گذار از اثبات کار به اثبات سهام، آنقدرها هم که احتمال میدادیم، ممکن است کارساز نباشد!
وقتی مهندسان ترافیک خطوطی را به جادهای اضافه می کنند، تصور میکنند که این عمل باعث کاهش ترافیک میشود. به طور شهودی، چنین تعبیری منطقی است. جادهها به این دلیل شلوغ میشوند که افراد زیادی در آنها رانندگی میکنند، پس چرا اضافه کردن یک لاین دیگر به جاده، بهسادگی در عمل، ازدحام را کاهش نمیدهد؟ متأسفانه، این روش در دنیای واقعی آنقدرها هم کارساز نیست! اگر لاین دیگری به جاده اضافه کنید، در واقع ازدحام را کاهش نمیدهید، چرا؟ چون حالا که فضای بیشتری در عرض جاده ایجاد شده، رانندگان بیشتری به آن هجوم میآورند.
شاید حتی رانندگانی جاده پهنشده جدید را برای رانندگی انتخاب کنند که قبلاً از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده میکردند یا میانبرها را برای رسیدن به مقصد خود ترجیح میدادند. همین رانندگان، حالا با دیدن باز شدن لاینی جدید گل از گلشان شکفته و آن را برای رفتوآمد روزانه خود انتخاب میکنند. زمانی که به جادهای ظرفیت بیشتری (لاین جدید) اضافه میکنید، ترافیک حتی ممکن است بیشتر شود.
این پدیده عجیب، در علم اقتصاد، تقاضای القایی یا تقاضای القاشده (Induced Demand) نامیده میشود. تقاضای القایی، که در آن افزایش عرضه، منجر به افزایش مصرف میشود، در مهندسی ترافیک کاربرد دارد و تقریباً به طور قطع در مورد استخراج رمزارزها نیز صادق است.
زیرساخت استخراج (ماینینگ)
زمانی که توسعه دهندگان اتریوم، با موفقیت ادغام (The Merge) اخیر خود را بدون هیچ مشکلی انجام دادند، بسیاری از مردم هیجانزده شدند. انتقالی که مدتها منتظر آن بودیم، بلاک چین اتریوم را از سیستم اثبات کار پرمصرف به مدل اثبات سهام بسیار کارآمدتر تبدیل کرد.
توسعهدهندگان اتریوم خوشحال بودند و پیشبینی میشد که تغییر فناوری که اتریوم براساس آن ساخته شده، مصرف انرژی را تا بیش از ۹۹ درصد کاهش دهد. بلاک چینهای اثبات سهام نیازی به ماینینگ ندارند و بنابراین انرژی بسیار کمتری نسبت به بلاک چین های اثبات کار مصرف میکنند. منابع رسانهای به انجمن اتریوم به خاطر برداشتن گام بزرگی در جهت سبزتر کردن ارزهای دیجیتال تبریک گفتند. دور شدن از استخراج و ماینینگ پرمصرف مطمئناً اتفاقی بسیار مهم به شمار میرود، اما رویداد مرج اتریوم احتمالاً کمتر از آنچه که فکر میکردید، کارآمد بود!
شرکتهای ماینینگ تاکنون میلیاردها دلار در تجهیزات موردنیاز برای اجرای الگوریتم اثبات کار بلاک چینها سرمایهگذاری کردهاند؛ این تجهیزات شامل تعداد زیادی کارت گرافیک پیشرفته، مراکز داده عظیم و منابع برق ارزان است. حتی شرکتهای بزرگی مانند انویدیا (Nvidia) استراتژیهای خود را برای تولید بیشتر تراشههای موردنیاز برای استخراج تغییر دادهاند. اختراع و ساخت تراشههای جدید، فرآیندی فوقالعاده پرهزینه است. به طور خلاصه، یک صنعت کامل حول محور فراهم کردن زیرساخت هایی برای اجرای الگوریتم اثبات کار بلاک چین ایجاد شده است.
سرنوشت اتر بعد از رویداد مرج
پیش از ادغام اتریوم، بسیاری از زیرساختها برای استخراج اتر در بلاک چین اتریوم مستقر شده بودند. زمانی که اتریوم به سمت اثبات سهام حرکت کرد، تمام آن زیرساختها و سرمایهگذاریها به همین راحتیها پا پس نکشیدند. در عوض، شواهد نشان میدهند که شرکتهای بزرگ ماینینگ فقط اتریوم را کنار گذاشتند و به دیگر بلاک چینهای مبتنی بر الگوریتم اثبات کار که پای ثابت این مکانیسم اجماع بودند، روی آوردند. برای مثال، Ravencoin که از مدل اثبات کار استفاده میکند، بابت این اتفاق، سود بزرگی به جیب زد!
احتمالا چنین تغییری، با گذشت زمان، به این معنی است که تمام آن منابع انرژی که اتریوم برای حفظشان به الگوریتم اثبات سهام روی آورد، حال به جای اتر برای استخراج رمزارزهای دیگری استفاده میشوند.
این اتفاق در درازمدت هم به ضرر اتریوم و هم به ضرر محیط زیست خواهد بود، چرا که مزایای انتقال اتریوم از مکانیسم اثبات کار به اثبات سهام، احتمالاً آنطور که بسیاری از مردم انتظار داشتند، این ضررهای زیستمحیطی را جبران نخواهد کرد و علاوه بر این، خود بلاک چین اتریوم را نیز تهدید میکند. این امکان وجود دارد که مردم دقیقاً به این دلیل جذب اتر شده باشند که میتوان آن را با استفاده از اثبات کار استخراج کرد. با از بین رفتن این مزیت، ممکن است اتر در طولانیمدت به توکنی معمولی در دریایی از آلتکوینها تبدیل شود.
تقاضای القایی
تمام اتفاقای که در بالا اشاره کردیم، ما را به مهندسی ترافیک بازمیگرداند؛ افزودن لاینی جدید به جاده در واقع از ازدحام نمی کاهد، چرا که مردم رفتار خود را تغییر میدهند و لاین جدید باز هم با انبوهی از اتومبیلها پر میشود (Induced Demand). به همین ترتیب، انتقال دومین بلاک چین بزرگ جهان کریپتو، به سمت اثبات سهام احتمالاً ماینینگ را از بین نخواهد برد. بلکه فقط تقاضا برای استخراج در بلاک چینهای دیگر را بالا خواهد برد. حالا ماینرها از قابلیتها، ابزار و سختافزارهایی که برای استخراج اتر تهیه کرده بودند، برای ماین دیگر ارزهای دیجیتال قابل استخراج استفاده میکنند.
پس با توجه به تمام آنچه گفته شد، احتمالاً شاهد نوسانات زیادی در دنیای ارزهای دیجیتال خواهیم بود و ماینرها منابع سختافزاری خود را برای ماین ارزهای دیجیتال دیگری به کار میبرند و سعی میکنند تعیین کنند که کوین بزرگ بعدی برای استخراج چیست. اگر بلاک چین اتریوم واقعاً به دلایلی فراتر از قابلیت استخراج آن (مانند تراکنشهای NFT) مفید است باشد، ممکن است به عملکرد خوب خود ادامه دهد، اما اگر مردم به آن فقط برای استخراج اتر علاقهمند شده بودند، تغییر به مدل اثبات سهام، میتواند خبر بدی برای ارز دیجیتال اتر باشد.
آنچه مسلم است، بازنده آشکار در این بازی، محیط زیست است. علیرغم رویاهای آرمانشهری فعالان محیطزیست، مکانیسم اثبات کار و استخراج به این زودیها از بین نمیرود و این موضوع، پیدا کردن جایگزینهای تولید انرژی پاکتر و سبزتر برای ماینرها را بیش از پیش به امری ضروری تبدیل میکند.