دیالکتیک ارباب و برده؛ دلیل برنده شدن بیت کوین در پایان داستان

تاریخ انتشار: 24 اردیبهشت 1403 | آخرین به‌روزرسانی: 27 شهریور 1403
زمان مطالعه:  4 دقیقه
دلیل برنده شدن بیت کوین

بیت کوین یک انقلاب واقعی و چندوجهی است که اکنون بیش از 14 سال است که هر روز افراد بیشتری را به سوی خود جذب می‌کند. هنگامی که واقعاً درک کنید که بیت کوین چه کاری می‌تواند برای جهان انجام دهد، دیگر راه برگشتی وجود ندارد. وقتی شکست‌های سیستم پولی و مالی امروزی را به چشم خود ببینید، غیرممکن است که بتوانید چشم خود را بر روی آنها ببندید.

هرچه بیشتر در مورد بیت کوین بیاموزید، اعتقاد شما به پیروزی آن در دنیای آینده قوی‌تر می‌شود. در نهایت شما تبدیل به یک بیت‌کوینر می‌شوید که اساساً به موفقیت بیت کوین اعتقاد دارد. با این حال، بسیاری از مردم هنوز چشمان خود را به روی نقص‌های سیستم فعلی و برتری بیت کوین باز نکرده‌اند.

نبردی که اکنون در برابر چشمان ما در حال انجام است و در دهه آینده ادامه خواهد داشت، بر این پایه استوار است:

سخت‌شدن کمّی بیت کوین (که با رویدادهای هاوینگ رخ می‌دهد) مخالفتی مستقیم با تسهیل کمّی سیستم پولی و مالی فعلی است.

این تقابل را می‌توان به دیالکتیک ارباب و برده تشبیه کرد که توسط هگل فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم برجسته شد. با مطالعه دقیق‌تر تفسیر هگل از این دیالکتیک در «پدیدارشناسی روح»، روشن می‌شود که چرا بیت کوین در پایان این نبرد، پیروز خواهد بود.

دیالکتیک ارباب و برده

هگل در «پدیدارشناسی روح» استادی را به تصویر می‌کشد که کار نمی‌کند، اما کارش را برده انجام می‌دهد. او در لحظه زندگی می‌کند و از لذت بردن از هر چیزی که قابل‌مصرف است، بهره می‌برد. استاد فقط جنبه انفعالی (Passive side) چیزها را می‌داند. او هرگز اقدامی نمی‌کند.

دیالکتیک ارباب و برده

برعکس، برده با کارکردن برای ارباب خود دائماً در حال فعالیت است. او با اراده و کار خود چیزها را دگرگون می‌کند. برده با صرف کار سخت برای تغییر چیزها، همزمان با دگرگونی دنیایی که در آن زندگی می‌کند، خود را نیز متحول می‌کند. در واقع برده به تدریج این دنیای جدیدی را که به ساختن آن کمک می‌کند، تصاحب می‌کند.

در این میان، استاد بیش از پیش با این جهان در حال تغییر بیگانه می‌شود. به گفته هگل، برده در نهایت رابطه سلطه را معکوس می‌کند تا خود را در دستاورد اساسی جهان بشری بیابد: برابری.

قبل از اینکه این وارونگی سلطه رخ دهد، لزوماً یک تعارض به وجود می‌آید. در این لحظه حساس، استاد قادر به تکامل نخواهد بود زیرا نمی‌تواند خطرات لازم برای آن را بپذیرد. برده که عادت به سازگاری دارد، می‌تواند همه چیز را به خطر بیندازد تا خود را از سلطه ارباب رها کند. هگل این امر را به خوبی می‌نویسد:

«زندگی ارزش آن چیزی را دارد که ما می‌توانیم برای آن به خطر بیندازیم.»

برده با به خطر انداختن جان خود به زندگی خود ارزش واقعی می‌بخشد که می‌تواند او را قادر سازد تا خود را از بندگی رها کند.

اخلاق بزرگی که باید از این دیالکتیک یاد گرفته شود این است که با امتناع از تکامل، ارباب به کارِ برده‌ی خود وابسته می‌شود. ارباب به نوعی غلامِ غلامِ خود است. برده با سخت‌کوشی و ارزش دادن به زندگی، به آن آزادی معروف که آرمان انسانی است، می‌رسد.

سیستم پولی و مالی فعلی یک استاد مطلق است

سیستم پولی و مالی کنونی، به طور یک‌جانبه و موقت توسط ریچارد نیکسون در آگوست 1971 معرفی شد و سرانجام با توافق جامائیکا در آگوست 1976 مشروعیت یافت.

ریچارد نیکسون با پایان دادن به تبدیل دلار آمریکا به طلا، سیستمی را به وجود آورد که دیگر مبتنی بر هیچ‌چیز ملموسی نیست. بهترین مدرک برای این امر در آوریل 2020 به شما داده شد. فدرال رزرو تصمیم گرفت تا یک برنامه تسهیل کمی نامحدود را به شیوه‌ای کاملاً دلخواه اجرا کند.

تحت عنوان حمایت از اقتصاد ایالات متحده در مواجهه با بحران کرونا، فدرال رزرو بیش از 8 تریلیون دلار چاپ کرد. تنها در ماه مارس 2020، حجم پول دلار آمریکا بیش از 6 درصد افزایش یافت. در همان زمان، ایالات متحده در مورد بسته محرک 2 تریلیون دلاری تصمیم گرفت که از طریق بدهی عمومی تامین شود. این بدهی از 24 تریلیون دلار فراتر رفته است، یعنی بیش از 110 درصد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده. (بدهی که در زمان نگارش این مطلب به بالای 34 تریلیون دلار رسیده است.)

سیستم پولی

این مدل توسط اکثر قدرت‌های بزرگ اقتصادی جهان دنبال می‌شود. بدهی جهانی به 315 تریلیون دلار (می 2024) رسیده است. همه ارقامی که در گذشته باعث سرگیجه مردم دنیا می‌شدند، اکنون به یک امر عادی تبدیل شده اند.

تسهیل کمّی راهی آسان برای خروج از هر بحران اقتصادی است که توسط قدرتمندان در راس نظام پولی و مالی انتخاب می‌شود. با انجام این کار، سیستم پولی و مالی با یک «ارباب مطلق» قابل مقایسه است که دارایی بردگان خود را به خطر می‌اندازد.

همه ما برده سیستم فیات هستیم که دائماً دارایی ما را بی‌ارزش می‌کند. اگر در این مورد شک دارید، فقط به قدرت خرید 100 دلار از سال 1971 نگاه کنید:

قدرت خرید

قدرت خرید 100 دلاری در سال 1971 فقط 15 دلار در سال 2020 ارزش دارد. اگر 100 دلار خود را در تمام این مدت نگه می‌داشتید، 85 درصد از ارزش پول خود را از دست می‌داد.

با این کار، افراد قدرتمندی که سیستم پولی و مالی را اداره می‌کنند، باعث می‌شوند که برای آنها سخت کار کنید. آنها با شما مانند بردگانی رفتار می‌کنند که در آینده حرفی برای گفتن ندارند.

انسان‌ها مانند برده‌هایی هستند که در سیستم فیات به دام افتاده‌اند

در مواجهه با فقیر ایجاد شده توسط سیستم فیات، انسان‌ها سرانجام تصمیم گرفتند خود را سازماندهی کنند. در راس این مبلغان امروزی، ساتوشی ناکاموتوی مرموز قرار دارد.

این شخصیت مرموز که پس از بحران سال 2008 کاملاً از سیستم پولی و مالی ناامید شده بود، تصمیم گرفت جایگزینی به نام بیت کوین بسازد. ساتوشی ناکاموتو با آگاهی از اهمیت اختراع خود، بیت کوین را به دنیا هدیه داد. بیت کوین رهبر ندارد. این کاربران آن هستند که تصمیم می‌گیرند موفق شوند یا خیر. بنابراین این بردگان سیستم فیات هستند که می‌توانند بیت کوین را از طریق حمایت بی دریغ خود به موفقیت برسانند.

در حالی که قدرتمندان در رأس سیستم پولی و مالی، تمام ارزش پول فیات را که شما در اختیار دارید می‌گیرند، بردگان سخت تلاش می‌کنند تا دنیا را به سمت بیت کوین متحول کنند. تغییر پارادایم که توسط بیت کوین تجسم یافته است، در حال انجام است.

بسیاری از مخالفان بیت کوین این را نمی‌دانند یا هنوز درک نکرده‌اند. آنها این قطار را از دست می‌دهند. روزی که بیت کوین انقلاب خود را کامل کند، تعادل سلطه کاملاً معکوس خواهد شد.

دیالکتیک ارباب و برده هگل در اینجا در مورد تقابل بین سیستم فیات و انسان‌هایی که بیت کوین را به عنوان یک جایگزین معتبر ظاهر می‌کنند، به کار می‌رود.

بیت کوین با ارزش دادن به چیزهای ضروری زندگی، تفاوت ایجاد می‌کند. سخت‌شدن کمّی که در قلب سیاست پولی بیت کوین قرار دارد به مردم اجازه می‌دهد تا کنترل خود را بر آنچه دارند، کاملاً به دست آورند.

حمایت از بیت کوین و هوادار ماندن در تمام طول این مسیر سخت و ناهموار، کار آسانی نیست. حمایت از بیت کوین، آزادی مالی را به ارمغان می‌آورد – آزادی که نظام فعلی، مردم را از آن سلب کرده است.

تاریخ در کنار بیت کوین است. رویارویی کنونی بین حامیان بیت کوین و قدرتمندان در رأس سیستم فیات، نشان‌دهنده مرحله ضروری درگیری است که دیالکتیک ارباب و برده هگل از آن صحبت می‌کند.

تاریخ نمی‌داند که این درگیری تا چه زمانی ادامه خواهد داشت، اما روشن می‌کند که راه‌حلی که به دنبال بازگرداندن ارزش چیزها با دادن آزادی بیشتر به مردم است، راه‌حلی است که در نهایت پیروز خواهد شد. بیت کوین مظهر این راه حل است.

جواد علیزاده

جواد علیزاده

پیگیر و علاقمند به اخبار و رویدادهای مالی و گاهی سیاسی در سرتاسر دنیا

مطالب نویسنده
اشتراک گذاری:

مطالب مشابه

مروری بر وایت پیپر اتریوم کلاسیک (ETC)؛ فلسفه و ساختار این پروژه

اتریوم کلاسیک با جدا شدن از شبکه اصلی اتریوم و پایبندی به...

آشنایی با فرگمنت (Fragment)؛ بازار تلگرام را بهتر بشناسید!

پلتفرم فرگمنت (Fragment) که امروزه در بین طرفداران...

دیدگاه‌ها 1 دیدگاه
در پاسخ به دیدگاه کاربر
  1. شهاب گودرزی
    شهاب گودرزی | 26 اردیبهشت 1403

    به به لذت بخش بود. درود بر گریزلی