همزمان با تداوم دوره تثبیت نمودار قیمت بیت کوین، در این هفته بررسی میکنیم که کدام گروه از سرمایهگذاران بازار، بیشترین مشارکت در فروش را دارند. همچنین قصد داریم برای اولینبار از شاخص برِیکداون (Breakdown) خود استفاده کنیم تا قوانینی جدید برای ردگیری کفهای موقت نمودار در زمان اصلاح قیمت وضع کنیم.
در هجدهمین نسخه از هفتهنامه تحلیل آنچین گلسنود به موضوعات زیر خواهیم پرداخت:
- از ماه مارس و ثبت قله تاریخی جدید در سطح ۷۳ هزار دلار، بازار بیت کوین وارد دوره توزیع گستردهای شد، بهطوریکه کوینها از نقدینگی سرشار و ورود تقاضای جدید به بازار استفاده کردند.
- بنا بر اطلاعات بهدستآمده از شاخص NUPL، چرخه بیت کوین هنوز در فاز سرخوشی (Euphoria) قرار دارد، اگرچه شدت آن از زمان ورود بازار به دوره اصلاح، کاهش یافته است.
- در ادامه با استفاده از زیرگروههای گروه هولدرهای کوتاهمدت، رویکردی جدید برای تعیین نقاط احتمالی بازگشت و کفهای موقتی معرفی خواهیم کرد.
توزیع با ترس
در زمان نگارش این تحلیل نامه، بازار بیت کوین در حال تثبیت در کانال ۶۰ هزار دلار است؛ یعنی جایی که از زمان ثبت قله تاریخی در سطح ۷۳ هزار دلار در اواسط ماه مارس، در آن قرار گرفته است. در این نسخه از تحلیل گلسنود، قصد داریم متوجه شویم که کفهٔ ترازوی رفتار سرمایهگذاران در طول این دوره تثبیت، به سمت توزیع سنگینی میکند یا تداوم انباشت و انتظار برای قیمتهای بالاتر.
در ابتدا، شاخص نمره گرایش به انباشت (Accumulation Trend Score) را بکار میگیریم تا نشان دهیم که از زمان ثبت کف روند نزولی بعد از سقوط FTX، الگوهای انباشت سرمایهگذاران چگونه توانسته کفها و سقفهای موقتی را شکل دهد.
در طول مراحل ابتدایی روندهای صعودی ۲۱ – ۲۰۲۰ و ۲۴ – ۲۰۲۳، بهوضوح میتوانیم تلاقی دورههای توزیع (رنگهای روشن) را با روزهای انقباض نمودار مشاهده کنیم. با رالی نمودار برای ثبت قلههای جدید، فشار فروش روح تازهای میگیرد، زیرا سرمایهگذاران قدیمی، کوینهای نهفته خود را برای فروش به تقاضای ورودی در بازار عرضه میکنند. همزمان با رسیدن نمودار نقدی به قله تاریخی جدید، همان الگوی توزیع موقتی را مشاهده کردیم؛ پدیدهای که با تشدید گرفتن تنشهای خاورمیانه و اصلاح سریع قیمت تا سطح ۶۰٫۳۰۰ دلار، بیشتر هم شد.
حال اگر بخواهیم اطلاعات شاخص بالا را بر اساس اندازه ولتها تفکیک کنیم، ارزیابی دقیقتری خواهیم داشت. با این کار میتوانیم رشد قابلتوجه خروج سرمایه (قرمز) از طرف تمامی گروه ولتها را در طول ماه آوریل مشاهده کنیم؛ پدیدهای که خبر از تداوم فشار فروش بازار میدهد.
چرخههای سود و ضرر محقق نشده
یکی از خصوصیات ویژه روند صعودی کنونی، تأثیرات مثبت ETF نقدی آمریکا روی رفتار قیمت بیت کوین است. تأثیری که ETFها روی رفتار سرمایهگذاران شده است را میتوان با شاخص سود و ضرر خالص محقق نشده (NUPL) که بزرگی سود خالص (یا ضرر خالص) موجود در بازار را نشان میدهد، توضیح داد. با استفاده از NUPL، بهراحتی میتوانیم فاز سرخوشی روند صعودی را که در آن سودهای محقق نشده از نصف اندازه بازار هم فراتر میرود، تعیین کنیم (NUPL > ۰٫۵).
در چرخه ۲۱-۲۰۲۰، این فاز در فاصله ۸٫۵ ماه بعد از هاوینگ شروع شد و به مدت حدود ۱۰.۵ ماه ادامه یافت. ولی در این چرخه، NUPL در حدود ۶٫۵ ماه قبل از هاوینگ از سطح ۰٫۵ عبور کرد. همین تحول قابلتوجه نشاندهنده تأثیر شگرف ETFهای آمریکاست که با باز کردن راه برای ورود تقاضایی قدرتمند، روی رفتار قیمت تأثیر مثبت گذاشته است.
طبق این شاخص، فاز سرخوشی (NUPL > ۰٫۵) این روند صعودی حدود ۷ماهه است. حتی قویترین روندهای صعودی هم اصلاحاتی را تجربه میکنند و این رویدادها اطلاعات باارزشی درباره موضعگیری و جو روانی سرمایهگذاران ارائه میدهند. برای بررسی عمیقتر وضعیت اصلاحات روند صعودی بازار، از دو شرط زیر استفاده کردهایم.
- سود محقق نشده نسبی (سبز) بیشتر از ۰.۵، نشاندهنده آن است که بازار روی کاغذ مقدار عظیمی سود را در اختیار دارد.
- ضرر محقق نشده نسبی (قرمز) بیشتر از ۰٫۰۱، به این معناست که سرمایهگذاران تحتفشار مالی عظیمی قرار گرفتهاند و در طول اصلاح بازار، مقدار ضرر محقق نشده عظیمی را متحمل شدهاند.
همانطور که در نمودار زیر هم مشاهده میکنید، این اصلاحات قیمت در همه روندهای صعودی رایج و قابلانتظار هستند. از زمان ثبت قله تاریخی جدید در سطح ۷۳٫۱۰۰ دلار، این ساختار در سه شکل مجزا تا محدوده ۶۰ هزار دلار، ظاهر شده است.
در جستجوی کف موقتی
حالا که متوجه شدیم جایگاه کنونی بازار در فاز سرخوشی است و باید انتظار اصلاح قیمت را داشته باشیم، بخش بعدی این گزارش را به تمرکز روی ساخت نقشهای برای پیدا کردن زمان این اصلاحات قیمت، اختصاص میدهیم. قدم اول، پیدا کردن طرف قویتر بازار در طول یک اصلاح است، چیزی که آن را به عنوان فعالترین گروه سرمایهگذاری از منظر زمانی و شدت هر پولبک، تعریف میکنیم. حالا میتوانیم از شاخص ضرر محقق شده (در مبنای دلاری) استفاده کنیم، تا متوجه شویم که در حال حاضر، هولدرهای کوتاهمدت (خریداران جدید) بیشترین مشارکت و فعالیت را در بازار دارند.
حالا که مشخص کردیم که هولدرهای کوتاهمدت ضررده، گروه مدنظر ما هستند، از شاخص بریکداون (Breakdown) گلسنود استفاده میکنیم تا مبنای هزینه این خریداران تازهوارد را بررسی کنیم.
در میان این باندهای سنی جوانتر، مبنای هزینه کوینهای ۱ تا ۳ماهه (نارنجی) و ۳ تا ۶ماهه (زرد) ابزاری ارزشمند برای ایجاد تمایز بین ساختارهای صعودی و نزولی در اختیار ما قرار دادهاند. درحالیکه مبنای هزینه ۱ تا ۴ هفتهای (قرمز)، با نقاط عطف (چرخش) بازار هماهنگی نشان داده و به ما کمک میکند که کفهای موقت (در روندهای صعودی) و سقفهای موقت (در روندهای نزولی) را بهتر مشخص کنیم.
نمودار نقدی دائماً به مبنای هزینه ۱ تا ۴ هفتهای واکنش نشان میدهد، چیزی که در تحلیلهای رفتاری هولدرهای کوتاهمدت و بلندمدت گزارشاتی زیادی درمورد آن نوشته شده است. علت این رفتار، این است که خریداران جدید حساسیت زیادی روی قیمت دارند و احتمال عرضه آنها با نوسانات شدید، بیشتر است. از این رو در طول اصلاحات روند صعودی، هولدرهای کوتاهمدت عرضه خود را همزمان با شدتگرفتن ریزشها، تشدید میکنند. وقتی نمودار قیمت به مبنای هزینه هر زیرگروه نزدیک میشود، میتوان انتظار داشت که سرعت و شدت عرضه آنها کاهش یابد (به معنای خستگی فروشندگان).
در اینجا قیمت محقق شده (مبنای هزینه) ۱ تا ۴ هفتهای را به عنوان قطبنمایی برای تعیین نقاط احتمالی خستگی فروشندگان در کوتاهمدت مورداستفاده قرار دادهایم.
حالا میتوانیم با استفاده از شاخص نسبت MVRV، نسبتی بین قیمت نقدی و مبنای هزینه هر گروه به دست آوریم تا انحرافات معمول در طول اصلاحات قیمت را بسنجیم. نمودار زیر بهخوبی نشان میدهد که در طول پولبکهای روند صعودی، نسبت MVRV (گروه ۱ تا ۴ هفتهای) به محدوده ۰٫۱ تا ۱ سقوط کرد. این یعنی نمودار قیمت به طور معمول، ۰ تا ۱۰ درصد به زیر متوسط مبنای هزینه سرمایهگذاران ۱ تا ۴ هفتهای کشیده میشود.
حالا که اهمیت فعالیت گروه سرمایهگذاران ۱ تا ۴ هفتهای بیشتر از پیش شده است، میتوانیم با استفاده از شاخص ضرر محقق شده، شدت ترس آنها از تحرکات قیمتی را بهتر درک کنیم. رویکرد ما این است که دورههایی با فشار فروش شدید را به تفکیک زیرگروههای موردنظر، مشخص کنیم. در اینجا، ضرر محقق شده اشخاص ۱ تا ۴ هفتهای را در مبنای دلاری به نمایش گذاشتهایم. در ادامه، نقاطی با تحقق ضرر بالا را با استفاده از ابزار آماری ساده، بیشتر از ۱ انحراف معیار، مشخص کردهایم.
مشاهده میکنید که ضررهای محقق شده این گروه، در نزدیکی سقفهای موقت به اوج میرسد، این یعنی خریداران جدید از ریزش قیمت ترسیده و کوینهای خود را با ضرر میفروشند.
حال اگر دو شرط بالایی را با هم ترکیب کنیم، میتوانیم یک ابزار شرطی برای تعیین نقاط عطف احتمالی برای کف موقت ایجاد کنیم:
- MVRV (۱ تا ۴ هفتهای) زیر ۱ ولی بالای ۰٫۹ باشد و
- ضرر محقق شده (۱ تا ۴ هفتهای) در بازه ۹۰ روزه از ۱ انحراف معیار عبور کرده باشد.
حالا قطب نمایی برای کشف ساختارهایی داریم که هولدرهای کوتاهمدت به مرز خستگی خود رسیدهاند.
در زمان نگارش این مقاله، مبنای هزینه هولدرهای ۱ تا ۴ هفتهای به سطح ۶۶٫۷۰۰ دلار رسیده است، درحالیکه از اواسط مارس تا به امروز، ضرر محقق شده آنها چندین بار از ۱ انحراف معیار ۹۰ روزه عبور کرده است. ازآنجاییکه نمودار قیمت در محدوده ۶۰ تا ۶۶ هزار دلار قرار گرفته است، شرط MVRV محقق شده و میتوان گفت که بازار در حال ساخت یک کف موقتی است. البته لازم به ذکر است که در صورت تداوم شکست آن سطح MVRV، ممکن است موج وحشت جدیدی وارد بازار شود و تعادل جدیدی در بازار ایجاد شود.
جمعبندی نهایی
در این هفتهنامه، مشخص کردیم که بازار بیت کوین از زمان ثبت قله تاریخی جدید در سطح ۷۳ هزار دلار، وارد یک دوره توزیع گسترده شده است. شاخص NUPL نشان میدهد که هنوز در فاز سرخوشی قرار گرفتهایم، اگرچه شدت آن از زمان شروع دوره اصلاح بهشدت فروکش کرده است. اصلاحات نمودار اطلاعات بسیار باارزشی دررابطهبا جو روانی و فعالیت سرمایهگذاران فروشنده ارائه میدهند.
برای تأیید این ادعا، رویکردی را برای تعیین بررسی رفتار زیر گروه هولدرهای کوتاهمدتی که با فعالیت شدید فروش روی بازار تأثیر میگذارند، پیش گرفتیم. سپس با استفاده از شاخص بریکداون جدید گلسنود، قوانین جدیدی را وضع کردیم که ممکن است در تعیین اینکه خستگی فروشندگان، عامل مهمی در ایجاد کف موقت نمودار است، به کمکمان بیاید.