تاریخ انتشار: 5 اردیبهشت 1403 | آخرین بهروزرسانی: 30 اردیبهشت 1403
زمان مطالعه:
2 دقیقه
ارزهای فیات بر اساس عوامل مختلفی از قابلیت استفاده و یکپارچگی گرفته تا نرخ بهره و تقاضا ارزیابی میشوند؛ اما بیت کوین باید بر اساس مجموعه وسیعتری از معیارها ارزیابی شود.
به نظر میرسد هر نقطه عطفی در صنعت کریپتو تنها با قیمت بیت کوین در روز بعد تعریف میشود: برای مثال، قیمت بیت کوین پس از راهاندازی ETFها 15 درصد کاهش یافت و بر کل بازار تاثیر گذاشت. این کمی ناعادلانه است.
بین جولای و نوامبر سال گذشته، یورو در برابر دلار آمریکا 7 درصد کاهش یافت و هیچ کس اعتبار اولی را به عنوان وسیله مبادله زیر سوال نبرد. دلیلش این است که یورو، حتی با 7 درصد کاهش ارزش، همچنان ابزار کاربردی و مفید برای پرداخت است، به طور جهانی پذیرفته شده است و برای استفاده نیازی به آموزش، دانش یا تجهیزات ندارد. این موضوع (هنوز) در مورد قیمت بیت کوین صدق نمیکند، اما در نظر گرفتن «قیمت» به عنوان تنها معیار ارزش آن، مانند ارزشگذاری ارزهای سنتی (فقط) بر اساس نرخ فعلی مبادله است.
نرخ فعلی مبادله مطمئناً حاوی اطلاعات ارزشمندی در مورد هزینه فرصت نگهداری سایر ارزها و همچنین سیاستهای پولی و مالی مرتبط با ارز موردنظر است. بااینحال، شاخصهای زیاد دیگری وجود دارد که میتواند ارزش یک ارز را تعیین کند، از جمله نرخ بهره و تورم غالب. همه چیز به دیدگاه فرد بستگی دارد. بهعنوانمثال، اگر شما ولیدیتوری در شبکه هستید، ارزش بیت کوین با هزینههای گس (Gas) مرتبط است – کمیسیونی که ولیدیتور مستقل برای حفظ یکپارچگی شبکه دریافت میکند.
کارمزدهای گس بیت کوین در سال گذشته به بالاترین حد تاریخی 40 دلار رسید که نشاندهنده حجم بیسابقهای از تقاضا و تراکنش است. برای شرکتهایی که از بیت کوین به عنوان وسیله مبادله استفاده میکنند، ایده ارزش با سطوح امنیت ارز مرتبط است. به عنوان مثال، هنگام بررسی ارزش بیت کوین، میتوان به نامه سرگشاده یکی از اعضای نیروی فضایی ایالات متحده در مورد امکان استفاده از پروتکل اثبات کار بیت کوین در زیربنای سیستمهای دفاعی کشور نگاه کرد.
امنیت ارائه شده توسط یک ارز نیز تا حدی در هزینه تراکنشهای همان ارز اندازهگیری میشود. برای بیت کوین، این به معنای در نظر گرفتن هزینههای گس است که نشاندهنده هزینه ولیدیتور مستقل و محافظت از تراکنش شما است. درحالیکه این همبستگی لزوماً کاملاً خطی نیست، هزینههای گس بیشتر نشاندهنده سطوح بیشتری از بررسیهای مرتبط با یک ارز غیرمتمرکز، علاوه بر تقاضا است.
ظهور استیکینگ بیت کوین معیار دیگری برای ارزش بیت کوین ایجاد خواهد کرد: شانس کسب سود (بازده) از توکنهای بیت کوین تحت مدیریت. درحالیکه بلاک چینهایی مانند تزوس، کازماس، سولانا و کاردانو و معروفترین آنها اتریوم، به طور سنتی توکنهای غیرفعال (ساکن) را فعال کردهاند (تأیید تراکنشها و وضعیت توکنها، طبق قراردادهای هوشمند مربوطه)، این قبلاً با بیت کوین امکانپذیر نبوده است.
فناوری لایه 2 بیت کوین این امکان را برای بیت کوینهای ساکن برای استیک شدن تسهیل میکند. در واقع، همانگونه که ارزهای فیات در یک حساب پس انداز قرار دارند، وارد عمل میشوند. هرچه افراد بیت کوین را مفیدتر بدانند (یعنی هر چه تراکنشها از نظر حجم و فرکانس بیشتر باشد)، اعتماد مردم به ارز بیشتر میشود و هرچه استفاده بیشتری از قراردادهای هوشمند مبتنی بر بیت کوین پیدا کنند، نرخ بهره بیت کوین بالاتر خواهد رفت. عکس این موضوع نیز صادق است – کاهش اعتماد یا دسترسی ناگهانی به یک جایگزین راحتتر، ایمنتر و ارزانتر منجر به کاهش نرخ بهره بیت کوین میشود.
همه موارد فوق نشاندهنده معیارهای متفاوتی از ارزش بیت کوین فراتر از قیمت آن در روزی معین است، دقیقاً به همان روشی که ارزهای فیات بر اساس دیدگاهها و کاربردهای مختلف ارزیابی میشوند.
در نهایت، آزمون واقعی هر ارز کاربردیبودن آن است و این موضوع یعنی سهولت مبادله کالا با استفاده از آن. علیرغم سطوح بیسابقه خصومت از سوی بازیگران قدیمی، از جمله رگولاتورها و بانکهای مرکزی، بیت کوین در حال برداشتن گامهای محکمی در این مسیر است. فقط برای یکلحظه مزایای بیت کوین را در نظر بگیرید: ارزی که هیچ فردی به دیگری تحمیل نمیکند، نیازی به افشای اطلاعات شخصی به اشخاص ثالث ندارد، و ارزانتر و قابلدسترستر از اکثر تراکنشهای مبتنی بر فیات (بهویژه تراکنشهای فرامرزی) است.
به تعبیر یکی از ماندگارترین شعارهای مالی سنتی – Mastercard’s, no less – به همه این دلایل، ارزش واقعی بیت کوین «فقط در قیمت» نیست.
محسن صالح
من محسن هستم که در شبکههای اجتماعی با نام «گریزلی» فعالیت میکنم. شیفتهی بیتکوین و آزادی مالی هستم که این شبکه به کاربران خودش میده.