آیا امور مالی غیرمتمرکز می‌تواند جایگزین پرداخت‌های سنتی شود؟

تاریخ: 28 بهمن 1402
زمان مطالعه:  5 دقیقه
آیا امور مالی غیرمتمرکز می‌تواند جایگزین پرداخت‌های سنتی شود؟

با رشد مجدد بازار ارزهای دیجیتال و افزایش هیجانات، این روزها صحبت‌های زیادی در مورد دیفای (امور مالی غیرمتمرکز) در میان است.

اگر کسی به هایپ اخیر باور داشته باشد، به نظر می‌رسد که سلطه دیفای یک امر قطعی است – برای این دسته از افراد، موضوع این نیست که آیا تمرکززدایی کامل اتفاق می‌افتد یا خیر، بلکه موضوع این است که چه زمانی این جایگزینی رخ می‌دهد.

در حالی که برخی استنباط می‌کنند که ما می‌توانیم همین الان تغییرات لازم را انجام دهیم؛ ولی این ذهنیت، فراتر از خوش‌بینی است. درست است که تمرکززدایی به فناوری بلاک چین وابسته است و به سختی می‌توانید افرادی را پیدا کنید که استدلال کنند که بلاک چین کار نمی‌کند. حتی مخالفان، وقتی تحت فشار قرار بگیرند، می‌پذیرند که این فناوری به خودی خود قوی است و پتانسیل ایجاد اختلال در امور مالی سنتی را دارد.

اما فقط به این دلیل که فناوری بلاک چین خود را ثابت کرده است، به این معنی نیست که دیفای یک امر اجتناب‌ناپذیر است.

دیفای تقریباً به طور قطع نقش مهمی در آینده مالی خواهد داشت. اما می‌توان حداقل سه مانع اصلی را دید که باید قبل از اینکه دیفای شانس غلبه بر پرداخت‌های سنتی را پیدا کند، برطرف شود.

خرید و اعتماد مصرف‌کننده

سیستم‌های متمرکز کنونی برای مدت طولانی فعال بوده‌اند. آنها به خوبی پذیرفته شده‌اند و برای همه آشنا هستند – و احتمالاً موارد زیادی هم پیدا خواهیم کرد که بسیار خوب کار می‌کنند.

مردم در برابر تغییر مقاومت می‌کنند، به ویژه زمانی که منفعت روشنی نمی‌بینند. حتی زمانی که جنبه‌های مثبت نشان داده شود، بسیاری به روش جدیدی برای انجام کارها بی‌اعتماد هستند و در پشت ذهنیت «اگر خراب نیست، آن را اصلاح نکن» پناه می‌برند.

یکی از بحث‌های اصلی برای دیفای این است که واسطه را حذف می‌کند. اما این را در نظر نمی‌گیرد که برخی افراد ترجیح می‌دهند برای انجام یک انتقال پول ساده، به شخص ثالث پول پرداخت کنند.

از سوی دیگر، اگر یک سیستم جدید به معنای از دست دادن حمایت و پذیرش مسئولیت نیز باشد، مصرف‌کنندگان حتی بیشتر، از پذیرش آن مردد خواهند بود.

این به طور واضح در طلوع عصر کارت اعتباری ثابت شد. استفاده از کارت پرداخت تا سال 1974 که مکانیسم‌های قوی‌تری برای حمایت از مصرف‌کننده به کار گرفته شد، مورد پذیرش گسترده‌ای قرار نگرفت.

پذیرش زمانی افزایش می‌یابد که مصرف‌کنندگان بدانند در صورت کلاهبرداری کسی مسئولیت را بر عهده خواهد گرفت. با این حال، حتی در آن زمان، دهه‌ها طول کشید تا کارت‌های اعتباری به اولویت پرداخت غالب تبدیل شوند.

مردم به اطمینان رسمی نیاز داشتند که پرداخت‌های کارتی در همه جا کار می‌کند. این به درجه‌ای از تمرکز نیاز داشت – موردی که می‌توان یکی از چالش‌های فعلی دیفای در نظر گرفت.

پذیرش بانک‌ها و موسسات مالی

مدل بانکداری موجود، عمیقاً ریشه در اساسی‌ترین اصل سرمایه‌داری دارد: پرداخت پول برای انجام یک خدمت.

همانطور که دیدیم، تمرکززدایی کاربران را قادر می‌سازد تا کار را بدون واسطه انجام دهند و مصرف‌کنندگان ممکن است فعلاً با این مزیت راحت نباشند. با این حال، برای صنعت مالی سنتی، دیفای می‌تواند چالش بزرگی باشد.

خدماتی که در حال حاضر جزئی از امور مالی سنتی هستند، ممکن است منسوخ شوند، به این معنی که بانک‌ها بزرگ‌ترین منبع درآمد خود را از دست خواهند داد.

دیفای همچنین می‌تواند به طور بالقوه مؤسسات مالی را در معرض افزایش خطر تقلب قرار دهد. در حال حاضر، بانک‌های ایالات متحده از نظر قانونی موظف هستند از پروتکل‌های KYC (احراز هویت) برای شناسایی فردی که به یک تراکنش متصل است، استفاده کنند.

این در بلاک چین کار نمی‌کند – در یک سیستم بلاک چین کاملاً غیرمتمرکز، کاربران می‌توانند کاملاً ناشناس باقی بمانند. اگر از نام‌های واقعی و سایر اطلاعات شخصی استفاده نشود، تشخیص اینکه آیا افراد یا سازمان‌ها درگیر فعالیت‌های غیرقانونی هستند یا نه، بسیار دشوار است.

پولشویی، دستکاری بازار و کلاهبرداری بانکی نگرانی‌های جدی هستند. این چیزی است که می‌تواند بر مؤسسات مورد نظر و همچنین دارندگان حساب و بازرگانی که با آنها کار می‌کنند، تأثیر بگذارد.

عدم شفافیت در مورد نظارت دولت

در حالی که طرفداران دیفای دوست دارند بر عدم وجود مقررات دولتی تأکید کنند، این در واقع یکی از چالش‌های دستیابی به پذیرش گسترده است.

بدون یک سیستم متمرکز، قوانینی مانند قوانین KYC تقریباً غیرممکن خواهد بود. برای برخی، این ممکن است؛ مانند یک موهبت به نظر برسد تا یک اشکال. با این حال، قانونگذاران قرار نیست وضعیت را از این منظر ببینند.

از آنجایی که ردیابی تراکنش‌های یک فرد بسیار دشوار است، از نظر تئوری برای یک فرد ساده است که میزان مالیات‌های بدهکار را کم بیان کند یا به طور کلی از پرداخت آن اجتناب کند.

در مواجهه با افزایش احتمالی فعالیت‌های مجرمانه و کاهش درآمد دولت، قوانین نظارتی تقریباً اجتناب‌ناپذیر است. این بدین معنی است که «حداقل تمرکز» ممکن است لازم باشد.

بنابراین، امور مالی تنها می‌تواند به همان اندازه غیرمتمرکز باشد که قانونگذاران اجازه می‌دهند، و مشخص نیست که آنها چگونه پاسخ خواهند داد.

از پیوند بلاک‌چین و هوش مصنوعی، به پول می‌رسیم؟

جوابت تو شماره ۱۴ ماهنامه دامیننسه!

    دیفای و سیفای – همگرا یا واگرا؟

    هیچ‌کدام از اینها به این معنی نیست که دیفای در این وضعیت دوام نخواهد آورد؛ بلکه به این معنی است که احتمالاً مقداری تمرکز لازم است تا در مقیاس گسترده‌ای کار کند. و در واقع، ما در حال حاضر شاهد ظهور تمرکز واقعی، حتی در عرصه‌هایی هستیم که کاملاً غیرمتمرکز در نظر گرفته می‌شوند.

    به عنوان مثال، استیبل‌کوین‌ها با نیاز به یک ناشر متمرکز، پایدار می‌مانند. CBDCها (ارزهای دیجیتال بانک مرکزی)، اگرچه بحث‌برانگیز هستند، در حال تکامل هستند.

    بازار کریپتو در حال رشد است. هرچه بزرگ‌تر شود، به احتمال زیاد شاهد مقررات متمرکز از سوی نهادهای قانونگذار و دولت‌ها خواهیم بود.

    ما همچنین شاهد تلاش‌هایی برای تعریف مزایای کریپتو به عموم خواهیم بود. برندهای منفرد به طور طبیعی خود را تبلیغ می‌کنند، اما تبلیغ‌کنندگان، بازاریابان و حتی لابی‌ها متوجه خواهند شد که فروش کل مفهوم نیز ضروری است.

    انجام این کار به طور موثر بدون تمرکز دشوار خواهد بود. باز هم این امر دیفای را کاملاً غیرممکن نمی‌کند. این دو سیستم تا حدودی در حال رقابت هستند، اما متقابل نیستند.

    دیفای و سیفایایجاد تعادل

    هر چقدر هم راحت باشد، تلاش برای توصیف این موضوع به عنوان نبرد «آدم‌های خوب در مقابل آدم‌های بد» به نفع ما نیست – نه تمرکز و نه دیفای ذاتاً بد نیستند.

    می‌توان استدلال کرد که روش سنتی برای انجام کارها آسان‌تر است، اما دنیا هیچ‌وقت به عقب باز نخواهد گشت.

    نسل بعدی توسعه، دیفای 2.0، در حال حاضر به برخی از چالش‌های تمرکززدایی، از جمله مقیاس‌پذیری و قابلیت همکاری متقابل زنجیره‌ای پرداخته است. اما با پذیرش گسترده هنوز فاصله زیادی دارد.

    راه‌حل‌های لایه دو نیز وجود دارد، و مانند هر سرویس غیرمتمرکز، این سؤالات را در مورد اینکه چقدر خوب کار می‌کنند و چگونه ایمن شده‌اند را ایجاد می‌کند.

    آیا می‌توانیم دو اکوسیستم رقیب در کنار هم داشته باشیم؟ احتمالاً نه به طور نامحدود – یکی یا دیگری در نهایت پیروز خواهند شد.

    اما یک سوال بهتر ممکن است این باشد – چرا ما چنین چیزی می‌خواهیم؟

    دیفای به موازات پرداخت‌های سنتی به تکامل خود ادامه می‌دهد. منطقی است که در نهایت به سمت یک راه حل واحد و کاملاً تحقق‌یافته که بهترین عناصر هر دو مدل را ترکیب می‌کند، حرکت کنیم.

    یک اکوسیستم پرداخت که از سرعت، حریم خصوصی و اخلاق برابری‌طلبانه دیفای، با امنیت و مشروعیت نهادی امور مالی سنتی بهره می‌برد.

    ترفند این است که این کار را بدون از دست دادن هدف اصلی انجام دهید – تراکنش‌های ایمن، راندمان بالا و بهبود تجربه مشتری.

    آینده دیفای بستگی به این دارد که چگونه تعادل را بین حداکثر کردن مزایا و بهره‌مندی از حفاظت‌های متمرکز ایجاد کنیم.

    نویسنده: HODLX

    مبین حسینی

    مبین حسینی

    زندگی من توی کامپیوتر و دنیای دیجیتال می‌گذره؛ عاشق فناوری بلاک‌چین و تکنولوژی‌های دیجیتالی‌ام و فعالیت توی اکوسیستم و کامیونتی کریپتو رو خیلی دوست دارم. اوقات فراغتم رو یا بازی می‌کنم، یا به پروژه‌های شخصیم می‌رسم. هیچی بلد نیستم ولی تا دلت بخواد کنجکاو و فضولم :))

    مطالب نویسنده
    اشتراک گذاری:

    مطالب مشابه

    5 کوین برتر وب 3 که باید در سال 2024 به دقت رصد شوند

    در حالی که سه ماه از سال 2024 گذشته است، دنیای ارزهای...

    تورم و رکود؛ دو روی یک سکه

    آیا تورم و رکود اقتصادی دو مفهومی متفاوت یا مکمل یکدیگرند؟...

    دیدگاه‌ها
    در پاسخ به دیدگاه کاربر