الگوهای هارمونیک؛ پیش بینی حرکت بازار با علم هندسه و اعداد فیبوناچی
تاریخ: 21 بهمن 1402
زمان مطالعه:
17 دقیقه
الگوهای هارمونیک شکلهای خاصی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند که میتوانند به معاملهگران در درک عملکرد قیمت و پیشبینی قیمتها در آینده کمک کنند.
تشخیص الگوی نمودار توانایی اساسی و اولیهای است که هر معاملهگر باید برای تجزیه و تحلیل فنی، آن را بلد باشد. تشخیص کارشناسانه الگوها به معاملهگران کمک میکند تا بهتر معامله کرده و به محیط متغیر بازار واکنش نشان دهند؛ چرا که بینش خوبی درباره قیمت آینده داراییها ارائه میدهد. این اتفاق زمانی میافتد که Harmonic patterns را به خوبی یاد گرفته باشید؛ اما الگوی هارمونیک چیست و چگونه به یادگیری الگوهای هارمونیک بپردازیم؟
جای نگرانی نیست. در این مقاله به تعریف الگوهای هارمونیک و معرفی انواع آن میپردازیم. همچنین آموزش الگوهای هارمونیک را در اختیار شما میگذاریم. توصیه میکنیم تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
مفهوم الگوهای هارمونیک در سال ۱۹۳۲ توسط گارتلی پایهگذاری شد. او در کتاب «سود در بازار سهام» به الگوی ۵ نقطهای که به نام خودش شناخته میشود، اشاره کرد. پس از مدتی، لری پساونتو با استفاده از اعداد فیبوناچی و قواعدی مشخص، این الگو را در کتاب «نسبتهای فیبوناچی با تشخیص الگو» بهبود بخشید و نحوه معامله بر اساس آن را توضیح داد. نویسندگان دیگری هم روی این تئوری کار کردهاند و یکی از بهترین نوشتهها متعلق به اسکات کارنی در کتاب «معامله هارمونیک» است. او الگوهایی مانند «خرچنگ»، «خفاش»، «کوسه» و «۵-۰» را معرفی کرده و قوانین معاملاتی، اعتبار و مدیریت ریسک آنها را با عمق بیشتری بررسی کرده است.
تئوری اولیه پشت Harmonic patterns مبتنی بر حرکات قیمت/زمان است که به روابط نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازارها پایبند است. در واقع، الگوهای هارمونیکمجموعهای از الگوهای هندسی هستند که بر اساس تناسبات فیبوناچی و تقارن در حرکات قیمت شکل میگیرند. معاملهگران از این الگوها برای پیشبینی نقاط بازگشت، اصلاح قیمت و گسترش آن در آینده استفاده میکنند.
مثال برای الگوی هارمونیک
الگوی گارتلی که در زیر نشاندادهشده است، یک الگوی صعودی ۵ نقطهای است. این الگوها شبیه الگوهای «M» یا «W» بوده و با ۵ نقطه محوری کلیدی تعریف میشوند. الگوهای گارتلی توسط ۲ پایه برگشتی و ۲ پایه نوسان ضربهای ساخته میشوند و یک الگوی ۵ نقطهای را تشکیل میدهند. همه این نوسانات با نسبت فیبوناچی مرتبط هستند. مرکز (چشم) الگو «B» است که الگو را تعریف میکند، در حالی که «D» عمل یا نقطه ماشهای است که در آن معاملات انجام میشود. این الگو سطوح ورود، توقف و هدف را از سطح «D» نشان میدهد.
نمودار زیر یک الگوی هارمونیک ۵ نقطهای دیگر (Butterfly Bearish) را نشان میدهد. این الگو مشابه الگوی گارتلی ۵ نقطهای بالا است، اما به صورت برعکس. در اینجا الگو به شکل «W» است که «B» مرکز (چشم) الگو است. این الگو سطوح ورود، توقف و هدف را از سطوح «D» با استفاده از پایه «XA» نشان میدهد.
الگوهای هارمونیک چگونه کار میکنند؟
تجزیهوتحلیل نسبت فیبوناچی در هر بازاری و با هر تایم فریمی به خوبی کار میکند. ایده اصلی استفاده از این نسبتها، شناسایی نقاط کلیدی بازگشت، اصلاح قیمت و گسترش آن به همراه نوسانات بالا و پایین است. پیشبینیها و اصلاحات به دست آمده با استفاده از این نقاط کلیدی (بالاها و پایینها) سطوح قیمتی برای اهداف یا توقف معاملات را مشخص میکنند.
الگوهای هارمونیک، با استفاده از دنباله فیبوناچی، ساختارهای الگوی هندسی را ایجاد میکنند. این ساختارهای هارمونیک که به عنوان الگوهای خاص شناسایی میشوند، فرصتهای منحصربهفردی را برای معاملهگران فراهم میکنند که میتوانند شامل حرکات بالقوه قیمت و نقاط بازگشت کلیدی یا تغییر روند باشند. این عامل برای معاملهگران مزیت بزرگی محسوب میشود؛ زیرا الگوهای هارمونیک تلاش میکنند اطلاعات بسیار قابلاعتمادی در مورد نقاط ورود، توقف و اهداف قیمتی را ارائه دهند. این موضوع تفاوت کلیدی Harmonic patterns با سایر اندیکاتورها و نوسانگرها و همچنین نحوه عملکرد آنهاست.
از پیوند بلاکچین و هوش مصنوعی، به پول میرسیم؟
جوابت تو شماره ۱۴ ماهنامه دامیننسه!
انواع الگوهای هارمونیک
حالا که با مفهوم الگوی هارمونیک آشنا شدید، بیایید در ادامه انواع الگوهای هارمونیک را معرفی کنیم. هر الگو برای شرایط خاص و سبک معاملاتی خاصی مناسب است.
الگوی ABCD
الگوی ABCD یا AB=CD یکی از سادهترین الگوهای هارمونیک است که از سه حرکت و چهار نقطه تشکیل شده است. این الگو شامل یک حرکت تکانشی (AB)، سپس یک حرکت اصلاحی (BC) و یک حرکت تکانشی دیگری (DC) است که در جهت AB را دنبال میکند.
با استفاده از ابزار اصلاح فیبوناچی در پایه AB، پایه BC باید دقیقاً به ۰.۶۱۸ برسد. طول خط CD برابر با خط AB خواهد بود و مدت زمانی که طول میکشد تا قیمت از A به B برسد باید برابر با زمانی باشد که از C به D میرود.
معاملهگران میتوانند سفارشهای ورودی خود را نزدیک به نقطه C قرار دهند که به عنوان منطقه برگشت بالقوه (PRZ) تعریف میشود؛ یا میتوانند قبل از باز کردن یک موقعیت بلند یا کوتاه از نقطه D منتظر بمانند تا الگوی کاملی تشکیل شود.
در واقع، ساختار الگوی ABCD به شرح زیر است:
حرکت تکانهای (AB): نقطه شروع. در این نقطه، قیمت با نوسان زیاد به سمت بالا یا پایین حرکت میکند.
حرکت اصلاحی (BC): حرکت اصلاحی BC اتفاق افتاده و قیمت مقداری در روند مخالف از نقطه شروع حرکت میکند. حرکت اصلاحی به طور معمول تا ۶۱.۸ درصد از AB را اصلاح میکند.
حرکت تکانهای (CD): حرکتی در همان جهت AB آغاز میشود. طول CD باید با طول AB برابر باشد.
منطقه احتمالی بازگشت قیمت (PRZ): این منطقه در نقطه C شکل میگیرد. در این ناحیه، معاملهگران میتوانند وارد معامله شوند.
الگوی BAT
نام الگوی BAT که در سال ۲۰۰۱ توسط اسکات کارنی ابداع شد، بهخاطر شباهت شکل آن به بالهای خفاش انتخاب شده است. این الگو شامل عناصری دقیق است که به معاملهگران در شناسایی منطقه احتمالی بازگشت قیمت (PRZ) کمک میکند.
الگوی BAT دارای یک پایه بیشتر نسبت به الگوی ABCD و یک نقطه اضافی است که ما آن را X مینامیم. پایه اول (XA) منجر به حرکت اصلاحی BC میشود. اگر اصلاح تا نقطه B در ۵۰٪ از حرکت اولیه XA متوقف شود، احتمال برخورد با الگوی BAT وجود دارد.
امتداد حرکت CD باید حداقل ۱.۶۱۸ برابر طول BC باشد و میتواند تا ۲.۶۱۸ هم برسد. مهم است که CD از BC بزرگتر باشد، در غیر این صورت الگو باطل تلقی میشود. نقطه پایانی (D) منطقه PRZ را ایجاد میکند؛ به این معنی که در آن معاملهگران میتوانند برای بازگشت قیمت صعودی (خرید) یا نزولی (فروش) وارد معامله شوند.
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی که توسط HM Gartley ایجاد شده، دارای دو قانون اساسی است:
اصلاح قیمت در نقطه B باید ۶۱.۸% از حرکت XA باشد.
اصلاح قیمت در نقطه D باید ۷۸.۶% از حرکت XA باشد.
این الگو شبیه به الگوی خفاش است؛ زیرا هر دو با اصلاح BC، پس از حرکت اولیه XA، شروع میشوند، اما تفاوت آنها در دقت اصلاح قیمت در نقطه B است که در الگوی گارتلی باید دقیقاً ۶۱.۸٪ باشد. علاوهبراین، معمولاً حد ضرر (stop-loss) در نقطه X و حد سود (take-profit) در نقطه C قرار میگیرد.
الگوی پروانه
الگوی هارمونیک پروانهای توسط برایس گیلمور (Bryce Gilmore) کشف شد که از ترکیبهای مختلف نسبتهای فیبوناچی برای شناسایی اصلاحات بالقوه استفاده کرده است. این یک الگوی برگشتی است که از چهار بخش تشکیل شده و با حروف X-A، A-B، B-C و C-D مشخص میشوند.
مهمترین نسبتی که باید تعریف شود، اصلاح ۰.۷۸۶ حرکت XA است. این اصلاح ترسیم نقطه B را راحتتر میکند که همین ویژگی به نوبه خود به معاملهگران در شناسایی منطقه احتمالی بازگشت قیمت کمک میکند.
الگوی خرچنگ
اسکات کارنی، خالق الگوی خرچنگ، این الگو را با چهار پایه به نامهای X-A، A-B، B-C و C-D طراحی کرده است. این الگو به معاملهگران امکان ورود به بازار در نقاط نوسان شدید (صعودی یا نزولی) را میدهد. لازم به ذکر است که مهمترین ویژگی الگوی خرچنگ گسترش ۱.۶۱۸ حرکت XA است که PRZ را تعیین میکند.
در نسخه صعودی الگوی خرچنگ، اولین پایه زمانی شکل میگیرد که قیمت به شدت از نقطه X به نقطه A افزایش مییابد. پایه A-B حدود ۳۸.۲% تا ۶۱.۸% از حرکت XA را اصلاح میکند. سپس پیشبینی شدید BC دنبال میشود که باید بین ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ برابر طول A-B باشد. این محدوده ناحیه معتبری را برای تکمیل الگو و معکوس شدن بالقوه روند فعلی مشخص میکند.
الگوی خرچنگ نزولی یک شیب از نقطه X به نقطه A را ترسیم کرده و به دنبال آن یک افزایش قیمت ملایم (A-B)، یک کاهش جزئی (B-C) و یک افزایش شدید تا نقطه D را دنبال میکند.
الگوی خرچنگ عمیق
الگوی خرچنگ عمیق نسخه کمی متفاوت از الگوی خرچنگ معمولی است که قبلاً توضیح داده شد. تنها تفاوت این دو الگو در میزان اصلاح نقطه B است. در الگوی خرچنگ عمیق، اصلاح نقطه B باید دقیقاً ۸۸.۶ درصد از حرکت XA باشد، بدون اینکه از نقطه X بالاتر رود.
اما تفاوت کلیدی در امتداد BC است که میتواند بین ۲.۲۴ تا ۳.۶۱۸ برابر طول AB باشد. این نشان میدهد که نوسانات بازار در الگوی خرچنگ عمیق میتواند شدیدتر از الگوی خرچنگ معمولی باشد.
الگوی کوسه
اسکات کارنی، خالق الگوهای مختلف هارمونیک، الگوی کوسه را نیز طراحی کرده است. این الگو با الگوی خرچنگ شباهتهایی دارد؛ اما بر خلاف آن، پنج نقطه به نامهای O، X، A، B و C دارد.
یک الگوی کوسه باید سه قانون فیبوناچی زیر را رعایت کند:
حرکت AB باید بین ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ برابر حرکت XA را اصلاح کند.
حرکت BC باید ۱۱۳ درصد از حرکت OX باشد.
حرکت CD نیمی از اصلاح فیبوناچی حرکت BC را هدف قرار میدهد.
تمام معاملات با الگوی کوسه بر اساس نقطه C انجام میشود، در حالی که نقطه D به عنوان یک هدف و سود ازپیشتعیینشده استفاده میشود.
الگوی سایفر
الگوی سایفر توسط Darren Oglesbee ابداع شده و با اینکه کمی پیچیده است، به عنوان الگوی هارمونیک ردهبالایی در نظر گرفته میشود و معمولاً با سایر الگوهای هارمونیک به کار میرود. این الگو از نسبتهای خاص فیبوناچی برای تعیین موقعیت هر نقطه کلیدی داخل ساختار خود استفاده میکند.
سایفر پنج نقطه به نام X، A، B، C و D و چهار پایه به نام XA، AB، BC و CD دارد. شکل این نقاط در روند صعودی شبیه حرف M و در روند نزولی شبیه حرف W است.
نقطه B (حرکت اصلاحی XA اولیه) بین ۰.۳۸۲ و ۰.۶۱۸ قرار دارد، نقطه C ادامه حرکت XA تا ۱۲۷.۲ الی ۱۴۱.۴ درصد و نقطه D حرکت اصلاح قیمت ۷۸.۶ درصدی از حرکت XC است. هدف اول اصلاح ۳۸.۲ درصد حرکت CD و هدف دوم اصلاح ۶۱.۸ درصد حرکت CD خواهد بود.
حد ضرر معمولاً فراتر از اولین سطح حمایت یا مقاومت بعد از نقطه X قرار میگیرد. ازهمینرو، معاملهگران محتاط ممکن است قبل از ورود به معامله به دنبال تأییدیه اضافی مثل یک مقدار RSI همسو یا یک کندل خاص که به یک معکوس اشاره میکند، باشند. توجه داشته باشید که نسبت بین A و C نشان میدهد که چقدر نقطه C حرکت XA را ادامه داده است. به همین ترتیب، نسبت بین X و D نشان میدهد که چقدر نقطه D حرکت XC را اصلاح کرده است.
الگوی Nen-Star
ساختار اولیه الگوی Nen-Star شبیه به الگوهای سایفر و BAT است. متأسفانه، این موضوع تشخیص شکلگیری این الگو را برای معاملهگران دشوار میکند؛ بنابراین، همیشه اینطور در نظر بگیرید که الگویی که از نقطه X شکل میگیرد، ممکن است یک الگوی سایفر باشد.
بهخاطر داشته باشید که این الگو از الگوی XABCD پیروی میکند؛ بنابراین زمانی که شکل میگیرد، میتوانید بررسی کنید که آیا الگوی Nen-Star است یا خیر، به شرطی که نقطه B بین ۳۸.۲٪ تا ۶۱.۸٪ اصلاحی حرکت XA باشد. سپس به دلیل نوسانات، موج قبل از بازگشت سریع به نقطه D به نقطه C کاهش مییابد.
در حالت کلی، برای تایید اینکه آیا الگوی Nen-Star است، باید به قوانین زیر پایبند باشد:
حرکت تکانهای که موج XA را ایجاد میکند، میزان اصلاح بعدی را تعیین میکند.
سپس قبل از حرکت به نقطه C، به نقطه B بازمیگردد. این حرکت حدود ۱۱۳٪ و ۱۴۱.۴٪ از AB را نشان میدهد.
نقطه D بین ۱۲۷٪ و ۲۰۰٪ از BCبوده و همچنین ۱۲۷٪ از حرکت XA است.
الگوی تری درایو
الگوی تری درایو (Three Drive) الگوی هارمونیک قدرتمندی در معاملات فارکس است. این الگو دارای سه موج قیمتی است که هرکدام دارای یک نقطه اوج و نقطه سقوط است که با دو اصلاح از هم جدا شدهاند. این سه موج قیمتی بهعنوان درایوها شناخته میشوند.
نسبتهای فیبوناچی الگوی تری درایو به شرح زیر است:
اصلاح موج AB بین ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از موج XA
موج BC برابر با ۱۱۳% از موج OX
هدف موج CD 50% از اصلاح فیبوناچی موج BC
معاملهگران از الگوی تری درایو برای شناسایی نقاط معکوس بالقوه در بازار بیثبات فارکس استفاده میکنند. در واقع، الگوی تری درایو برای معاملهگرانی که به دنبال تغییر روند هستند، مفید است؛ زیرا از نظر زمان و قیمت، تقارن دارد.
مراحل ترید با استفاده از الگوهای Harmonic
حالا که با Harmonic patterns و ابزارهای شناسایی آنها آشنا شدهاید، میتوانید با استفاده از این الگوها، معامله کنید. در اینجا یک طرح عمومی برای معامله با الگوهای هارمونیک آورده شده است:
مرحله ۱: شناسایی الگو و جهت آن
یک الگوی بالقوه و جهت آن را پیدا کنید. این الگو را روی نمودار مشخص کرده و نسبتها و روابط بین امواج را شناسایی کنید. بر اساس نسبتها، نوع الگوی هارمونیک را تعیین کنید.
مرحله ۲: تعیین اهداف و محدودههای مدیریت سرمایه
هدف نهایی و هدف سود اولیه (IPO) و منطقه حفاظت از سود (PPZ) را تعریف کنید.
مرحله ۳: ورود به معامله
زمانی که الگو تکمیل شده و قیمت به نقطه D میرسد، معامله را آغاز کنید.
مرحله ۴: تعیین حد ضرر
حد ضرر خود را در محدوده حد ضرر (SLZ) قرار دهید.
مرحله ۵: خروج از معامله
اگر در نزدیکی هر یک از اهداف نشانههایی از تغییر روند قیمت مشاهده کردید، از معامله خارج شوید.
نحوه شناسایی و ترسیم الگوهای هارمونیک
همانطور که میدانید، الگوهای هارمونیک بر اساس تناسبهای خاص فیبوناچی و تقارن در زمان و قیمت شکل میگیرند؛ بنابراین، ابتدا باید مروری بر تناسبهای فیبوناچی داشته باشید. سپس مراحل زیر را برای شناسایی و ترسیم الگوی هارمونیک طی کنید:
انتخاب الگوی مورد نظر: ابتدا باید الگوی هارمونیکی را که قصد شناسایی آن را دارید، انتخاب کنید. الگوهای هارمونیک مختلفی مانند الگوی ABCD، الگوی BAT، الگوی پروانه و الگوی گارتلی وجود دارند. هر کدام از این الگوها ساختار و قوانین خاص خود را دارند که در بالا آنها را توضیح دادهایم.
رسم خطوط و نقاط: بر اساس الگوی انتخابی، خطوط و نقاط مربوط به آن را روی نمودار رسم کنید. بهعنوانمثال، در الگوی ABCD، باید خطوط AB، BC، CD و XA را رسم کرده و نقاط A، B، C و D را مشخص کنید.
بررسی نسبتهای فیبوناچی: نسبتهای فیبوناچی نقشی کلیدی در شناسایی Harmonic patterns دارند. برای هر الگو، تناسبهای فیبوناچی خاص بین نقاط و خطوط مختلف وجود دارد. باید این تناسبها را بررسی کرده و مطمئن شوید که با الگوی مورد نظر شما مطابقت دارند.
تایید الگو: پس از رسم خطوط و نقاط و بررسی نسبتهای فیبوناچی، باید الگو را تایید کنید. برای این کار، میتوانید از ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال مانند اندیکاتورها و کندلها استفاده کنید.
پیشبینی روند: پس از تایید الگو، میتوانید از آن برای پیشبینی روند آینده بازار استفاده کنید. بهعنوانمثال، اگر الگوی ABCD صعودی را شناسایی کنید، میتوانید انتظار یک روند صعودی در آینده را داشته باشید.
مزایا و معایب استفاده از الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک در بازارهای مختلف بهخصوص فارکس و ارزهای دیجیتال استفاده میشود؛ چرا که دارای مزایای بسیار ویژهای برای معاملهگران این حوزه است. البته معایبی هم دارد که در زیر به آنها اشاره میکنیم.
مزایا:
پیشبینی آینده: با ارائه پیشبینیهایی از حرکات آتی قیمت و نقاط توقف (Stop Loss) به عنوان شاخصهای پیشرو عمل میکنند.
قابلیت اطمینان بالا: به طور مکرر تکرار میشوند، قابل اعتماد هستند و سیگنالهای معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را ارائه میدهند.
قوانین استاندارد: قوانین معامله با استفاده از نسبتهای فیبوناچی نسبتاً استاندارد هستند.
همخوانی با سایر ابزارها: به خوبی با قوانین کلی بازار، تقارن و حرکتهای سنجیده شده هماهنگ میشوند.
کاربرد گسترده: در تمامی چارچوبهای زمانی و ابزارهای مالی قابل استفاده هستند.
تطبیقپذیری: میتوان آنها را با سایر تئوریهای اندیکاتور مانند (CCI، RSI، MACD و DeMark) ترکیب کرد.
معایب:
پیچیدگی: درک آنها دشوار است زیرا پیچیده و کاملاً فنی هستند.
شناسایی و خودکارسازی: شناسایی صحیح و خودکارسازی (کدگذاری) الگوهای هارمونیک دشوار است.
ابهام در مناطق برگشتپذیری: وجود بازگشتهای فیبوناچی و پیشبینیهای متناقض میتواند شناسایی مناطق برگشتپذیری یا پیشبینی را دشوار کند.
پیچیدگی ناشی از الگوهای متضاد: زمانی که الگوهای متضاد از نوسانات مشابه یا نوسانات و چارچوبهای زمانی دیگر تشکیل میشوند، میزان پیچیدگی بیشتر میشود.
ریسک/پاداش الگوهای غیرمتقارن و کم رتبه: نسبت ریسک به پاداش الگوهای غیرمتقارن و کم رتبه نسبتاً پایین است.
اندیکاتورهای الگوهای هارمونیک
Harmonic patterns به طور مکرر تکرار شده و به دو دسته کلی تقسیم میشوند: الگوهای برگشتی پنج نقطهای و الگوهای توسعه پنج نقطهای. شباهت بین این الگوها به الگوریتمهای تحلیل بازار فرصتهای بسیار خوبی میدهد. بیایید به مؤثرترین اندیکاتورهای الگوهای هارمونیک نگاهی بیندازیم.
Scanner MT4
اسکنر «Harmonic Pattern Finder MT4» رابط کاربری ساده و کاربردی دارد و حتی برای معاملهگران حرفهای هم مناسب است. این اسکنر قادر است هفت نوع الگو را در بازارهای مختلف و بازههای زمانی متفاوت تشخیص دهد:
الگوی خفاش (Bat)
الگوی گارتلی (Gartley)
الگوی پروانه (Butterfly)
الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ عمیق (Deep Crab)
الگوی کوسه (Shark)
Shepherd
شاخص Shepherd Harmonic Pattern یکی دیگر از ابزارهای کاربردی برای شناسایی الگوهای هارمونیک در بازار فارکس است. این اندیکاتور از روشهای دستی و الگوریتمی برای تشخیص این الگوها استفاده میکند.
الگوی هارمونیک شپرد به صورت زیر کار میکند:
الگوهای هارمونیک و الگوهای عمل قیمت (InsideBar، Pinbar، OutSideBar) را مشاهده میکند.
سطوح فیبوناچی و نقاط محوری را برای نمایش بصری نسبتهای الگو ترسیم میکند.
میتوانید هشدارهایی را برای سطوح قیمت و زمان (هدف، سطوح توقف، نقاط ورود و غیره) تنظیم کنید.
کاربر میتواند الگوهای شناسایی شده را از بازههای زمانی طولانیتر به موارد کوتاهتر منتقل کند.
علاوه بر این، واگراییها را تشخیص میدهد که به عنوان تأیید خوبی برای سیگنالهای اصلی عمل میکند (واگراییها در نمودار به صورت فلشهای زرد نشان داده میشوند).
حجم معاملات بهینه را برای هر الگو محاسبه میکند که با سطح ریسک مشخص شده در تنظیمات مطابقت دارد.
Monster
یکی از ویژگیهای Monster Harmonics توانایی آن در تشخیص Harmonic patterns ناتمام است. این به معاملهگر اجازه میدهد تا نقطه برگشت قیمت را از قبل پیشبینی کند و با بهترین قیمت وارد معامله شود.
لیست الگوهای شناسایی شده در مانستر به اندازه شپرد بزرگ نیست (گارتلی، خفاش، خرچنگ، پروانه، AB=CD، کوسه)، اما میتوانید الگوهای سفارشی خود را اضافه کنید.
گفتار پایانی
از نظر کاربرد، الگوهای هارمونیک مشابه الگوهای نمودار کلاسیک و پرایس اکشن هستند. این بدان معنی است که الگوهای هارمونیک را میتوان در هر استراتژی که شامل الگوهای نمودار قیمت است، استفاده کرد. الگوهای هارمونیک به خوبی با تجزیه و تحلیل اندیکاتور ترکیب میشوند؛ بنابراین معاملهگران میتوانند از زوایای مختلف به بازار نگاه کنند.
الگوهای هارمونیک در مقایسه با الگوهای نمودار قیمت رایج دقیقتر هستند؛ بنابراین Harmonic patterns ابزار مکمل مناسبی برای همه سرمایهگذاران به شمار میروند. اگر خودتان الگوهای هارمونیک معاملاتی را امتحان کنید، متوجه خواهید شد که چگونه سطح معاملات شما بالاتر خواهد رفت.
آیا تابهحال از الگوهای هارمونیک استفاده کردهاید؟ تجربه خود را در این زمینه با ما به اشتراک گذارید.
عارفه رهبری
تکنولوژی، نویسندگی و صدای کیبورد، من رو به وجد میارن. واسه همینم توی اکثر حوزههای تکنولوژی از جمله کریپتو غرق میشم، یاد میگیرم و مینویسم. حدود 2 سالی هست که در حوزه تولید محتوای صنعت کریپتو فعالیت میکنم و در تلاشم تا مفاهیم بلاک چین و کریپتو رو با زبانی ساده به مخاطبها ارائه بدم.