکس برای درمان سرطان بود. ۲۰۰ هزار دلاری که دوریو سرمایهگذاری کرد، در زمان عمومی شدن شرکت در سال ۱۹۵۵، به ۱٫۸ میلیون دلار تبدیل شد.
مزایا و معایب سرمایهگذاری خطرپذیر
سرمایهگذاری خطرپذیر برای کسبوکارهای جدیدی که دسترسی به بازارهای سهام و جریان نقدی کافی برای گرفتن وام ندارند، تأمین بودجه میکند و این فرایند میتواند برای دو طرف هم سودمند باشد: کسبوکارها سرمایهای را که برای تقویت فعالیتهایشان نیاز دارند، به دست میآورند و سرمایهگذاران هم در شرکتهای آیندهدار، سهام به دست میآورند.
همچنین مزایای دیگری برای سرمایهگذاری VC وجود دارد. علاوه بر سرمایه سرمایهگذاری، VCها اغلب خدمات مشاورهای برای کمک به شرکتهای جدید و خدمات شبکهای برای جذب استعدادها و مشاوران ارائه میدهند؛ درواقع پشتوانه قوی VC میتواند برای سرمایهگذاریهای بیشتر، مورد استفاده قرار گیرد.
از سوی دیگر، کسبوکاری که پشتیبانی VC را میپذیرد، میتواند کنترل خلاقانه خود بر مسیر آیندهاش را از دست بدهد. سرمایهگذاران VC احتمالاً سهم بزرگی از حقوق صاحبان سهام شرکت را مطالبه کرده و ممکن است درخواستهایی را در نحوه مدیریت شرکت مطرح کنند. بسیاری از VCها فقط به دنبال پرداخت سریع و با بازده بالا هستند و ممکن است شرکت را برای رسیدن به این دو دستاورد تحت فشار قرار دهند. VCها همچنین ممکن است از مدیران شرکت بخواهند تا به جای دنبال کردن رشد بلندمدت، از سرمایهگذاری خود خارج شوند.
از پیوند بلاکچین و هوش مصنوعی، به پول میرسیم؟
جوابت تو شماره ۱۴ ماهنامه دامیننسه!
فرایند سرمایهگذاری خطرپذیر
اولین قدم برای هر کسبوکاری که به دنبال سرمایهگذاری خطرپذیر است، ارائه طرح کسبوکار است. در صورت علاقهمندی به پیشنهاد، شرکت یا سرمایهگذار باید بررسیهای لازم را انجام دهد، که شامل بررسی کامل مدل کسبوکار، محصولات، مدیریت، سابقه عملیاتی شرکت و موارد دیگر است.
از آنجایی که سرمایهگذاری خطرپذیر تمایل دارد مقادیر مالی بیشتری را در شرکتهای کمتری سرمایهگذاری کند، پس تحقیق پیشینه از اهمیت بالایی برخوردار است. بسیاری از متخصصان سرمایهگذاری خطرپذیر، اغلب به عنوان تحلیلگران تحقیقات سهام، تجربه سرمایهگذاری قبلی داشتهاند. دیگران دارای مدرک کارشناسی ارشد در مدیریت بازرگانی (MBA) هستند. متخصصان سرمایهگذاری خطرپذیر نیز تمایل دارند روی صنعتی خاص تمرکز کنند. برای مثال، سرمایهگذار خطرپذیری که در مراقبتهای بهداشتی تخصص دارد، ممکن است تجربه قبلی در قالب تحلیلگر صنعت مراقبتهای بهداشتی، داشته باشد.
دانلود کتابچه نحوه دریافت وام با ارزهای دیجیتال
در این کتابچه با نحوه دریافت وام با ارزهای دیجیتال آشنا میشوید. از نحوه ثبتنام تا آشنایی با مزایا و معایب این گونه وامها مطلع میشوید.
پس از انجام بررسیهای لازم، شرکت یا سرمایهگذار متعهد میشود تا در ازای سرمایهگذاری، حقوقی را برای صاحبان سهام در شرکت در نظر بگیرد. این وجوه ممکن است به یکباره تأمین شود، اما معمولاً سرمایه به صورت دورهای در بازههای زمانی مختلف ارائه میشود. سپس شرکت یا سرمایهگذار نقش فعالی در شرکت سرمایهگذاری شده ایفا میکند و پیشرفت آن را قبل از آزادسازی وجوه اضافی، رصد میکند.
سرمایهگذار پس از دوره زمانی، معمولاً چهار تا شش سال پس از سرمایهگذاری اولیه، با شروع ادغام، خرید یا عرضه اولیه عمومی (IPO) از شرکت خارج میشود.
چرا سرمایهگذاری خطرپذیر مهم است؟
نوآوری و کارآفرینی هسته اصلی اقتصاد سرمایهداری است. با این حال، کسبوکارهای جدید اغلب سرمایهگذاریهای بسیار پرخطر و هزینهبری هستند. در نتیجه، سرمایهگذاران خارجی اغلب به دنبال گسترش امکان ریسک هستند. در ازای پذیرش ریسک از طریق سرمایهگذاری، سرمایهگذاران در شرکتهای جدید میتوانند حقوق صاحبان سهام و حق رای به دست آورند؛ بنابراین، سرمایهگذاری خطرپذیر، به استارتاپها اجازه میدهد تا از زمین خارج شوند و بنیانگذاران بتوانند چشمانداز خود را تحقق بخشند.
سرمایهگذاری مخاطرهآمیز چقدر ریسک دارد؟
کسبوکارهای جدید اغلب موفق نمیشوند و این بدان معناست که این احتمال وجود دارد که سرمایهگذاران اولیه تمام پول خود را از دست بدهند. قانون کلی رایجی وجود دارد که به ازای هر 10 استارتآپ، سه یا چهار استارتاپ به طور کامل شکست میخورند. سه یا چهار استارتاپ دیگر یا مقداری پول از دست میدهند یا فقط سرمایه اولیه را برمیگردانند و تنها یک یا دو استارتاپ بازده قابلتوجهی دارند.
سرمایهگذاران خطرپذیر چند درصد از یک شرکت را تصاحب میکنند؟
بسته به مرحله راهاندازی که شرکت در آن به سر میبرد، چشماندازها، میزان سرمایهگذاری و رابطه بین سرمایهگذاران و بنیانگذاران، VCها معمولاً بین ۲۵ تا ۵۰ درصد از مالکیت یک شرکت جدید را به خود اختصاص میدهند.
گفتار پایانی
سرمایهگذاری خطرپذیر بخش مرکزی چرخه حیات کسبوکارهای نوپا است. قبل از اینکه شرکتی بتواند درآمد کسب کند، به سرمایه اولیه کافی برای استخدام کارمندان، اجاره تسهیلات و شروع طراحی محصول نیاز دارد. سرمایهگذاری خطرپذیر میتواند نقش مهمی در رشد اقتصاد ایفا کند. سرمایهگذاران خطرپذیر با سرمایهگذاری در شرکتهای نوپا، به این شرکتها کمک میکنند تا محصولات یا خدمات جدیدی را توسعه دهند، بازارهای جدیدی را کشف کنند و اشتغال ایجاد کنند.
شبنم توایی
علاقه زیادی به حوزه فناوری و فین تک دارم، درباره ارزهای دیجیتال، بلاک چین، هوش مصنوعی، وب ۳ و سایر موضوعات مرتبط با فناوری مینویسمو تحقیق میکنم.
عاشق سفر و عکاسی هستمو اوقات فراغتم را با کشف جاذبهها و ثبت لحظات زیبا سپری میکنم.
بزرگترین هدفم تو زندگی یاد گرفتنه و لذت میبرم از اینکه یادگرفتههامو دانش و تجربهام را با دیگران به اشتراک بگذارم و از اونها هم یاد بگیرم.