مصاحبه شنیدنی رون کریستنسن؛ بحث در مورد بازسازی Maker و جایگزینی استیبل کوین دای (DAI)
تاریخ: 20 خرداد 1403
زمان مطالعه:
8 دقیقه
اگرچه میکردائو دای (DAI) ممکن است موفقترین استیبل کوین غیرمتمرکز باشد، سال گذشته، رون کریستنسن، بنیانگذار آن نگران بود که این پروژه ممکن است در لبه سقوط باشد؛ بنابراین او تصمیم گرفت تا یک طرح نجات ارائه دهد.
پیشنهاد کریستنسن، که اکنون به عنوان Endgame شناخته میشود، توسعه گسترده پروژه میکر (Maker) است که شاهد انتشار استیبلکوینهای جدید، راههای جدید برای درآمدزایی و چشماندازهای تجاری جدید بالقوه نامحدود از طریق ایجاد «subDAOs» خواهد بود.
وبسایت کویندسک اخیراً با کریستنسن برای یک مصاحبه مفصل به گفتگو نشست تا درک بهتری از آنچه در حال رویدادن است را ارائه دهد. این مصاحبه در 17 می انجام شده است، روزی که Maker عرضه دو استیبل کوین کاملاً غیرمتمرکز را به نامهای NewStable و PureDAI اعلام کرد که در نهایت جایگزین DAI میشوند.
آیا عقیده دارید ایده راهاندازی یک استیبل کوین غیرمتمرکزتر، تصدیق ضمنی این است که دای (DAI) باید همیشه در درجه اول تمرکززدایی را دنبال میکرد؟
عمدتاً دو رویکرد برای تمرکززدایی در دیفای وجود دارد. یکی از تمرکززدایی به عنوان یک «ابزار» استفاده میکند و دیگری از آن به عنوان یک «راهنما» استفاده میکند – من آن را ایدئولوژی نمینامم، بلکه این معیار اساسی یا خود هدف نهایی است.
چیزی که این اعلامیه به آن اشاره میکند این است که چگونه این دو چیز در هنگام استفاده از تمرکززدایی به عنوان یک ابزار، با هم تعامل دارند. اگر به شخصی فکر میکنید که محصولی را بسازد که برای کاربران نهایی مفید باشد، غیرمتمرکز کردن آن باید به دلیل خاصی مانند انعطافپذیری و توانایی ارائه ویژگیها انجام شود.
در حالی که وقتی تمرکززدایی در نقش راهنما باشد، پس محصول خود تمرکززدایی محض است. این دو پایگاه کاربری و جمعیتشناسی بسیار متفاوت است. دومین پایگاه کاربر ما انواع OG Bitcoin و Ethereum است که به خلوص اهمیت میدهند. اما اکثریت قریب به اتفاق مردم، به خصوص رمزارزهای بالغتر، علاقه بیشتری به محصولات مفید دارند.
ما این را به خصوص در مورد استیبلکوینها میبینیم. با «سهگانه استیبل کوین»، مقیاسپذیری آن بسیار سخت است. اگر پگ یا برابری 1 دلاری دارید، باید از داراییهای واقعی استفاده کنید، که همیشه تمرکززدایی را محدود میکند.
ارزشهای اصلی MakerDAO چیست؟
زمانی که میکر شروع به کار کرد، ما میخواستیم سعی کنیم با این فناوری چیزی مفید برای مردم بسازیم. ما واقعاً خوششانسیم که چنین دیدگاهی داشتیم، زیرا باعث شد یک استیبل کوین بسازیم، که در آن زمان به نوعی ایده کسلکنندهای بود که هیچ کس نمیخواست آن را انجام دهد.
باقی چیزها هم جالب بودند، اما نمیتوانید از آن استفاده کنید مگر اینکه چیزی پایدار باشد. به نظر میرسد که یک استیبل کوین در واقع قدرتمندترین مدل کسبوکار است. اساساً این محصولی است که از فناوری بلاک چین بیرون آمده و در واقع بر مردم تأثیر گذاشته است.
در نهایت، دلیل اینکه ما اکنون در بازی هستیم، دلیل اینکه ما اساساً تغییرات عمده زیادی ایجاد میکنیم این است که اساساً سعی میکنیم در مورد اصول اولیه تجدید نظر کنیم. چگونه واقعاً چیز مفیدی بسازیم که به نفع مردم باشد و از تمام کارهایی که میتوان با تمرکززدایی انجام داد نیز بهره برد.
آیا در مورد اینکه Endgame در نهایت به کجا میرسد احساس خوبی دارید؟
مفهوم اصلی Endgame رشد و انعطافپذیری است – این هدف کلی است. باید چیزی باشد که بتواند به صورت تصاعدی رشد کند و هر چه رشد میکند، انعطافپذیرتر میشود. ایده اصلی Endgame رسیدن به یک وضعیت پایانی سیستم است، بنابراین دیگر نیازی نیست تا حد امکان تغییر کند. این نگرش به ارزشهای اصلی بیت کوین، این اصل که تمرکززدایی خوب است، انعطافپذیری خوب است، قابلیت اطمینان خوب است، نزدیک میشود.
اما برای دادن آنچه مردم میخواهند، باید بتوانید خود را با بازار تطبیق دهید؛ بنابراین اینجاست که subDAOها به تصویر کشیده میشوند. شما هسته سیستم را قادر میسازید تا به این حالت نهایی برسد و تغییرناپذیر شود. سپس به subDAOها اجازه میدهد تا از تمام پیچیدگیها، انطباقها و نوآوریهایی که میتوانند کاربران جدید را جذب کنند، حفاظت کنند.
قبل از اینکه به چیزی متعهد شویم و از نشانههای بازار پیروی کنیم، باید ببینیم واقعاً چه چیزی در عمل کار میکند. دشوار است که همه چیز را از قبل پیشبینی کنید و سپس آن را دقیقاً به همان شکلی که پیشبینی شده بود، بسازید. معمولاً این منجر به چیزی نمیشود که واقعاً برای مردم بسیار مفید باشد. بهتر است به نوعی بفهمیم که مردم واقعاً چه میخواهند و سپس به آن سمت برویم.
رون کریستنسن
آیا تابهحال احساس کردید که مدیریت MakerDAO بیش از حد مهندسی شده است؟
من معتقدم مشکل این است که مهندسی نشده است. مشکل این است که چرا شما میتوانید حکمرانی را ساده کنید. منظورم این است که ما در ابتدا این کار را کردیم، درست است؟ ما لایه فنی را ساختیم، پروتکل را ساختیم و یک سیستم رایگیری ساده روی آن قرار دادیم و با فرض اینکه بازار آزاد از آن مراقبت میکند، آن را منتشر کردیم؛ زیرا جامعه به نفع خود رای خواهد داد. اما متأسفانه، آنچه در واقع در DAOها اتفاق میافتد، سیاست است.
بنابراین مشکل این است که در هر محیط گروهی – در هر محیط سیاسی هم میتوان گفت – این فرضیه است که وقتی کسی پیشنهادی ارائه میدهد یا تعدیلی را در یک سیستم عمومی انجام میدهد، این کار را به نفع سیستم انجام میدهد. این تئوری بازی است. اما تئوری واقعی بازی این است که مردم بهترین کار را برایشان انجام میدهند. همه میخواهند رای بدهند تا به خودشان پول بدهند.
اگر به اندازه کافی افراد صادق داشته باشید، میتوانند این اتفاق را ببینند و سپس آن را تعطیل کنند. مشکل این است که شما این لایه اضافی از سیاست را دریافت میکنید که در آن اتفاقی که میافتد این است که مردم به نوعی بر سر پیشنهادی که قرار است به نفع کل سیستم باشد، بحث میکنند. آنها میگویند «خیلی عالی است و من بسیار فداکار هستم که این را پیشنهاد میکنم»، اما یک انگیزه اساسی وجود خواهد داشت. تشخیص اینکه چه زمانی واقعی است، بسیار دشوار است.
انسانها هم همینطور هستند. آنها با هم همکاری خواهند کرد و شما گروههایی با علایق مشترک خواهید داشت. نکته همه اینها این است که بسیار پیچیده است – شما نمیتوانید سیاستهای انسانی را حل کنید. تنها پاسخ واقعی به این امر اساساً ایجاد سلسله مراتب است، رهبری که شما به آن ایمان دارید تا تصمیم بگیرید که چه کسی صادق است.
تنها جایگزین برای آن تلاش برای ایجاد یک چارچوب شفاف است که شامل همه آن دانش باشد، مانند تمام دانشی که یک مدیر عامل معمولاً در یک شرکت دارد. شما میخواهید تا آنجا که ممکن است دادهها و دانش عمومی داشته باشید، بنابراین وقتی برای یک کار مهندسی خاص هزینه میکنید، باید بدانید که آیا هزینه بیشتری پرداخت کردهاید و چگونه کیفیت آن را بررسی کنید. شما نمیتوانید همه این تصمیمها را به رایدهندگان واگذار کنید، زیرا آنها مانند تامینکننده خودشان رای خواهند داد که 10 برابر قیمت بازار دریافت میکند. اما نمیتوانید بفهمید که این اتفاق میافتد مگر اینکه واقعاً دادهها و این فرایندها را ساخته باشید.
به یک معنا، این یک تلاش مهندسی بسیار چالشبرانگیز است که در آن شما باید تمام این فرایندها را بسازید تا جزئیات گرا باشند، زیرا هر جعبه سیاهی که در هر نقطه از سیستم حاکمیتی باقی میگذارید؛ مانند گذاشتن یک اشکال در یک قرارداد هوشمند است که یک هکر میتواند وارد آن شود.
این همان جهتی است که ما در میکر با ساختن اطلس (Atlas)، که به نوعی یک لایه حکومتی بزرگ است، به آرامی به آن سمت میرویم.
دقیقاً از چه زمانی به این فکر افتادید که باید Endgame را انجام دهید؟
همه اینها ناشی از مشکل سیاستی است که من در مورد آن صحبت کردم: بودجهها. دیدم چه اتفاقی میافتد و سپس شروع به برونیابی کردم و متوجه شدم که همه چیز خیلی بدتر میشود – مثلاً پروژه میمیرد. ایده subDAOها از آنجا شروع شد، راهی برای شروع از نو، بنابراین شما میتوانید جهت درست، یا حرکت مناسب را با دانش درست تنظیم کنید.
شما نمیتوانید فقط افراد را در یک DAO قرار دهید و سپس بازار آزاد را هدایت کنید. شما باید واقعاً دادهها را به آنها بدهید، چارچوبها را به آنها بدهید، ابزارهایی را در اختیار آنها بگذارید تا در مسیر درستی که تعامل وجود دارد، حرکت کنند. و حتی وقتی این کار را انجام میدهید، باز هم گاهی اوقات شکست میخورد. این چیز دیگری است، این یک شروع تازه برای جوامعی است که در زمینههای خاصی تخصص دارند تا بتوانند کارآمدتر شوند.
بخش آخر حل چالش این است که چگونه میتوان رشد را واقعاً رونق داد، زیرا DAI فقط توسط فعالین کریپتو پذیرفته شده است. نام تجاری کاملاً تصادفی بود؛ بنابراین با Endgame، ما در حال تغییر نام تجاری هستیم تا آن را برطرف کنیم. SubDAOها به عنوان یک مسیر پذیرش از طریق توکنهایی عمل میکنند که بازدهی را به دارندگان استیبل کوین جدید با نام تجاری جدید و بهتر ارائه میدهند.
این دقیقاً همان دارایی است – تنها سؤال این است که چگونه بازده نرخ پسانداز DAI را دریافت میکنید؟ این کمی شبیه تابستان دیفای است، جایی که فارمینگ محصول اساساً بدون خطر بود؛ بنابراین این راهی است برای به دست آوردن رشد، هیجان، تجربه و حفظ انعطافپذیری آن در حین رشد تا مردم پول خود را از دست ندهند.
چگونه با استرس رهبری یکی از مهمترین پروژههای دیفای کنار میآیید؟
برای من واقعاً سخت است که توضیح دهم که در گذشته چگونه با آن برخورد کردم؛ زیرا واقعاً دیوانهکننده بود. روزهای اولیه کریپتو بسیار دیوانهکننده بود – موقعیتهای غیرواقعی، درام دیوانهکننده، شخصیتهای دیوانه، هیجان زیاد. روش اصلی که من آن را در پیش گرفتم این بود که هر چه بیشتر تلاش میکردم آنچه را که میخواستیم بسازیم، بهبود بخشم – ساختن چیزی مفید برای مردم. به تدریج، همه چیز بهتر و بهتر شد.
با حضور در اروپا، آیا اصلاً نگران حکم تورنادوکش هستید؟ این سوال را از این جهت میپرسم؛ زیرا قاضی پرونده گفت که بنیانگذاران میتوانند بهخاطر کدهایی که منتشر میکنند و گمان میکنند ممکن است از آنها سوءاستفاده شود، مسئول کیفری باشند.
من فکر میکنم مشکل فناوری حفظ حریم خصوصی این است که افراد بد و کاربردهای غیرقانونی زیادی را جذب میکند. طبیعتاً پایگاه کاربران غیرقانونی بزرگی وجود دارد. اما کاربران قانونی زیادی نیز وجود دارند. این مانند یک جاده است، افراد بد هم از جادهها استفاده میکنند، اما اکثریت قریب به اتفاق مردم عادی هستند. این یک چالش بزرگ است، زیرا ما به فناوری حفظ حریم خصوصی نیاز داریم. ما حق حریم خصوصی داریم، اما این ابزارها اغلب به یک معنا به عنوان هانیپات ختم میشوند.
بدیهی است که میکر همیشه بر داشتن روابط خوب با تنظیمکنندهها تمرکز کرده است، زیرا ما میخواهیم پروژه توسط افراد عادی پذیرفته شود. تا حدودی به آن دستیافتهایم. بسیاری از افراد از این سیستم استفاده میکنند و از آن سود میبرند، که آن را به طور چشمگیری با چیزی مانند Tornado Cash متفاوت میکند.
طرحهای اخیر، یعنی یک استیبل کوین کاملاً غیرمتمرکز جدا از Maker، طبق تعریف، احراز هویت ندارد. به نظر میرسد که دادستانها وقتی نمیتوانند چیزی را تعطیل کنند، سعی میکنند یک نفر را مسئول کد بگذارند.
بله اما دوباره به این برمیگردد که آیا کاربردی مشروع دارد یا خیر. نکته این است که آیا با این فناوری انجام کارهای بد را آسان میکنید یا خیر. هیچ حریم خصوصی در بلاک چین وجود ندارد. همه چیز کاملاً شفاف است. شما Chainalysis دارید که همه چیز را زیر نظر دارد و میکسرها آن را خنثی میکنند. بهترین مثال سیستم بانکی است، زیرا این امر همیشه در مقیاسی بسیار بزرگتر اتفاق افتاده است. اگر به اندازه کافی باهوش باشید، میتوانید در رمزارزها کاملاً ناشناس باشید. اما در سیستم بانکی، این در واقع بسیار آسان است، زیرا شما فقط باید به چند بانک فاسد یا چیزی شبیه به آن رشوه بدهید. خیلی سرراست است.
یک تعهد اخلاقی وجود دارد که چگونه این کار را به گونهای انجام دهیم که فقط به طور نامتناسبی به نفع مجرمان نباشد، ایجاد یک راه حل حفظ حریم خصوصی در یک ارز غیرمتمرکز است.
چقدر MKR دارید یا هولد میکنید؟
میتوانید وارد Etherscan شوید و کیف پول من را پیدا کنید. این بسیار آسان است.
آیا چیزی هست که بخواهید در انتها در مورد آن صحبت کنید؟
تنها چیزی که در حال حاضر برای من مهم است این است که این راهاندازی محصولات جدید چقدر تأثیرگذار خواهد بود. چیزهای جدید زیادی در راه است و توضیح آن میتواند بسیار دشوار باشد – یک نام تجاری جدید، توکن جدید، برنامه جدید وجود خواهد داشت. اگر دارنده DAI هستید، گزینههای مختلفی وجود خواهد داشت که میتوانید انتخاب کنید – که واقعاً چیزهای بسیار قدرتمندی است.
فکر میکنید 10 سال دیگر تتر کجا خواهد بود؟
من فکر میکنم احتمالاً حتی بزرگتر از امروز باشد. آنها حتی هیچ بازدهی نمیپردازند. آنها فقط در حال رشد هستند و رشد میکنند و رشد میکنند؛ زیرا بسیار مفید است. اولین چیزی که استیبل کوین را مفید میکند، اثر شبکه است. مردم از تتر استفاده میکنند؛ زیرا بقیه از آن استفاده میکنند.
قطعاً امیدواریم به آن نقطه نیز برسیم. اما اساساً بستری که با Endgame درست میکنیم این است که نمیتوانیم تضمین کنیم که حداقل در مدت زمانی کوتاه به آن نقطه برسیم؛ بنابراین ما واقعاً روی جنبه بازدهی تمرکز میکنیم. یک محرک رشد داریم که مستقل از نیاز به این اثر شبکه عظیم است.
اما ممکن است بتوانیم از این محرک رشد بازده برای ایجاد شبکه عظیمی از کاربران استفاده کنیم و شروع به دریافت این نوع اثر ترکیبی کنیم. این میتواند بسیار موفق و سودآور باشد، حتی اگر هرگز به عنوان ارز استفاده نشود. شاید این فقط مانند یک حساب پسانداز باشد.
موفق باشید از پاسخهای صادقانه شما قدردانی میکنم.
منبع: کویندسک
مبین حسینی
زندگی من توی کامپیوتر و دنیای دیجیتال میگذره؛ عاشق فناوری بلاکچین و تکنولوژیهای دیجیتالیام و فعالیت توی اکوسیستم و کامیونتی کریپتو رو خیلی دوست دارم. اوقات فراغتم رو یا بازی میکنم، یا به پروژههای شخصیم میرسم. هیچی بلد نیستم ولی تا دلت بخواد کنجکاو و فضولم :))